تاریخ : 1396,چهارشنبه 21 تير19:46
کد خبر : 54219 - سرویس خبری : اخبار

حلالم کن آقا مصطفی!



 
 
بعد از 32 سال، حلالم کن آقا مصطفی!
 
دولت بهار: چندتایی هم از بچه‌های گردان شهادت برای مراقبت از آنها که هیچ سلاحی نداشتند، دنبال‌شان رفتند. پس از این که جاده منفجر شد، همه شروع کردند به دویدن طرف سنگرهای ما.
  

به گزارش دولت بهار، حمید داودآبادی، رزمنده و نویسنده دفاع مقدس در مطلبی نوشت:

پنج‌شنبه 24 بهمن 1364
سنگرهای کمین حاشیه‌ی جاده‌ی فاو – ام القصر
گردان شهادت - لشکر 27 محمد رسول الله (ص) - عملیات والفجر 8


  به دلیل این که تحرک تانک‌های دشمن فقط از روی جاده ممکن بود، تعدادی از نیروهای گردان تخریب برای زدن جاده‌ای که تانک‌ها روی آن مستقر بودند، همراه با مقدار زیادی مواد منفجره، به طرف آن‌جا رفتند. چندتایی هم از بچه‌های گردان شهادت برای مراقبت از آنها که هیچ سلاحی نداشتند، دنبال‌شان رفتند. پس از این که جاده منفجر شد، همه شروع کردند به دویدن طرف سنگرهای ما. عراقی‌ها که بدجوری عصبانی شده بودند، منطقه را زیر آتش خمپاره‌ 60 و توپ مستقیم تانک گرفتند.

  همراه "جمشید پیروز مفتخری" و چندتایی دیگر از بچه‌ها نزد آنها رفتیم و یکی از نیروها را که ترکش به فکش خورده و گلویش را شکافته بود، روی برانکارد گذاشتیم تا به عقب ببریم. ناگهان گلوله‌های تیرباری که به طرف‌مان شلیک می‌شد، باعث شد مجروح را همان جا رها کنیم و بپریم داخل چاله‌ای. چاره ای نبود. چاله اندازه‌ی قبری کوچک بود که ما دوتا را به زور در خود جای می داد. جان پناه دیگری هم نبود که برانکارد و مجروح را داخل آن ببریم. زمین هم مثل کف دست، صاف صاف بود. یک آن متوجه شدم مجروح تکان شدیدی خورد و فریاد زد. بیرون که آمدم، دیدم متأسفانه یکی از گلوله‌ها به کمر مجروح خورده و او را قطع نخاع کرده است.
نقل از کتاب "از معراج برگشتگان" خاطرات حمید داودآبادی

آن مجروح، کسی نبود جز جانباز بزرگوار "مصطفی باغبانی"

 بعد از 32 سال، حلالم کن آقا مصطفی!

"هادی روان‌خواه" درباره‌ی شهادت جمشید می‌گفت:
"جمشید هنگام عبور از سینه‌کش تپه، رفت روی مین والمری. شدت انفجار به حدی بود که یک پایش کاملا قطع شد و ده‌ها متر آن طرف‌تر افتاد وسط میدان مین." حتی از شنیدن نحوه‌ی شهادت جمشید، آن هم بعد از 20 سال، بغض در گلویم نشست و یاد شب‌های سرد فاو و عملیات والفجر 8 افتادم. با این که زیاد با هم دم‌خور نبودیم، ولی خیلی دوستش داشتم و شهادتش حالم را گرفت.
"جمشید پیروز مفتخری" چهارشنبه 14 مرداد 1366 در عملیات نصر 2 در ماووت به شهادت رسید.

 بعد از 32 سال، حلالم کن آقا مصطفی!

آقا مصطفی!
جمشید که رفت، شما بزرگواری  بفرما و من یکی رو حلال کن!

پنجشنبه گذشته 15 تیرماه 1396، در مراسم سالگرد فرمانده شهید "علی اصغر صفرخانی" در بهشت زهرا (س)، توفیق دست داد تا آقا مصطفی را زیارت کنم و بر پاهایش بوسه زنم و سیمای نازش را با اشک و آه ببویم.
خاک پای همه چانبازان / حمید داودآبادی