تاریخ : 1396,سه شنبه 27 تير18:42
کد خبر : 54309 - سرویس خبری : فضای مجازی

رژ لب هم می زدید؟!



گفت: راستی جبهه چطور بود؟
گفتم : تا منظورت چه باشد ...

گفت: مثل حالا رقابت بود؟ گفتم : آری...
گفت : در چی؟؟ گفتم :در خواندن نماز شب...

گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آری...
گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت...

گفت: جرزنی بود؟؟ گفتم: آری...
گفت: برا چی؟؟ گفتم: برای شرکت در عملیات ...

گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آری ...
گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ...

گفت: پنهان کاری بود ؟؟گفتم: آری ...
گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ...

گفت: دعوا سر پست هم بود؟؟گفتم: آری ...
گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ...

گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شب های جمعه دعای کمیل ...

گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ...

گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ...

گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری ...
گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه...

گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ...

گفت: پس بفرمایید رژ لبم می زدید؟؟ گفتم: آری ...
خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان

سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ...
زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ...