تاریخ : 1396,چهارشنبه 04 مرداد13:58
کد خبر : 54459 - سرویس خبری : زنگ خاطره

مرصاد، ایستاده رو در روی منافق!


مرصاد، ایستاده رو در روی منافق!

معلم امروز

معلم امروز- من متولد شهر دلاور اسلام آباد غرب هستم. خوب به یاد دارم. زمانی که داخل شهر شدن چگونه مردم عادی را به رگبار بستن. توی محله ما یه عقب مانده ذهنی بود. با اینکه همه او را دیوانه می‌دانستند، موقع ورود منافقین با شعار مرگ بر وطن فروش از آنها استقبال کرد که هیچ کس فکر نمی کرد چنین انسانی که همه او را غیرعاقل میدانند، چنین جانانه سخن بگوید که آنها او را به رگبار بستند و به شهادت رساندند.

   من آن زمان 16 سال داشتم. با دو برادر دیگه که آنها سابقه حضور در جبهه را داشتند به مقر سپاه وارد شدیم و چند قبضه اسلحه به دست آوردیم و در پشت بام خانه مستقر شدیم که با سایر دوستان که از قبل آماده بودند، حدود 2 ساعت با آنها درگیر شدیم که با توجه به محدود بودن مهمات مجبور شدیم از پشت بام های همسایه وارد یکی از خانه های همسایه شویم و آنجا پناه بگیریم.

  در لحظه آخر قبل از ورود به خانه همسایه تعدادی از نیروهای مردمی به سمت منافقین که داخل محله بودند آتش گشودند که باعث شد تمرکز آنها از ما برداشته شود و ما پناه بگیریم. ما به مدت 2 روز داخل خونه پناه گرفتیم که با توجه به قطعی آب و برق فقط از داخل آفتابه آب باقی مونده تونستیم آب بخوریم که خوشبختانه روز دوم شهر آزاد شد.

  ما در حد توان وظیفه خود را انجام دادیم ولی شجاعت اصلی رو رزمندگان و جانبازان و شهدای گرانقدر انجام دادند. فقط میخوام بگم جانم فدای ایران و امیدوارم همه جوانان اکنون هم بتوانند در حد توان خود از ایران عزیز دفاع کنند.

سالروز عملیات مرصاد بهانه ای شد تا همه بدانیم ایران جان و ناموس ماست و ما فدایی ایران سرافراز هستیم.


کد خبرنگار : 20