تاریخ : 1396,دوشنبه 06 شهريور14:04
کد خبر : 55048 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

یا زمین یا ماشین یا وام، کمک!!!



مجید گیلانی- چرا به داد دل من نمیرسین که 14سال داشتم 9ماه و 13روز جبهه رفتم. اونم داخل کیسه خواب. تو گرما! فقط بینی م برای نفس کشیدن بیرون بود... خدا مزد میده. اما درسته من 2تا اتاق اجاره کنم، بامادرم که 80 سال سن داره، 6 نفری زندگی کنم؟

 دقیقا همونجور داخل کیسه خواب زجر کشیدم. الانم دارم زجر می کشم. چرا یه زمینی به من نمیدن تا 1 اتاق درست کنم، بدونم از خودم هست. کسانی همراه من جبهه رفتن همه زمین. خونه. ماشین دارن اما من هیچی ندارم!

 ظاهرا" تا آخر عمر همونجور داخل کیسه خواب به سختی جون بدم. وقتی مردم میگن صد متر زمین به بچه های این رزمنده 28کیلو وزن داشت بدین. اونوقت پس از مرگم جهان را آب گیرد، به درد من که نمیخوره. به قرآن ظلمی در حق من شده، فکر نکنم در این حد به هیچ رزمنده ای شده. اونایی که 45 روز جبهه رفتن همه چی دارن ولی من باسن و قد و قامت کوچک هیچی ندارم. هر که این متن را خوند از خدا بترسه. بس که نامه نوشتم خسته شدم..اما دست خدا بالای دست هاست..یدالله فوق ایدیهم...

به قرآن حق من خیلی ضایع شده. داخل کوچه بن بستی 100صدمتر زمین به من چرا نمیدن؟ جبهه رفتنم داخل کیسه خواب. الانم داخل2 اتاق اجاره ای به قدری جیرفت زمین داره، هیچ جای ایران نداره.

 چرا فکری به حال من نمی کنین؟ کاش شهید شده بودم، این روزها رو نمی دیدم! البته شاید خودم مقصرم. چون هر روز نرفتم. به قدری قاطی کردم بدون شغل بعدی با 26 سال خدمت در 42 سالگی خودم تقاضای بازنشستگی دادم الان بیکارم. حداقل کاش برمی گشتم سر کار.

 با 1/200 هزار 6نفر اونم مستاجر! به قدری زجر می کشم خد می داند. محض خون شهدا. یه فکری به حالم بکنین. از این یکنواختی توام با زجر و رنج بیام بیرون. ماشینم ندارم کرایه کشی کنم. کاش قسطی یه تاکسی میدادن مسافر کشی می کردم. من دانشسرا تربیت معلم درس خوندم. مدت جبهه من را تو بازنشستگی به حساب نیاوردن.

هر کس این نوشته من را خوند و کاری برام کرد، انگار حج رفته. حالا بدونین چه زندگی سختی دارم! دخترم را از دانشگاه برداشتم، توان مالی ندارم. شما را به خون شهدا قسم.وام.زمین..خونه. تاکسی به من بدین. از این فلاکت خلاص بشم.

یاحق


کد خبرنگار : 20