تاریخ : 1396,جمعه 24 شهريور14:50
کد خبر : 55431 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

به لطف مسئولان، سهم برخی گریه خونین شب شد!


به لطف مسئولان، سهم برخی گریه خونین شب شد!

اوج ستم و ظلم و بی انصافی در حق طلایه داران خون و قیام انجام می شود و بدتر از همه اینکه قدرتمندان در پشت بلندگوهای رسانه های همه و همه شعار می دهند...

فرید اسکندری - سلام خدا بر جهادگران راه خدا ! چه کسانی که شربت شهادت می نوشند و چه آنان که خاطره می شوند برای آرمان های آزدگان جهان و رهروان زیادی در مسیر حق و عزت و آزادی به وجود می آوردند.

  نزدیک به چند قرن می گذشت که در سرزمین آزاده پرور، خبری از شهادت و جهاد در راه آزادی از سرزمین ایران رخت بربسته بود و دولت ها و قدرت هایی ظهور می کردند و بعد زمانی حکومت جای خود را به قدرت و شاه دیگری می سپردند و بهای این تبادل قدرت را مردم با جان و مال و ناموس خود می دادند نه بدین معنا که مردم این سرزمین با عشق و جهاد برای خدا می دادند بلکه زورمندان و حاکمان با زور و اجبار مردم را فدا می کردند!

  تنها حاکمان از خون و اموال مردم صاحب منفعت می شدند تا ناگهان در آسمان غبارآلود و خفقان ایران زمین در سال 42 خورشیدی، مردی از جنس آسمان برخاست و شمیم زندگی و عزت را در فضای مسموم و پر از خفقان و گرفته دمید و نفس مسیحایی این ابر مرد پرورش یافته مکتب حسین (ص)، نفوس را با عطر خوش آزادگی و رهایی جان بخشید و نوجوانان و جوانان و پیر و جوان این مرز و بوم، پا در التزام رکاب راهوار خود، آزادگی و مسلمانی را دوباره در دل های خفته و بحران زده دنیایی بیدار کرد و مردم غیور ایران در حماسه 22 بهمن و دفاع مقدس و دفاع از حریم ولایت شایستگی های مکتب خمینی کبیر را به جهانیان روز به روز نشان داده و می دهند و این نهضتی که پرورش یافته نهضت حسین است همه ساعت و روز می بینیم در حال صادر شدن به جوامعی که خواستار استقلال و عزت هستند خیلی زیبا و با تمام هستی میباشد.

 در کربلای جبهه های ایران ثانیه به ثانیه حماسه هایی خونین شکل می گرفت که ماحصل آن حماسه ها امروز پا فراتر از مرزهای جغرافیایی گذاشته و استقلال و عزت را در جهان طنین انداز کرده اند که باعث شده دل هر انسان آزاده ای با هر کیش و دینی را به وجد و نشاط در آورد.

 حال با توجه به این همه رشادت جوانان این مرز و بوم که حتی دشمنان قسم خورده این کشور را به تحسین وامی دارد، آیا شایسته است بانیان و رزمندگان ایثارگران و شهدا مورد بی مهری شدید عده ای که پست و مقام های گوناگون خود را مدیون خون و ایثار ایثارگران هستند، اینقدر دروغ و حقه بازی و سیاست بافی و وعده هایی که چندر غاز ارزش عملی ندارد قرار گیرند؟

 این آقایان صاحب منصب پا را متأسفانه از این فراتر گذاشته اند و استفاده ابزاری از ایثارگران و شهدا برای رسیدن به منافع خود انجام می دهند و نمیتوان توجیهی و اسمی برای کار قبیح شان گذاشت. این آقایان در مجلس، در دولت، در بنیاد شهید و در اکثر پست های کلیدی هستند و اگر حضور فیزیکی ندارند، رد پایشان بسیار آشکار وجود دارد.

  مگر ما خون ندادیم؟ مگر ما زیر باران انواع سلاح های جنگی قرار نگرفتیم؟ فقط کسانی که در منطقه و اوج بارش آتش دشمن بوده اند، درد دلی که امروز بیشتر صاحب منصبان در دلشان می کنند می فهمند. اوج ستم و ظلم و بی انصافی در حق طلایه داران خون و قیام انجام می شود و بدتر از همه اینکه قدرتمندان در پشت بلندگوهای رسانه های همه و همه شعار می دهند در راستای مطالبه ایثارگران و در عمل کوچک ترین حرکتی انجام نمی گیرد! و این حرکات اکثر صاحب منصبان که روی میز و صندلی هایی نشسته اند که بابت هر کرسی از این مقام ها خدا میداند که خون پاک و طاهر جوانان این مرز بوم ریخته است.

 در کربلای چهار من که نوجوانی مابین 13 الی 14 ساله بودم، از پشت خاکریز سه تا موشک آرپیچی شلیک کردم که بعد از شلیک موشک سومی، قطرات خون از دو گوشم شروع کرد ریختن و در چند عملیات دیگه هم ضرباتی خوردم که ثمره آن امروز درد و زجر سر درد هایی ست که کمترین کسی توان درک آن را دارد به وجودم مستولی شده.

  به سهم خودم دردها و عفونت هایی که هر مدت از بدنم به خاطر تزریق آتروپین هنگام شیمیایی تزریق می کردم و دردهای امروزم به خاطر ضربات آن روز همه و همه را نوشتم. در سایت های مختلف بنیاد شهید، ایثارگران، مجلس، دولت و انجام انواع کمیسیون های عالی و بدوی شیمیایی و تیر و ترکش و اعصاب و روان همه را رفتم و انجام دادم اما به زهرا قسم همش قول دادند و دروغ گفتند و به حسین قسم امان از یک دفترچه جانبازی برای تهیه دارو!

 به علی قسم هم رزمانم! امروز که دردهای من را میخوانید، بدانید و شاهد باشید که امروز مرگ برای من بزرگترین آرامش است. مگر انسان چقدر توان دارد؟ اکثر ما شاید لیاقت شهادت را در آن زمان داشتیم و شاید مصلحت باری تعالی این بوده تا زنده بمانیم و این همه ستم بکشیم. هم جسمی هم روح و روان.

  این ذره ای از درد دل یک جانباز رزمنده ای است که کوچک ترین درصدی برای گرفتن یک وام، آن هم برای توان دارو ندارد. اینقدر بدتر از من و امثال من هستند که با خون و از دست دادن اعضا خود صندلی و پست و مقام برای این آقایان هدیه آوردند و همیشه در بستر و روی ویلچر نشسته اند و توان حرکت ندارند و خوراکشان گریه خونین شب و نیمه شب است!

  آخر تا کی سر کار گذاشتن؟! تا کی دروغ؟! هر روز به شگردی و شیوه ای خانوده شهدا و ایثارگران را فریب می دهند. در ظاهر امر درست اما در باطن و در مقابل امام زمان ( عج) چطور؟ آیا اینها می توانند خدا را هم با وعده ژست های عوام فریبانه گول بزنند؟ خدا سنتی دارد که در قران از آن نام برده است و آن سنت املا و استدراج است که مکر خدا و حالت گمراهی تدریجی ظالمان را در بر دارد و باید بدانند مکر خدا بالای همه مکرهاست.

  این را می دانند و خوب هم می دانند اما سلب توفیق شده اند و اینها خودشان را نیز فریب می دهند! چه برسد به زخم خورده هایی مثل ایثارگران و این را خوب میدانند ما با نفس امیدمان و رهبر آزاده خود و پیشوای آزادگان جهان امام خامنه ای مظلوم زنده ایم و تمام نفس و زندگی و دلخوشی ما مغظم له میباشند.

یا حسین مظلوم (ع)


کد خبرنگار : 20