تاریخ : 1396,دوشنبه 17 مهر15:07
کد خبر : 55960 - سرویس خبری : ایثار و شهادت

یک شهید، یک خاطره

بیش از نیاز نخرید



صبح جمعه بود که محمدرضا به خانه آمد و گفت:
 

-«برای بردن مصالح به روستا اومدم و خواستم یه احوالی هم از خانواده بپرسم.»
 

اما در همان مدت کوتاه متوجه شد مادر بیش از حد نیاز مقداری مواد غذایی کمیاب خریده است.
 ناراحت شد و گفت:
-«دیگه این کار رو انجام ندید.»

 

محمدرضا، آنچه مازاد بر احتیاج خانواده بود را برای روستاییان با خودش برد.
 

* خاطره‌ای از شهید محمدرضا گویا مفرد

* راوی: برادر شهید

 

نوشته: مریم عرفانیان


منبع : کیهان