تاریخ : 1396,جمعه 26 آبان15:30
کد خبر : 56614 - سرویس خبری : گزارش و گفت و گو

شکوه غریبانه و مظلومانه فاطمیون!


شکوه غریبانه و مظلومانه فاطمیون!

لشکر فاطمیون، اجتماعی از رزمندگان شیعه افغانی مقیم ایران هستند که تشکل آن ها با حمله شوروی به افغانستان شکل گرفت و تا به امروز با نیروهای تروریستی طالبان نیز می جنگند.

جعفری

فاش نیوز - لشکر فاطمیون، اجتماعی از رزمندگان شیعه افغانی مقیم ایران هستند که تشکل آن ها با حمله شوروی به افغانستان شکل گرفت و تا به امروز با نیروهای تروریستی طالبان نیز می جنگند.

این گروه با حمله گروهک داعشی به سوریه، عزم خود را برای دفاع از حریم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) جزم کردند و در سال 1390 تحت فرماندهی فردی به نام علیرضا توسلی، ملقب به ابوحامد اعلام موجودیت نمودند. بر کسی پوشیده نیست که این انسان های وارسته در راه دفاع از اهلبیت رسول الله (ص) غریبانه تر از آنچه که به ذهن خطور می کند به شهادت می رسند.

در یک غروب پاییزی که زمین و زمان سوگوار فرا رسیدن اربعین حسینی بود، به زیارت مزار مطهر این شهدای مظلوم در بهشت رضای مشهد مقدس رفتیم. هر چه هوا تاریک تر می شد دلم بیشتر می گرفت. من در هوای معطر به عطر وجود شهدایی قدم می زدم که در زمان حیاتشان هم غریب بودند و کسی آنها را نمی شناخت. کمتر کسی می داند این سلحشوران دلیر، حتی در دوران جنگ تحمیلی پا به پای رزمندگان ما با عراقی های بعثی مبارزه می کردند و به خاطر عزت ایران اسلامی جانباز و شهید می شدند.

غرق در عوالم خودم بودم که صدای گفت و گوی چند نفر به گوشم رسید. عده ای تک تک مزارها را زیارت می کردند و یک نفری درباره شهدا برایشان حرف می زد. به سویش رفتم و بدون آنکه اسمش را بپرسم، فقط اجازه خواستم که  من نیز از این خاطرات شهدایی اش مستفیض شوم. او قبول کرد و مرا سر مزار تعدادی از شهدا برد و گفت:

" این شهید رضا اسماعیلی است که بچه محل ما در گلشهر بود. او  بیست و یک سال بیشتر سن نداشت. زمانی که به دست داعشی ها اسیر شد، به شدت مجروح شده بود. در همان زمان بدون آنکه داعشی ها بفهمند بیسیم او نیز روشن می ماند. قوای خودی از این طرف می شنیدند که با او چه می کنند. داعشی ها از رضا می خواستند که به حضرت علی(ع) اهانت کند و او قبول نمی کرد. به همین دلیل اول مچ دستش را قطع می کنند و بعد آرنجش را، در نهایت یک میل گرد به قلبش فرو می کنند و سرش را می برند. پیکر این شهید مثل مولایش امام حسین(ع) بی سر به ایران آمد.

شهید علیرضا توسلی، هم یکی از نیروهای افغانی بود که در جبهه ی مبارزه با طالبان شجاعت های زیادی از خود نشان داد. او وقتی شنید که داعش قبر حجربن عدی را شکافته و قصد اهانت به حریم حضرت زینب(س) را دارد با تعدادی از شیعیان افغانی برای دفاع از عمه ی سادات عازم سوریه شد و به شهادت رسید. شهید فاتح، بعد از ابوحامد معاونش بود.

شهید سید اسدالله سجادی فرزند مردی بود که پدرش از مبارزان ضد ارتش شوروی محسوب می شد و همان سال ها به شهادت رسید. خانواده ی سجادی کلا شهیدپرور بودند.

شهید سید اسماعیل حسینی، هم رزمنده ای از تیپ فاطمیون بود که با برادرش در این راه به شهادت رسید. همه ی اینها فقط برای دفاع از حضرت زینب(س) شهید شدند و بعضی هایشان نیز از خاندان سادات و علوی بودند." 

کم کم وقت اذان می شد و من به ناچار از آن راوی که خدا فرستاده بود! خداحافظی کردم و در حالی که حس می کردم قلب داغدارم در آن فضای شهدایی جا مانده، به طرف حرم مولایم علی بن موسی الرضا(ع) راه افتادم.

لازم به ذکر است خوشبختانه امسال برای دومین سال پیاپی با کمک و مساعدت مسئولین کشور، خانواده ی افغانی های مقیم ایران که حدیث عشق به مولایشان حسین بن علی(ع) را با اهدای خون و جان خود در راه دفاع از حرم بی بی زینب(س) و بی بی رقیه(س) نشان داده بودند، توانستند در راه پیمایی اربعین حسینی شرکت کرده و از نزدیک حرم سالار شهیدان را زیارت کنند.

امید که این اقدام خدا پسندانه فتح بابی برای برطرف کردن مشکلات اساسی خانواده های شریف برادران افغانستانی ما در ایران که وطن دومشان است و آنان به گردن این کشور حق دارند باشد. برادران افغانستانی ما علاوه بر قرابت دینی، مذهبی، زبانی و فرهنگی که با ما دارند، از زمان دفاع مقدس و دوران سازندگی، پا به پای مردم ما زحمت کشیده اند. آنها در زمان دفاع مقدس، در راه دفاع از اسلام و انقلاب و البته ایران، شهید و جانباز داده اند و در تمام مشکلات کنار ما بوده اند ولی مظلومانه در بدترین شرایط بسر برده اند. آنان هنوز که هنوز است با اینکه بسیاریشان در این کشور به دنیا آمده اند و بزرگ شده اند ولی از داشتن تابعیت و حقوق شهروندی محرومند به طوری که حتی کارت ملی و دفترچه درمانی و بیمه و موارد دیگر به آنان تعلق نمی گیرد و ......

گزارش از جعفری

 


کد خبرنگار : 23