تاریخ : 1396,شنبه 04 آذر16:28
کد خبر : 56817 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

سهم من و تنهایی ام از سفره انقلاب!



رزمنده وطن- حقیر در سال ۶۶ بر اثر موج انفجار مجروح شدم. به دلیلی که پدرم و برادرم همزمان درجبهه بودند.

 من بعدازمأموریتم برای سرپرستی ازمادر وسه خواهرم بخانه برگشتم. سال ها شاگرد شوفری کردم. امرار معاش کردیم.

 به مرور زمان دردهای ناش ازجنگ باوجودبالارفتن سن خودش رانشان داد و هرروز ازاین دکتربه آن دکترباهزینه شخصی.

 تااینکه سال ۸۲رفتم دنبال پرونده مجروحیتم که با بدبختی فراوان خداروشکرپیداشد.

بار اول برام ۵درصدجانبازی زدند وگفتند دیر آمدی. با دوندگی های فراوان وهزاران تحقیر بار دوم برام پانزده زدند.

پدرم فوت شد و بایک سال جبهه چیزی بهش تعلق نگرفت.

برادرمم 2۸ماه درمنطقه بوداونم هیچی نگرفته. حالت اشتغال هم نشدم. با سن پنجاه سالگی.

حقیربامادرم تنها زندگی میکنم. هیچ درآمدی نداریم.آیاماسهمی ازسفره انقلاب ونظام نداریم؟


کد خبرنگار : 20