تاریخ : 1396,شنبه 11 آذر21:20
کد خبر : 56921 - سرویس خبری : اخبار

همایشی از جنس عشق/ تصاویر


همایشی از جنس عشق/ تصاویر

اتفاق زیبایی در سالن سرو شهر ما افتاد. این سالن میزبان سروقامتانی شد که در آن سال های پر از خاطره بر زمین افتادند تا ملت ما امروز راست قامت بمانند.

جانباز رمضانعلی کاوسی- شامگاه جمعهٔ گذشته، اتفاق زیبایی در سالن سرو شهر ما افتاد. این سالن میزبان سروقامتانی شد که در آن سال های پر از خاطره بر زمین افتادند تا ملت ما امروز راست قامت بمانند. شاید بعد از پایان جنگ تحمیلی چنین اتفاقی به این زیبایی در شهر ما نبوده یا کمتر بوده است.

 وارد سالن که شدم، شمیم عشق و ایثار و دلدادگی به مشامم خورد. حس می کردم انرژی مثبت از در و دیوارهای این محفل نورانی ساطع است. شاید این سالن زیبا از زمان افتتاحش تاکنون میهمانان زیادی به خود دیده بود؛ اما به نظر می رسید میهمانان این شب ویژه اند؛ میهمانانی که برای ماندگاری این سرزمین اسلامی همه چیز خود را در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم حضرت دوست کرده بودند.

 آن شب سالن سروْ پذیرای 41 جانباز 70 درصد شهرستان شهرضا و همسرانشان بود. جانبازانی که در دوران دفاع مقدس برای ماندگاری این نظام مقدس تا سرحد جان در برابر دشمن بعثی جنگیدند و از جان مایه گذاشتند. تقدیر این بود که این عزیزان از قافلهٔ همسنگران شهید خود جا بمانند و سال های متمادی دیگری را روی ویلچر صبر تکیه بزنند یا بدون پا و دست و چشم و... طی طریق کنند و...

 شاهد بودم، برگزارکنندگان این همایش معنوی تلاش می کردند روند اجرای برنامه به بهترین نحو برگزار شود. حس می کردم تلاش آنها در آن لحظات از جنس همان تلاش های بسیجیان زمان جنگ است. دکور و چیدمان زیبای سنْ، قاب های مزین به تصویر جانبازان، جلوه های ویژهٔ رایانه ای، تصویربرداری و... به خصوص اجرای منحصر به فرد مجری محترم به قول امروزی ها نامبر وان بود. آنچه را فرماندهٔ محترم سپاه، مسئول محترم بنیادشهید، رئیس محترم اصناف و شهردار محترم تدارک دیده بودند همه قابل ستایش و تقدیر بود. حقیر به عنوان یکی از میهمانان برنامه از همهٔ این بزرگواران تقدیر و تشکر می نمایم و دستمریزاد می گویم.
مجری محترم در اثنای صحبت هایش دل ها را به آن سال های عشق و ایثار سوق داد و خاطرات آن روزهای حماسه و ایثار را زنده کرد. او خاطرات زیبایی تعریف کرد که بر دل همه نشست.

 یکی از زیباترین بخش های همایش کلیپ زیبایی بود که ابتدای برنامه پخش شد و حال و هوای خاصی به مجلس بخشید. در آن کلیپ تعدادی از جانبازان قطع نخاع گردنی در آغوش رهبر فرزانهٔ انقلاب قرار گرفتند و با بوسه های پی در پی معظمٌ لهْ مورد تفقد قرار گرفتند.

 به نظر من زیباترین و تأثیرگزارترین قسمت مراسم زمانی بود که هر جانبازی به اتفاق همسرش دعوت می شد که روی سنْ برود و از او تجلیل شود. شاید برای اولین بار بود که همسران جانباز با نام خانوادگی خودشان فراخوانده می شدند و از آنان تجلیل می شد. این نوع تجلیل می توانست به نوع خودش بدیع و جزو خوش سلیقگی مجریان برنامه باشد.

 بالا رفتن جانبازان از پله های جایگاه به نوعی دِرام و تا حد زیادی تأثربرانگیز بود. وقتی چهار نفر با هم یک جانباز ویلچری را از پله ها بالا می بردند، صدای نُچ نُچ بعضی ها از گوشه و کنار شنیده می شد. معتقدم جانبازان ویلچری ما به حدی از شعور اجتماعی رسیده اند که احیاناً به خاطر ترحم بعضی ها ناراحت نشوند. فکر کنم اینگونه جابه جایی جانبازان ویلچری در ذهن اعضای محترم شورای شهر و شهردار محترم که جزو مدعوین بودند نیز تلنگری ایجاد کرد و آنان را به تفکر واداشت. مطمئنم این مسئولین محترم با دیدن زندهٔ این صحنه ها برای تسهیل در رفت و آمد جانبازان و معلولین و مناسب سازی معابر بهتر می اندیشند و شایسته تر تصمیم می گیرند.

 در این محفل، تعدادی از جانبازان اعصاب و روان هم به حضار و بقیهٔ همسنگرانشان معرفی شدند. عزیزانی که به ظاهر سالم بودند؛ اما هیچکس نمی دانست این بندگان خداوند چقدر باید دارو بخورند تا بتوانند مثل بقیه راه بروند و به زندگی بپردازند.
زمانی که آن جانباز عزیزِ نابینا دست در دست همسر فداکارش از پله ها بالا رفت، اکثر حضار متأثر شدند. من دست زدن های مکرر میهمانان را که با اشک چشمانشان توأم شده بود، شاهد بودم.

قصد نتیجه گیری از این گزارش یا این مطلب را ندارم. فقط دوست دارم اعتقاد قلبی ام را با شما به اشتراک بگذارم. به باور من ایثارگران واقعی «همسران جانباز» هستند. بدون رودربایستی اگر این بندگان مخلص خداوند حاضر نمی شدند پروانه وار گرد شمع وجود ما بگردند و به قول معروف تر و خشکمان کنند، کلاهمان پس معرکه بود.
حقیر به احترام این «پروانگان صمیم» و این ایثارگران بالفعل، کلاه از سر بر می دارم و برای سلامتی شان دعا می کنم و با صدای بلند فریاد می زنم: «ما جانبازها مدیون شماهاییم. ببخشید ما را.»


جانباز قطع نخاع: رمضانعلی کاوسی


 


کد خبرنگار : 20