تاریخ : 1396,پنجشنبه 12 بهمن17:33
کد خبر : 57855 - سرویس خبری : سینما

جامعه نیازمند طنز سالم یا طنز مبتذل؟!


جامعه نیازمند طنز سالم یا طنز مبتذل؟!

(سینمای کمدی) در آغاز برای خنده و نوعی تاثیر گذاری عاطفی و تفکر لحظه ای بود، اما به مرور نوعی بی قیدی و ابتذال در گفتار و رفتار پدید آورد

مرتضی قنبری وفا

مرتضی قنبری وفا- طنز، مزاح، هجو و هزل در هنر نمایشی سنتی ایران و ادبیات فارسی سابقه طولانی دارد.
حضور مقلدان و بذله گویان در تاریخ هنر ایران، موجبات خنده و سرگرمی مردم را فراهم می آورده است.
دلقک ها، مقلدان و سیاه بازان نیز در اوج هنرنمائی، بذله گوئی و ایجاد خنده با طعنه و کنایه، نکاتی را یادآور می شدند که دیگران جسارت بیان آن را نداشتند.
طنزپردازان در دوره مشروطه فعالیت های مثبت و تاثیر گذاری را داشتند و چاشنی طنز در خدمت مشروطیت درآمد و شاهد حضور بزرگانی در این حوزه بودیم، مانند سید اشرف الدین گیلانی، علی اکبر دهخدا و علی اکبر طاهر زاده صابر.
نمایش های سنتی روحوضی در دوران مشروطه رنگ کمدی و انتقادی به خود گرفتند و هدف در کنار سرگرمی مردم بیان چالش های اجتماعی آن دوره در قالب طنز بود.
در دهه سی، تخته روحوضی در سینما زنده شد و با الهام از شکل طنز گونه، سهم زیادی در شکل دادن به ( سینمای کمدی) ایجاد شد.
  (سینمای کمدی) در آغاز برای خنده و نوعی تاثیر گذاری عاطفی و تفکر لحظه ای بود، اما به مرور نوعی بی قیدی و ابتذال در گفتار و رفتار پدید آورد که در دهه چهل و اواخر دهه پنجاه به اوج خود رسید که به نوعی الهام گرفته از سینمای عهد خود در اروپا و آمریکا بود.

 حال تاریخ امتداد ساختن فیلم های کمدی به دو بخش کاملا" مجزا باز می گردد که به سینمای کمدی قبل و سینمای کمدی پس از انقلاب باز می گردد که تاریخ ساخت فیلم های کمدی قیل از انقلاب از بحث ما خارج است و اراده ما گشودن صفحات این نوع سینما در حال حاضر نمی باشد.

 پس از انقلاب فیلم های کمدی زیادی هر ساله برای مردم روانه سینماها شد که اگر بخواهیم به این فیلم ها اشاره کنیم می توانیم به فیلم اجاره نشین ها اثر داریوش مهرجوئی، کفشهای میرزا نوروز اثر محمد متوسلانی ، اتوبوس اثر یدالله صمدی و حاجی واشنگتن اثر مرحوم علی حاتمی بعنوان فیلم های که در کنار سرگرمی با تیزهوشی مسائل اجتماعی مردم را منعکس می کردند نام بردکه در دوره خود بهترین بودند.
حال پس از حدود چهل سال پس از انقلاب، کارگردان های جوان به همراه بازیگران جوان و با فیلم های کمدی جدید جلوه کرده و طلایه دار نسلهای گذشته حرف های جدیدی برای گفتن دارند، اما متاسفانه عده ای پای خود را از دایره عرف اخلاق چند هزار ساله ایرانی، اسلامی فراتر گذاشته و در این بازار مکاره پای معامله آمده و همه آبروی ایرانی را حراج گذاشته و برای جیب خود از جیب مردم کیسه دوخته و در پی فتح گیشه برآمدند.

 در این فرصت قصد داریم دو فیلم اکران شده در سال 96 را که اتفاقا" فروش بالایی داشتند بپردازیم و خوانندگان را با خود به قضاوت ببریم تا بدانند در پشت پرده رنگین این فیلم ها چه به خورد ذهن بینندگان این دو فیلم تزریق شده.
(فیلم نهنگ عنبر2 )
این فیلم ساخته سامان مقدم در سال 95 است که از اردیبهشت 96 در سینماها اکران شد و پس از آن وارد سیستم پخش ویدئوی خانگی شد.
بازیگران فیلم رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش، حسام نواب صفوی و ...
فیلم نهنگ عنبر2 فاقد داستان مشخصی است و تمام و کمال در فلش بکی دنبال می شود که اتفاقا" در این ارجاع به گذشته هم خبری از فیلمنامه نیست.
فیلم آغاز می شود و مخاطب با مجموعه ای از حرکات موزون یا همان (رقص) که در دو سال اخیر از طریق شبکه های اجتماعی مجازی به اشتراک گذاشته شده، مواجه می شود.
بازیگران این فیلم با تقلید از موزیک های مشهور سعی در با مزه کردن فیلم دارند.
سامان مقدم چند دقیقه از فیلم را بطور تمام و کمال به بازسازی یک قطعه موزیکال (گریس) با بازی جان تراولتا و الویا نیوتن اختصاص داده و نشان می دهد فیلمساز بیش از حد نیاز تحت تاثیر فعالیت افراد در فضای مجازی است و یکباره فیلم از (گریس) موسیقی جاز گریز میزند به مایکل جکسون و در ابتدایی ترین و بی منطق ترین شکل ممکن هم قر کمری به بازیگران داده و هم مخاطبان شاهد تقلید کورکورانه رقص( مردگان مایکل جکسون) رقاص مشهور دهه 80 میلادی آمریکا باشند.

این فیلم هیچ مزیتی بر فیلم اول خود ندارد و از آن نیز که جلوه تر و کم جذابیت تر است.
سازندگان تاجر و هنرمند نمای این فیلم ، این گونه فیلمها را جایگزین شوخی کرده و با لودگی به همراه طنز و انتقاد ، با هجمه به مناسبات اخلاقی خانواده ها و فرهنگ جامعه عوض کرده و با صحنه های مضحک و قلقلک بیننده ، صرفا" قصد خالی کردن جیب تماشاگران کرده و آنچه برایش اهمیت ندارد نیازها ، خواسته ها ، کاستی ها و معضلات اجتماعی ، خانوادگی و آرمان های فرهنگی مردمی است و معلوم نیست این سو استفاده ها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
(فیلم اکسیدان)
این فیلم یکی از تولیدات (حامد محمدی) در مقام کارگردانی است که سابقه ساخت فیلم (طلا و مس) را نیز به همراه دارد.
دوچهره اصلی فیلم امیر جعفری و جواد عزتی می باشند.
این فیلم از دست فیلم هایی است که موفقیت در گیشه را به هر قیمتی، هر متر و معیار سینمایی ترجیح می دهد.
اندیشیدن به گیشه می تواند محرک ساخت و پرداخت یک فیلم ناب هم باشد و گیشه محوری به خودی خود، منفی تلقی نمی گردد ، اما وقتی برای رسیدن به گیشه فرم سینمایی را به طور کلی نادیده بگیریم و به این ببالیم که تماشاگران به لفاظی های کلیشه ای (اردتیک) دو پهلو بخندند باید بگوئیم نام این فیلمسازی نیست بلکه در بهترین حال ممکن نوعی (شارلاتیزم مدرن) با تمام شدت و حدت است و به نوعی فیلمی ارتجاعی به فیلم فارسی است.

 این فیلمساز می کوشد ندای اتحاد مذاهب را سر دهد و در سکانس پایانی روحانی مسلمان و کشیش مسیحی را در کنار هم بنشاند که یک انحراف ، پرت کردن حواس تماشاچی از داستان مبتذل فیلم است ، پوشاندن یک باطن غلط با ظاهری شیک است و فیلم اکسیدان فیلمی نیست که توان کشش چنین حرف های بزرگی داشته باشد و خیلی بی خاصیت تر از آن است.
حال در مجموع دو فیلم نهنگ عنبر2 و اکسیدان دو قاتل بزرگ ژانر فیلم کمدی هستند چون این ژانر را تا سطح یکی از مجموعه های ضعیف تلویزیونی پائین آوردند و باعث شدند تا تماشاچی به شکلی تربیت شود که انتخابش چنین فیلمهای بد و آزار دهنده باشد، انتخاب هایی که نه آگاهانه است نه آزادانه .
تماشاگر سینما مجبور است چنین کمدی هایی را ببیند چون به شادی نیاز دارد و انتخابش بین دو محصول خوب نیست، بلکه بین دو انتخاب بد و ضعیف است ، بین (نهنگ عنبر2 )و ( اکسیدان).
نخستین نشانه قطعی از این دو فیلم سیطره نظام فیلم های کاباره ای است.
کدام مدیری در وزارت ارشاد خود را می تواند فرهیخته محسوب کند که مجوز ساخت و پروانه نمایش این فیلمها را در سینما ها را صادر کند.
اگر  در 3 دهه 1327 تا 1357 فیلم فارسی مبتذل تلقی می شدند نهنگ عنبر2 و اکسیدان مرزهای ابتذال و فیلم فارسی را به شکل ارتجاعی درمی نوردد.

کجایند مدعیان اخلاق و تدبیر تا ببینند گشودن دروازه های نمایش این گونه فیلم ها چگونه خانواده ها را از درون خشک کرده و می پوساند؟
جواب با کیست؟ تا به کی شاهد سینمای مبتذل بنام سینمای کمدی باشیم؟
چطور فیلمسازان تا به این حد جسور شده اند که ابتذال از سر و روی فیلمها می بارد و هیچ نظارتی در کار نیست و هر کسی خود را فیلمساز و صاحب سبک تشخیص می دهد.
هرگز سینماهای کشور تا این حد اتوبان نبوده تا هر ماشینی بدون رعایت سرعت مجاز تخت گاز براند.
جواب ما یک کلمه است "مسئول کیست؟"


کد خبرنگار : 20