سید مرتضی- سلام به امام خامنه ای علی زمانه وسلام به خانواده شهدا و جانبازان ایثارگران عزیز و زحمت کشان فاش نیوز انقلابی
کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد یا خود را به خواب بزند با لگد دشمنش بیدار
حضرت امیر(ع) میفرماید کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد یا خود را به خواب بزند با لگد دشمنش بیدار خواهد شد.
خواننده سابق الذکر فتنه 88 را در حد یک لجبازی مطرح کرد و البته گناهش را بگردن نظام انداخت. اما فتنه 88 حقیقتاَ جنگ احزاب بود، اما بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از جنگ احزاب در صدر اسلام و اگر خطبههای روشنگرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در آن نماز جمعه معروف نبود، شاید کمتر کسی به ابعاد پیچیده آن قضایا واقف میشد
جنگ احزاب که به جنگ خندق معروف است، به صورتی شکل گرفت که همه احزاب و گروهها وقتی دیدند هر کاری علیه اسلام انجام میدهند و سنگپرانیهایی که در این زمینه صورت میدهند نتیجه نمیگیرند، تصمیم گرفتند اختلافات را کنار گذاشته و همه با هم ائتلاف کنند و اسلام نوپای آن روز را از میان بردارند. خوب دقت کنید:
ریچارد هابس مسئول شورای روابط خارجی آمریکا قبل از فتنه به اصلاحطلبان میگوید اگر قرار باشد هر کدام از شما با حفظ مواضع خود وارد میدان شوید، شکست خواهید خورد، چاره کار این است که اختلافات را کنار گذارید و روی یک نقطه متمرکز شوید.
او به دوستان ایرانی خود توصیه میکند هرچه نقاط اشتراک در یک ائتلاف بیشتر باشد، شعاع دایره ائتلاف کوتاهتر میشود و لازم است همه روی یک نکته توجه داشته باشند و آن مقابله با جمهوری اسلامی ایران است، در همین راستاست که گروههایی که تا قبل از فتنه با یکدیگر کارد و پنیر بودند مانند بهاییها، مارکسیستها، کومولهها، ضد انقلاب، حزب دموکراتها و حتی عبدالمالک ریگی میآیند در کنار هم بر ضد جمهوری اسلامی ایران متحد میشوند.
هر گاه دیدید جریاناتی که قبل از مسالهای با یکدیگر دچار زاویهاند و مانند کارد و پنیرند، اما در یک مرحلهای و در یک نقطه ائتلاف پیدا میکنند به تابلوی ائتلاف آنها نگاه نکنید که مثلاً چه نامی بر آن زده شده است و باید به دنبال یافتن علت برای آن نقطه ائتلاف باشید، برای رسیدن به این مساله باید از مواضع آنها مخرج مشترک بگیرید.
مقالهای مفصل است که فرهاد خسرو خاور - استاد جامعهشناسی مقیم پاریس- سال گذشته به زبان انگلیسی منتشر کرده است. وی به درستی زیربنای ماجرای سال 88 را نه در ادعای تقلب و نحوه برخورد نظام و مسائلی از این دست که در نحوه نگرش طرفهای ماجرا به اسلام و نسبت آن با حکومت معرفی میکند و البته حرف دقیق و درستی است. دو طیف در این ماجرا وجود دارند. طیفی که معتقد به سیاسی بودن و ماموریت اسلام برای تشکیل حکومت هستند و طیفی که اعتقادی به بروز و ظهور دین در حکومت ندارند. پیروزی انقلاب اسلامی، نگرش طیف نخست را بر کرسی نشاند و عصاره و محور اصلی این تفکر «ولایت فقیه» است. به نوشته خسروخاور، هدف بنیادین فتنهگران در سال 88 به چالش کشیدن همین اصل - ولایت فقیه - بود. توجه داشته باشید که سطح بحث و چالش شخص ولی فقیه نیست، بلکه اصل و تفکر ولایت فقیه است.یعنی همان حاکمیت اسلام و اجرای قوانین آن که استقلال و آزادی حاصل از آن خشم قدرتهای استکباری را در پی داشته و دارد.
با این اوصاف، انتساب ریشه فتنه به مشتی فریب خورده و اراذل و اوباش کف خیابان که عربده میکشند و شیشه میشکنند و شکم سفره میکنند، نازلترین سطح تحلیل است و با قاطعیت میتوان گفت از این نازلتر، نگاه آن عدهای است که چند جمله جنجالی و البته ناصواب در یک مناظره را ریشه فتنه معرفی میکنند!
آقای خاتمی حداقل دوبار با جرج سوروس صهیونیست ملاقات کرده است؛ مسئولان بلندپایه MI6 و CIA وارد ایران شدند و برنامههای توجیهی گذاشته و کارگاههای آموزشی تشکیل دادند. عدهای را به دبی نزد خانم الیزابت چنی دختر دیک چنی فرستادند و عدهای را نیز به بنیاد هیفوس در هلند فرستادند.
در سال87 آقای جانکین از MI6 وارد ایران میشود و یکی از موضوعاتی که در کارگاه آموزشی با عوامل بازیگر بعدی فتنه مطرح میکند، موضوع ائتلاف سفید است. درباره ائتلاف سفید توضیح میدهد که اگر قرار باشد هر کدام با حفظ مواضع خود وارد میدان شوید، حتما از جمهوری اسلامی شکست خواهید خورد. چاره کار این است که فعلا اختلافات کنار گذاشته شود و روی یک نقطه اتفاق نظر صورت گیرد که آن هم مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. لذا گروههایی که تا آن زمان با یکدیگر مثل کارد و پنیر بودند کنار یکدیگر جمع میشوند، بهاییان، منافقین، مارکسیستها، حزب دموکرات، تودهایها و حتی کسانی مثل عبدالمالک ریگی هم کنار یکدیگر جمع میشوند تا جایی که عبدالمالک ریگی میگوید ما در مقابل آزادی دستگیرشدگان فتنه حاضریم نیروهای انتظامی را که به اسارت گرفتهایم، آزاد کنیم.
جانکین پاییز 1378 تحت عنوان یکی از اساتید دانشگاه به دعوت آقای مهاجرانی به ایران میآید؛ آقای یورگن هابرماوس، اردیبهشت 81 جلسات پیدرپی با محسن کدیور، عطاالله مهاجرانی، مجتهد شبستری و افراد دیگری داشتهاند.
ریچارد رورتی 22 خرداد 83 وارد ایران میشود که آقای ابطحی میزبان او است و بعضی از اعضای اصلی شورای مرکزی حزب مشارکت نیز با وی جلسات پیدرپی دارند.
مانوئل کاسترز اول خرداد سال 85 به ایران آمد؛ آقای آلنتورن از مرکز مطالعات جنبشهای احیای دمکراسی و استاد دانشگاه پاریس سال 1385 وارد ایران میشود و برخی دیگر هم وارد ایران میشوند. خانم فرح کریمی از اعضای شاخه نظامی منافقین اردیبهشت 84 وارد ایران میشود، در ایران با شیرین عبادی ملاقات طولانی دارد. کیان تاجبخش و رامین جوانبیگلو نیز از دیگر این افراد بودند.
اگر درباره گروههای فتنهگر که با یکدیگر قبل از انتخابات ائتلاف کردند، مخرج مشترک بگیرید، میبینید آنها در براندازی و مخالفت با جمهوری اسلامی ایران نقطه مشترک دارند.
نکته مهم این است که علت فتنه 88، انتخابات نبود بلکه انتخابات فقط یک بهانه بود و ماجرا از سالها قبل تدارک دیده شد. اگر به دو راهپیمایی قبل از انتخابات طرفداران موسوی در خیابان آزادی دقت کنید دقیقاَ متوجه می شوید که یک مانور برای لشگر کشی بعد از انتخابات بود چون دقیقا به صورت گردان گردان راهپیمایی انجام میشد. و این کودتا قرار بود در هر صورت برد یا باخت انجام شود منتها با بهانه های مختلف . به مصاحبه مجله تایم با مهندس موسوی روز قبل از رایگیری دقت کنید: اما او موکداً ابراز داشت که تجمعات خیابانی چشمگیر هفتههای گذشته احتمالاً ماهیت ساختار قدرت را به نحوی بنیادین دگرگون خواهد ساخت و در واقع این اتفاق با فشار بر رهبر نسبت به پذیرش بیشتر افکار عمومی رخ خواهد داد. ما پرسیدیم اگر انتخابات را ببازد، آن وقت چه میشود. [او پاسخ داد:] «تغییر از مدتی قبل آغاز شده است. تنها بخشی از آن به پیروزی در انتخابات مربوط میشود و بخشهای دیگر ادامه خواهند یافت و هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود.»
این شبکه خیانتکار با طراحی و اشاعه دروغ بزرگ تقلب، سنگ بنای آشوب نیابتی را گذاشتند و این در حالی بود که براساس ویدئوی موجود از تاجزاده در فضای مجازی، وی در جمع برخی دوستانش میگوید، من که سابقه برگزاری انتخابات دارم، میدانم که 11 میلیون تقلب امکان ندارد.» و کسی مثل حجاریان اقرار می کند که تقلب رخ نداده و تخلف بوده و بعد میگوید تدلیس بوده است ( تدلیس در لغت به معنی فریب دادن، پنهان کردن، تاریک ساختن و مبهم کردن است. در اصطلاح حقوقی تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله بشود). در توضیح معلوم میشود مقصودش حداکثر یک بد اخلاقی بوده. چیزی که در همین دوره توسط روحانی نیز انجام شد. بدین ترتیب خون همه قربانیان آن فتنهگری بر گردن فتنهگرانی نظیر خاتمی و موسوی و کروبی و تاجزاده سنگینی میکند.
البته مردم عوام ونه خواص این فتنه غالبشان براساس باور کردن دروغ تقلب همراه شدند و به همین علت هم ریزش شدید در این نیروها در همان ماه اول اتفاق افتاد وبه سرعت تعداد همراه آنها کاهش یافت. رهبر انقلاب فرمودند این فتنه بیش از 20 سال و 10 سال پیشینه دارد ببینید چرا فتنهگران به قوانین انتخابات تن نمیدادند در حالی که حضرت آقا چندین بار گفتند اگر اعتراضی است از راه قانونی آن را پیگیری کنید؛ پاسخ روشن است این مساله به این دلیل بود که انتخابات موضوع فتنه نبود و بهانهای برای آغاز ماجرا بود. فتنه 88 پس از آن شکل گرفت که همه ترفندهای آمریکا علیه انقلاب ایران بینتیجه ماند و شما شک نکنید که تحریمهای سیاسی و اقتصادی چند سال اخیر نتیجه شکست آمریکا در فتنه 88 بود.
معاون اسبق خزانهداری آمریکا در مصاحبهای با فارن پالسی میگوید پروژه اصلی ما در ایران منزوی کردن رژیم دینی ایران بود و در این مسیر 4 میلیارد دلار بودجه به گروههایی که مخالف ایران بودند، در جریان انتخابات هزینه شد، با این اعترافات و اسناد روشن چرا برخیها در داخل انکار میکنند؟
در این فتنه با دروغ تقلب ظلم های فراون شد ظلم به نظام اسلامی و انقلاب که مورد تهمت قرار گرفت. ظلم به و امام رهبری بود. ظلم به کشور بود و دشمن را به مقابله با ایران امیدوار کرد(تحریم های شدید چند سال اخیرحاصل همین است). ظلم به همه مردمی که صادقانه در انتخابات شرکت کردند بود حتی آنها که به خاطر انقلاب موسوی را انتخاب کرده بودند. اما ظلم اصلی را خواص فتنه به خودشان و پیروانشان کردند. چون اثر این ظلم تا قیامت ادامه دارد و گریبانشان را خواهد گرفت. حکایت آنها شبیه این آیه قران است.
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ
فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلا أَنْ دَعَوْتُکُمْ
فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ
مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِی
مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
و شیطان، هنگامی که کار تمام می شود می گوید : خداوند به شما وعده ی حق داده و من به شما وعده ی (باطل) دادم،تخلف کردم،من بر شما تسلطی نداشتم جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید.
بنابراین، مرا سرزنش نکنید خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شما هستم و نه شما فریاد رس من، من نسبت به شرک شما درباره ی خود که از قبل داشتید ( و اطاعت مرا هم ردیف خدا قراردادید) بیزارم و کافرم، مسلماً ستم کاران عذاب دردناکی دارند.
شیطان در قیامت از دست همه مُریدانش، از بس که بوى تعفن مىدهند، فرار مىکند، در حالىکه خود او این تلخىها را به آنها داده است. شیطان روز قیامت حاضر نیست حتى با یکى از دوستان خود بسازد. از این رو مىگوید: موجودیت انسانهایى که اهل جهنم شدهاند به من ربطى ندارد.
ولی من تعجب می کنم انان که در ستاد های موسوی خاین بودند امروزه در مقامات بالای کشوری قرار گرفتند از در راندیم از پنجره باز گشتند قوه قضائیه مداخله نمی کند اگر ما جانباز ها برای احیای حق خود اعتراض کنیم همه ما را کافر می دانند شب روز مان را با قرص سپری می کنیم حق حقوق مان را نمی دهند ولی فتنه گران نجومی می خورند به حرف های ولایت گوش نمی دهند چند اختلاص گر را اعیدام نمی کنند مردم که به اصلاحات رای داده کاسه شون سر ما می شکنند می گویند شما انقلاب کردید اختلاص بشه ما هم درد زخم می کشیم هم درد بی عدالتی قوه قضائی که این افراد از مدیریت بر کنار کند تا با روحیه مقاومت اشتغال مسکن برای جوانان فراهم گردد این را بدانید اینها اشتغال مسکن درست کن نیستند می خواهند مردم از انقلاب دور کنند تا انقلاب اسلام نابود کنند فرزندان اینها خارج زندگی می کنند میلاردی سرمایه دار شدند از بیت مال از اسم جانباز خانواده شهید فقیر بدشان می اید عزیزانم فقط علاج کشور ما فرهنگ جبهه شهادت می تواند بر این افراد پیروز شود و کشور اباد کند