سیداحمد سلیمانی- من چند سال جبهه از طریق جهاد و چند سال بسیجی از سپاه دارم.
برای سوابق خدمت جیهه به سپای شاهرود مراجعه نمودم اسمی از من پیدا نشد در زمان جنگ چند نفری را به خاطر داشتم. برگه گواهی که همسنگران باقی مانده آن را گواهی نمودند اما در این اقدام هم هیج جوابی نیامد.
حالا حدود سی و هشت ماه و بیست و سه روز جبهه و جهاد با سه بار مجروحیت و به عنوان مسئول مخابرات و حفاظت گردان امام حسین (ع) و سی و پنج سال فرمانده پایگاه بازنشست جهاد کشاورزی شاهرود و چهل درصد جانبازی حکم حقوق جهاد من سال نود و شش شده دو میلیون تومان دریافتی من. هشتصد و پنجاه هزار تومان با پنج نفر تحت تکفل!
آیا این مبلغ باتوجه به اینکه تحت درمان می باشم و توان کار را هم ندارم، شما می توانید زندگی کنید وسوال دارم چرا من در رده فرمانده ای حقوق نمی گیرم؟ آیا این عادلانه می باشد؟
در زمان جنگ سپاه و جهاد دو بال انقلاب بودند. بعد از جنگ چراما سنگرسازان بی سنگر را رها نمودند؟ چراهیج کس از ما و خانواده رنج کشیده ما خبری نگرفت؟ حدود سه سال بازنشست شده ام و بعداز مجروحیتم کسی نگفت اینها زنده اند یامرده! البته مرده ها بهتر از ما زندگی کردند اما ما هم خودمان زجر کشیدیم و هم خانواده را رنج دادیم. باز هم شاکر خداییم.
چهارده سال داشتم رفتم جبهه بیست و یک سالگی از سرد خانه شهید بقایی اهواز بیرون آمدم. خداراشاکرم به آنچه را که داد و آنچه را که گرفت. ولی راضی نیستم از آنهایی که درخق ما ظلم کردند.
التماس دعا
سیداحمد غریب و بی کس و تنها فرزند یوسف دلشکسته