به گزارش خبرنگار ایکنا، سومین دیدار جامعه قرآنی کشورعصر روز گذشته چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه در منزل خانواده شهید احمد امینی صورت گرفت.
در ابتدا رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ با اشاره به این موضوع که شهیدان با جانفشنانی عزت و احترام را به این کشور آوردهاند، گفت: امروز بیش از هر زمان لازم است که شهدای قرآنی که شیوه زندگیشان منطبق با قرآن بود را به جوانان معرفی کنیم. جوانان باید با این شهدا آشنا شوند تا دشمنستیزی، اقدام و عمل، استکبارستیزی، ایثار و فدارکاری در جامعه رواج یابد.
وی ادامه داد: ستاد شهدای قرآی از سال ۹۲ برای شناسایی شهدای قرآنی اقدام به برگزاری یادواره، تهیه فیلم، مستند، نگارش کتاب کرده است. همچنین دیدارهای هفتگی جامعه قرآنی با خانوادههای شهدای قرآنی از جمله این برنامهها به شمار میرود.
در ادامه عباسعلی امینی، برادر ارشد شهید امینی اظهار کرد: احمد ششمین فرزند پسر خانواده بود اما به نسبت دیگر فرزندان خانواده، بیشتر غمخوار پدر و مادرمان بود. از آنجا که ما خانواده پر جمعیتی بودیم، احمد گاهی لگن را وسط حیاط میگذاشت و شروع به شستن رختهای چرک میکرد. رفتار و منش احمد باعث شد تا بیش از دیگر فرزندان در خانه عزیز باشد؛ او مثل یک دخترغمخوار و کمکحال مادرم بود.
وی افزود: زمانی که احمد به خانه میآمد، دست پدر و مادر را می بوسید. احترام گذاشتن به والدین، ولایت پذیری، ایمان و ... باعث شد تا احمد لایق شهادت شود.
برادر ارشد شهید امینی، با اشاره به قاب عکس قدیمی از همرزمان برادرش که بر روی دیوار نصب بود، گفت: این جمع با یکدیگر عهد میبندند که هر کدام شهید شدند، باقی در جنت رضوان منتظر بماند. چهار نفر از حاضران در این عکس به شهادت رسیدند.
وی بیان کرد: از دوستان همرزم احمد شنیدیم که او در ساعات پایانی زندگیاش درباره توحید صحبت و دوستانش را درباره این چنین موضوعاتی بیشتر آگاه میکرد.
در ادامه علیاصغر امینی، برادر دیگرشهید امینی، با اشاره به خصوصیات برادرش گفت: رفتار احمد منطبق با قرآن بود. منش وی بهسان پیرمرد نود سالهای بود که گویی یک عارف است و سالهاست مراحل سیر و سلوک را گذرانده است.
وی افزود: احمد لباس ساده می پوشید و اهل مادیات نبود. زمانی که بیانات امام راحل را گوش میداد، تمام توجهاش به امام (ره) بود.
برادر شهید امینی یادآور شد: هر زمان فرصت میکرد به مشهد مقدس میرفت. پیش از آخرین عملیاتش هم به حرم امام رضا (ع) رفت و شهادتش را از امام خواست.
وی افزود: احمد هیچ دلبستگی به دنیا نداشت و حتی وقتی لباس رزمندگیاش را به او دادند، همان لباس را پوشید، بدون آنکه لباس را تنگ و یا کوچکتر کند. به همین دلیل در یکی از عکسهایش، لباسش برایش گشاد است.
امینی اظهار کرد: فرهاد نصیری، یکی از دوستان احمد خواب شهادتش را دیده بود به همین دلیل احمد همیشه سعی میکرد مادر را برای شهادتش آماده کند به همین دلیل سعی میکرد و در نهایت پیش از شهادتش مادرم را راضی به شهادتش کرد. یک روز به مادرم گفت گمان کن که من ۵۰ سال عمر کردم ولی در آخر میمیرم اما اگر شهید شوم شما را در دنیا و آخرت سربلند میکنم و همیشه مایه افتخار شما خواهم بود.
وی بیان کرد: رفتار و کردار احمد منطبق با قرآن بود و همیشه تأکید داشت که پس از بندگی خدا، بالاترین ارج برای انسان، احترام به پدرومادر است به همین دلیل همیشه کمک حال پدرومادرم بود و همیشه و هر بار که به منزل میآمد، دستانشان را میبوسید.
امینی در بیان خاطرهای از برادرش به روایت همرزمانش، گفت: همرزمش روایت کرد: روزی زیر آتش دشمن محاصره شده بودیم. دو نوجوان هم همراه ما بود. مجبور بودیم با دست زمین را بکنیم و در آن پنهان شویم. احمد وقتی نوجوانان را دید، پناهگاه خودش را به آنها سپرد.
وی بیان کرد: شهید به قرائت قرآن علاقه بسیاری داشت و صبحهای جمعه هر هفته همراه من به جلسات قرآنی میآمد. او بسیار علاقمند به قرائت و مفاهیم قرآن بود.
برادرشهید امینی اظهار کرد: احمد حتی پیشبینی کرده بود که پیکرش ممکن است پیدا نشود و حتی در وصیتنامهاش به مادرم تأکید کرده بود که اگر پیکرش پیدا نشد، افسوس نخورد چراکه پیکر حضرت زهرا(س) هم هیچگاه پیدا نشد. پیکر احمد بنا به پیشبینی خودش دقیقا ۱۲ سال بعد وارد کشور شد.
در ادامه علی سلطانمحمدی دوست شهید احمد امینی گفت: احمد همچون هم سن و سالانش وابستگی به چیزی نداشت. در آن زمان داشتن موتور جذابیت داشت، اما احمد به این گونه وسایل علاقهای نشان نمیداد.
وی افزود: علاقه ویژهای به احمد داشتم و میخواستم از رفتن به جبهه منصرفش کنم، به همین خاطر از او خواستم به دورههای آموزشی برود و سپس عازم جبهه شود. گمان میکردم به دلیل سختی کار او منصرف میشود، اما این اتفاق رخ نداد و در نهایت احمد به چیزی که لیاقتش را داشت، رسید.
دوست شهید امینی گفت: علاقه بسیاری به امام راحل داشت تا جایی که یک روز از مقابل مغازهای گذشتیم که عکس امام را روی دیوارزده بودند. احمد مقابل عکس ایستاد و سپس به توصیف صفات و خوبیهای امام پرداخت. نگاه دقیق و جزئی به اطرافش داشت و چیزی ازنظرش نمیگذراند.
وی بیان کرد: احمد در بهترین مدرسه منطقه دیپلم گرفت، مدرسهای که تنها دانشآموزان معدل بالا را پذیرا بودند. با وجود این طلبگی را انتخاب کرد و طلبه شد.
سلطانمحمدی اظهار کرد: عبدالرضا اثباتی، دانشجوی نخبه رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف بود. احمد با اثباتی در پایگاه آشنا شده بودند. اثباتی پس از شهادت احمد، متن زیبایی از صفات و ویژگیهای احمد نوشت که بسیار زیبا بود. او پس از احمد به شهادت رسید.
در ادامه نمایندگان جامعه قرآنی از دستگاههای مختلف هدایای خود را تقدیم خانواده شهید احمد امینی کردند و جمع حاضر عکس یادگاری گرفتند.
یادآور میشود، ابتدای مراسم با قرائت مهدی حاجیمحمدی آغاز و با قرائت محمدرضا ابوالقاسمی به پایان رسید.
گفتنی است شهید احمد امینی در سال ۱۳۴۲ به دنیا آمد و در سن بیست سالگی در سال ۶۲ درعملیات والفجر۴ در منطقه پنجوین به شهادت رسید.
گزارشی از زینب رازدشت