تاریخ : 1397,دوشنبه 11 تير14:32
کد خبر : 59748 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

من هم پدرم جانبازه...!


من هم پدرم جانبازه...!

من حتی دوتا از دایی هام همرزم پدرم بودن. ازدواج پدر من حتی توی جنگ اتفاق افتاد و دایی های منم شهید شدن. پدرم به خاطر اون دو مرد دیگه اصلا پی جانبازیشو نمی گیره. ما از بچه گی، چون پدرم خرج آور خونه بود و عمه فلج مارو هم نگه می داشت

حسام الدین غیبی

حسام الدین غیبی - من هم پدرم جانبازه ولی امروز به خاطر انسانیتش تو مملکت ما داره محکوم میشه. داوطلب رفته جبهه، بسیجی ویژه اولین لبیک رو به امام میگه و جزء اون دسته از مردم شریف اون روزگار بوده که شیمیایی میشه و با موج گرفتی دچار جراحت میشه.

البته سال 67 که قراردادی سپاه بوده جنگ تموم میشه و چون لزومی به وجود اینهمه آدم تو سپاه نمی بینه به صورت داوطلب هم میاد بیرون. این رو هم بگم سپاه گواهی کرده و طی نامه ای گفته برادر ما در عملیات... از ناحیه ریه و پوست شیمیایی شده و مجروح گردید. پدرم حتی معرفینامه بنیاد گرفت و برای گرفتن کارت جانبازی رفت که وقتی عزیزان و قهرمانان کشور، جانبازان قطع نخاع، قطع پا و قطع دست رو می بینه،خودش رو شرمنده امام، شهدا و جانبازان می بینه و اقدام نمیکنه! عقیده ای که امروز هرجا که میگیم به مامیخندن یا میگن دلِ خوشی داری!

من حتی دوتا از دایی هام همرزم پدرم بودن. ازدواج پدر من حتی توی جنگ اتفاق افتاد و دایی های منم شهید شدن. پدرم به خاطر اون دو مرد دیگه اصلا پی جانبازیشو نمی گیره. ما از بچه گی، چون پدرم خرج آور خونه بود و عمه فلج مارو هم نگه می داشت، مادرم در سال دو ماه طاقت می آوورد پیش پدرم بمونه!

پدرم به خاطر موج گرفتگی شیشه می شکست، مادرم رو اذیت می کرد و خودشم کتک می زد، حتی مدارک پزشکی اون سال ها هم هست؛ چه واسه شیمیایی بودنش و چه برای اعصاب و روان بودنش، که البته پزشک همیشه براش می نوشت "بستری"! ولی ما نان آور خونه رو نمی تونستیم بستری کنیم.

همه تو محله زندگیمون به پدرم می گفتن دیونه! مادرم هم اعصابش خراب شد. بالاخره گذشت. پدرم بشدت مریض شد، اونم مشکل ریوی. دکتر گفت دیگه نباید کار کنی.

۳ سالی دنبال بازنشستگی زودتر از موعد رفت. سه سال وقت و انرژی و توی بیکاری پول هدر داد که نتیجه بگیره. منم از یه جایی به بعد، درسمو ول کردم  رفتم کار کردن تاکمکش کنم. چون داداشم که کمک می کرد می خواست ازدواج کنه.

پدرم چند سالی هم رفت دنبال جانبازی که گفتن چرا زودتر اقدام نکردی، باید مدرک بالینی بیاری! پدرم می گفت: منو بهداری پشت جبهه بردن، هم واسه موج گرفتگی و هم واسه شیمیائی. دنبال چه مدرکی برم، خودم که هستم، نمونه برداری کنید تا مشخص بشه!

منم قبل از خدمت، دو سال سابقه کار داشتم. از خدمت که آمدم، استخوان پام، متصل به لگن، با مفصلش از بین میره و سیاه میشه. تو اوج جوانی، ده سال جلو چشم پدرم که بدتر از خودم بود، داشتم جون می دادم! من اگه موهامو بزنم، کلی جای شکستگی دیده میشه که پدرم با لیوان یا هرچیز دیگه میزد تو سرم. به خدا قسم ده سال شب و روز می خوابیدم؛ چون پام ورم می کرد، کاری پیدا نمی کردم و مین داختنم بیرون.

پدر بالاخره کارتش رو گرفت. شصت سالشم شد ولی بعد از پانزده سال بی حقوقی و بلا تکلیفی، ما هنوز حقوقی از بنیاد نگرفتیم. نمونه برداری کردن و ۲۵% جانبازی تایید شد و کارت جانبازی دادن. ولی بنیاد می گفت قانون شده جانباز از دو جا حقوق نگیره! (ولی به خون دایی های شهیدم قسم که خونشان ان شاالله هرچی مسئول دزد و هرچی ریا کاره نشون بی آبرویی رو پیشونیشون بزنه، فقط اسم اسلامو خراب میکنن. البته مسئولین دزدرو گفتم.

من ده سال از عمرم رفت چون پدرم جانباز بود و یه عده جای تقدیر و تشکر که تو اوج مشکلات ریوی رفتی کار کردی تنه این انقلاب قوی تر بشه....  الحمدالله با رهبری حضرت آقا که فردی هوشمند کاردان و همه دیدیم نظرهای تخصصی بسیار عالی به دولت مردان می دهند و مردم البته سران سه قوه که متاسفانه پشت گوش میندازن، ایشون در دینداریشونم ریایی در کار نیست ولی دوس داشتم ایشون رو ببینم هم نشد عیادتش نصیبم بشه.


کد خبرنگار : 20