شهید عباس بروغنی در سال 1334 در روستای کویری بروغن از توابع سبزوار، به دنیا آمد. وی دوران تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و دوره دبیرستان را در سبزوار توام با کار سپری نمود. شهید بروغنی بعد از پیروزی انقلاب در تشکیل انجمن اسلامی و جهاد سازندگی شرکت داشت و در طی انقلاب فرهنگی دانشگاهها در مبارزه باجریان انحرافی و مخالف خط امام فعال بود.

وی با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه عازم جبهه های نبرد حق علیه کفر شد و در عصر روز دهم تیر ماه 1360 در کربلای چغالوند شهید شد. آنچه خواهید خواند برشی است از دست‌نوشته های شهید که اینگونه می‌نویسد:

*امامت را پیدا کن

در هر زمان روی زمین را امامی است که باید بروند و آن امام را پیدا کنند و دنبالش حرکت کنند و اطاعات و پیروی از او نمایند امروز آن فرد امام خمینی است تسلیم او شو، نه اینکه هر چه را که با ذهن خودت جور می آید قبول کنی و هر کجا که نه بگذاری کنار.

من معتقدم که امامت جریان حق در این زمان انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی می باشد و کلیه نهضت‌های آزادی بخش که صادقانه برای استقلال و آزادی با ابر قدرتهای جهانی مبارزه می کنند، باید رهبری امام خمینی را و انقلاب اسلامی ایران را بپذیرند و در غیر این صورت حتماً به انحراف کشیده می شوند.

روایتی که از ائمه و پیامبر عظیم الشان اسلام نقل شده خداوند هرگز زمین را از حجت خالی نمی گذارند و همیشه در تاریخ از طرف خداوند امامی، رهبری بر مردم بوده است همین طور نبوده که فقط از زمان غیبت امام زمان تا به امروز کسی دیگر نبوده بلکه بوده است و می بایست می رفتیم و اورا پیدا می کردیم و دنبالش حرکت می کردیم و علیه ظلم و ظالمان به مبارزه بر می خاستیم و از در مبارزه دل به دریا می زدیم و ترسی به دل راه نمی دادیم که خداوند نور خویش را نگه خواهد داشت و با شهادت بهترین عزیزان ما در جبهه ها انقلاب به شکست و کمبود نفر مواجه نخواهد شد. 

 امامت جریانهای حق را در طول تاریخ پیدا کن و ببین که بر سرشان چه آمده است تا به امروز که شما در جنگی نابرابر قرار گرفته اید در یک طرف محرومان و مظلومان و مستضعفان که هر کدامشان از گوشه دهی یا جنوب شهری کسانی که جز به خدا و قرآن و امام به چیز دیگری فکر نمی کنند هواهای نفسانی را کنار   گذاشته اند بماند که حتی رفاه و آسایش را هم کنار گذاشته اند و ترس مردم نیز آنها را به جنگ وادار نکرده است بلکه فقط وفقط رضای خدا و حراست از انقلابی که خونبهای آن بهترین فرزندان این آب و خاک و این ملت مظلوم است آنها را به جبهه ها کشانده است خداوند همه شان را موفق بدارد. 

*یادداشتهای شهید درباره جنگ اسلام و کفر

"این حمله عراق به ایران خود مقدمه فتح قدس است. همانگونه که 15 خرداد مقدمه سقوط شاه بود."

سرنوشت تمامی مستضعفین جهان و انقلاب اسلامیان که بعنوان امامت آنها مطرح است به سرنوشت همین جنگ بستگی دارد و اینجاست که مسئولیت ما در قبال جنگ مشخص می شود.

"امروز مثل زمان امام حسین و یزید است هرکس که با انقلاب ما همراه نباشد با آنکه به صدام کمک می کند در یک ردیف هست."

"ای خدا هر چه پیش می آید از رحمت تو است. یعنی همین جنگ هم از خداست از نعمت خدایی است ."

مقاومت در خوزستان ضامن رهایی است که میخواهد با این جنگ انقلاب ما صادر شود و توده های مستضعف جهان از زیر ستم بیرون آمده و رحمت خداوند شامل حال آنها نیز بشود.

همیشه جریان حق با جریان باطل درگیر بوده است و این همیشه جریان باطل بوده که به جریان حق در طول تاریخ حمله می کرده است و اصولاً فلسفه مظلومیت امام حسین و جریان حق همین است که جریان حق بر اساس رضای خدا حرکت می کند کاری هم به کار کسی ندارد و به وظیفه خودش عمل می کند و این جریان باطل است که از حرکت جریان حق احساس خطر می کند و می بیند منفعتش به خطر می افتد و قدرت طلبی اش در معرض خطر قرار می گیرد و بدین سان است که کمر به نابودی جریان حق می بندد.

"قوت خدا بالاترین قوتهاست از همه چیز بیشتر است هم از امریکا هم از صدام و هم از اروپا و هم از شوروی و هم اگر روزی مثل امروز همه شان دست به دست هم دهند باز قدرت خداوند از همه اینها بیشتر است."

چه اشتباه است فکر کسانیکه میگویند بهترین جوانان ما از دست رفتند و یا اینکه سعی می کنند در شهرها بمانند و به جنگ نروند تا  پستها خالی نماند حال اینکه امام حسین در صحرای کربلا تمام نیرویش را از دست داد و یکنفر مریض باقی ماند ولی هنوز که هنوز است جریان امام حسین هر روز درخشنده تر و در عوض جریان یزید هر روز متروکتر می شود بطوری که اسم امام حسین به نیرویهای حق قدرتی ده برابر می دهد.

*پیام شهید عباس به مجاهدان

شما بندگان صالح خدا که برای حفظ دین خدا قدم در این راه گذاشته اید قدرتتان به همان اندازه بر قدرت صدام و صدامیان چیره است و شما بر توپ و تانکهای دشمن غلبه می کنید همانگونه که در 22 بهمن این   چیره گی به ثبوت رسید و
می گوئید جبروت تو بر همه چیز چیره است . می خواهید بگوئید خداوند یک هیبتی به شما بندگان صالح عطا فرموده که سپاهیان عراق چشمشان که به هیکل شما می افتد بر آنها لرزه افتاده و از شما فرار می کنند چرا که شما خلیفه خدا برروی زمین هستید و صفات خدا در وجود شما تجلی می کند.چقدر خوب است که کارمندان یک اداره اول صبح که می آیند در جائی سر ساعت شوند و دوتا آیه قرآن بخوانند و یا معلمی که سر کلاس میرود ابتدا یک آیه قرآن بخوانند در هر صورت قرآن را باید بخوانیم و راهنمای زندگی خود قرار دهیم.

 *عقیده او درباره شهید و شهادت

"ما معتقدیم که شهدا الگو هستند و باید زندگی آنها را سرمشق زندگی خود قرار دهیم همانگونه که بعد از چندین سال از شهادت امام حسین و یارانش که در صحرای کربلا میگذرد هر سال ما برای ایشان دو ماه محرم و صفر را عزاداری می کنیم."

"شهید اسلام یعنی کسی که جانش یعنی عزیزترین چیزش را برای اسلام میدهد بنابر این مقامش خیلی بالاست"

راه الله که آن هم بالاترین مرتبه اش شهادت است البته شهادتی که خودش هدف می باشد . منتهی ما که برای پیروزی حق بر باطل مبارزه می کنیم باید شهادت را هم چون جان شیرین بپذیریم.                    

پنج شنبه 13/1/60 به بهشت زهرا رفتم آنجا که کسانی می آیند که در رابطه با انقلاب مایه گذاشته اند و هرگز نمی خواهند آنرا از دست بدهند مادری را دیدم که صورت بر صورت عکس پسرش گذاشته و با صدای بلند گریه می کند دیگری روی قبر پسرش خانه درست کرده بود و همانجا زندگی میکرد بر روی لوح قبری نوشته بود که اسمم را ننویسید می خواهم ناشناخته بمانم و عکسم را روی قبرم نزنید.       

*آنچه از طرف خدا می آید قبول کن

هرکس در این ممکلت تقوی داشته باشد حتماً به سراغ اسلام می آید و به سراغ هیچ مکتب و هیچ کس دیگر نمی رود و صد درصد رهبری امام را قبول میکند.

آنچه از طرف خدا می آید قبول کن نه اینکه هرچه به نفعت باشد قبول کنی و آنچه به ضررت باشد از زیر بارش در بروی مثل کسانیکه امام خمینی را هرجا حرفی بر طبع آنها بگوید تأئید می کنند و هر جا نه زیر بارش نروند و انقلاب را با این عظمت فقط آن نقاط ضعفش را بگویند و بزرگ کنند اینها همه نعمت خداست هم جنگ و هم کنار گذاشتن بنی صدر و اینها همه مردم ایران را پخته تر  می کند.

*دعاهای شهید عباس

از خدای بزرگ می خواهم که برای یک لحظه حتی فکر زندگی رفاهی را به ذهن ما نیاورد. انشاء الله
پروردگارا ما را جز به مسئله جنگ تا زمان پیروزی بر کفر به هیچ مسئله دیگر مشغول مفرما
پروردگارا به ما توفیق شرکت در این جنگ مقدس را عنایت فرما تا ما بتوانیم دین خویش را به اسلام عزیز ادا کنیم و ایمان خویش را نسبت به خدای مهربان و عظیم بیازمائیم.
پروردگارا نمی خواهم که مرا به خویش واگذاری که اگر ذره ای مرا بخود واگذاری ضربه خواهم خورد و نور خویش را بر قلب تیره ما بتابان تا اندکی به نور تو روشن شود تا آرامش بیابیم خداوند از عمر ما کم کند و بر عمر امام مان بیفزاید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار