تاریخ : 1397,شنبه 23 تير13:34
کد خبر : 60053 - سرویس خبری : گزارش و گفت و گو

مواضع خاتمی، کروبی، موسوی و... درباره جاسوسی امیرانتظام



اینکه اعضای نهضت آزادی منکر جاسوسی امیر انتظام می شوند طبیعی است. اما چرا برخی دانشجویان خط امامی دهه شصت که اسناد لانه جاسوسی را نیز کشف و منتشر کرده اند واکنون خود را اصلاح طلب می دانند، جاسوسی امیر انتظام را انکار می کنند و او را بی گناه می دانند؟ آن هم با وجود اسناد مکتوبی که از لانه جاسوسی آمریکا کشف شده است؟

اینکه اعضای نهضت آزادی منکر جاسوسی امیر انتظام می شوند طبیعی است. اما چرا برخی دانشجویان خط امامی دهه شصت که اسناد لانه جاسوسی را نیز کشف و منتشر کرده اند واکنون خود را اصلاح طلب می دانند، جاسوسی امیر انتظام را انکار می کنند و او را بی گناه می دانند؟ آن هم با وجود اسناد مکتوبی که از لانه جاسوسی آمریکا کشف شده است؟
عباس امیر انتظام از اعضای نهضت آزادی و سخنگوی دولت موقت، امروز در سن 86 سالگی درگذشت. امیر انتظام یکی از افرادی بود که اسناد جاسوسی اش برای آمریکا، پس از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام کشف شد و انتشار یافت. همان زمان نیز جاسوسی اش اثبات شد و به اعدام محکوم شد اما با تلاشهای مهدی بازرگان، حکم وی از اعدام به حبس ابد تغییر یافت.
 
با این حال با گذشت چند دهه از ابتدای انقلاب برخی افراد وابسته به نهضت آزادی و طرفداران جبهه ملی درصدد تطهیر جاسوسی و بی گناه جلوه دادن امیر انتظام هستند. 
البته نقطه عطف پروژه مظلوم سازی از امیر انتظام به مصاحبه ای از وی بر می گردد که در اسفند ماه سال گذشته منتشر شد. گفتگوی امیرانتظام با شخص جویای نامی به نام حسین دهباشی؛ مصاحبه ای که  زمینه فرار رو به جلو برای امیر انتظام و تحریف تاریخ را فراهم کرد.
 
این در حالی است که  خود امیر انتظام در دفاعیات اش در دادگاه انقلاب، مدعی شده بود که اسناد ارائه شده به دادگاه به معنای جاسوسی است، اما آمریکایی ها این اسناد را جعل کرده و در میز سفیر آمریکا قرار دادند که بعد از تسخیر سفارت به دست دانشجویان، امیر انتظام متهم به جاسوسی شود! اما از قضا، پاسخ ادعاهای او را اصلاح طلبان پیش از این داده بودند. به عنوان مثال عباس عبدی از چهره های شاخص دانشجویان پیرو خط امام در ابتدای انقلاب، در سال 81 طی مصاحبه ای، این چنین پاسخ ادعاهای امیر انتظام را می دهد: "آقای امیر انتظام آنها را ( اشاره به اسناد لانه جاسوسی) ساخته و پرداخته سیا، برای خراب کردن خودش می داند. که این ادعا از طرف هیچ آدم حتی متوسطی قابل بحث نیست. مگر آقای امیر انتظام چه هیزم تری به آمریکایی ها فروخته بود که بخواهند خرابش کنند."
 
 
میر حسین موسوی، نخست وزیر دهه شصت که اکنون از چهره های محبوب جریان دوم خرداد به شمار می رود، در بهمن ماه سال 60، طی مصاحبه ای که به مناسبت سومین سالگرد انقلاب اسلامی با روزنامه کیهان داشت، در ارتباط با ماجرای امیر انتظام می گوید: "در رابطه با لیبرالها من فقط خاطره آن شبی را نقل میکنم که اسناد لانه جاسوسی در رابطه با امیر انتظام افشا شد. واقعا احساس می کردم کوه سنگینی از روی دوش من برداشته شد....افشا شدن این چهره بنظر من مقدمه ویرانی عظیمی بود....من هیچ وقت خوشحالی آن شب را فراموش نمیکنم....سنجاقی که امیر انتظام روی کراوات خود میزد، همیشه مانند سوزنی در چشمان من فرو می رفت....اینکه شروع شد به افشاگری این جریان، این امید را به ما بخشید، با معجزاتی که در انقلاب دیدیم، این انقلاب تا آخر بتواند تا آخر پیش برود و این جریان را( لیبرال ها ) را جا رو کند و چنین هم کرد."
 
سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات نیز که در دهه شصت سرپرستی موسسه کیهان را بر عهده داشت، در ارتباط با جاسوسی امیر انتظام خطاب به مهندس بازرگان چنین می نویسد: "چه نقصی در کار شماست که فردی چون امیر انتظام، جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می آید؟"
 
مهدی کروبی نیز، مهر ماه 61 که ریاست بنیاد شهید را بر عهده داشت، در یکی از سخنرانی های پیش از خطبه های نماز جمعه در مهر ماه همان سال در ارتباط با امیر انتظام و جریان حامی اش می گوید: "عدالت اسلامی ایجاب میکند که یا امیرانتظام از زندان آزاد شود و یا اگر او مجرم است – و به حق هم مجرم است-پس اینها ( بازرگان و نهضت آزادی ها ) هم محاکمه شوند...شورای عالی قضائی و دادستان کل انقلاب و دادستان انقلاب مرکز! که از زحماتتان تقدیر میشود؛ باز هم شما نشسته‌اید که اینها حرفهایی بزنند و  بچه‌های بیگناه مردم را تحریک کنند وآنها را وادار به کارهایی نمایند....باید از ریشه حساب را تسویه کنید."
برخی از اسناد لانه جاسوسی در ارتباط با جاسوسی عباس امیر انتظام؛ 
 
عامل عادی سازی روابط ایران و آمریکا؛
امیرانتظام در صحبت با کاردار سفارت آمریکا از نقش خود با عنوان رابط ایران و آمریکا یاد می‌کند. در تحلیل کاردار سفارت آمریکا آمده است: «انتظام خوشبین بود که سفرش به سوئد باعث این نخواهد شد که وظیفه‌اش به عنوان کانال ارتباطی بین دولت ایران و آمریکا قطع شود. او حتی گفت که ارتباط ساده‌تر نیز خواهد شد. در آنجا بهتر از واشنگتن و تهران می‌توانیم حرف‌های خود را بزنیم.»[1]
 
وزیر امور خارجه آمریکا در یک گزارش با عنوان «مذاکره با امیرانتظام» در تاریخ 18 مرداد1358 به خصوصیت وی پیرامون عادی‌سازی روابط و توصیه‌های امیرانتظام اشاره می‌کند و می‌نویسد: "استمپل گفتگو را با اطمینان خاطر و حسن نیت دولت آمریکا نسبت به دولت ایران [دولت موقت] شروع کرد....مهم‌ترین نکاتی که به وسیله امیرانتظام عنوان شد، عبارتند از: عادی کردن روابط با آمریکا باید به آهستگی پیش رود تا سوءظن کسانی را که نظر خوبی نسبت به آمریکا ندارند، برنانگیزد. در رابطه با ارتباط با دولت موقت احتمالاً بهترین شیوه حفظ تماس با خود نخست‌وزیر، هر20 ، 15 روز یک بار می‌باشد. مسلماً الان خیلی زود است که بشود با آیت‌الله خمینی ملاقات کرد. تبادل سفیر احتمالاً در پاییز مناسب خواهد بود. شاید زمانی که دولت جدید دائمی مستقر شده باشد. انتظام افرادی نظیر ”ریچارد کات و رمزی کلارک را به عنوان سفیر پیشنهاد می‌کند."[2]
 
 
سفارت آمریکا تلاش داشت از موقعیت امیرانتظام برای نفوذ در جراید و مطبوعات ایران بهره‌گیری کند و از این طریق بتوانند مواضع ملت در خصوص آمریکا را تغییر دهد. در بخشی از اسناد لانه جاسوسی در این رابطه آمده است: "ما امیدواریم که انتظام بتواند کاری کند که تبلیغات ضد آمریکایی در نشریات ایرانی کاهش یابد."[3]
 در جایی دیگر آمده است: "کاردار امیدوار است که به وسیله انتظام کاری کند که روزنامه‌ها حملاتشان را نسبت به آمریکا کاهش دهند."[4]
 
تبادل اطلاعات با سازمان سیا؛
در جایی از اسناد آمده است: «او (امیرانتظام) مجدداً خواهش کرد که تبادل اطلاعات داشته باشیم؛ در مورد فعالیت‌هائی که در داخل و یا در کشورهای مجاور صورت می‌گیرد.» 
در جایی دیگر، مامور سفارت آمریکا از عطش امیرانتظام به تبادل اطلاعات با آمریکایی‌ها یاد می‌کند و می‌نویسد: «در ملاقات کاردار با انتظام یک بار دیگر علاقه دولت ایران [دولت موقت] به مبادله اطلاعات ابراز گردید...»[5]
ارتباط امیرانتظام با سازمان‌های جاسوسی و سفارت آمریکا نیز به حدی بوده است که برای وی اسم رمز قرار داده بودند. براساس اسناد لانه جاسوسی، س. د. آهسته رو-1 اسم رمز امیر انتظام بود. امیر انتظام همچنین از اوائل دهه 1340 با سیا و مامور سابقه‌دار آن سازمان، جرج کیو (آدلسیک) ارتباط داشته است.[6]
 
مخالفت با گروه های مذهبی؛
وزیر امور خارجه آمریکا در مرداد 1358 طی یک گزارش پیرامون امیرانتظام اشاره می‌کند؛ « انتظام نظراتی برای بهبود روابط ایران و آمریکا دارد. او به عنوان یک "سفیر فوق‌العاده" از طرف دولت موقت انقلابی ایران در اروپا خدمت می‌کند. انتظام نسبت به نفوذ مذهب افراطی در دولت و خمینی اظهار نگرانی می‌کند.»[7]
در بخشی از گزارش ماموارن سازمان سیا آمده است که انتظام مخالف قدرت‌یابی نیروهای مذهبی و روحانیون است.[8]
 
اینکه اعضای نهضت آزادی منکر جاسوسی امیر انتظام می شوند طبیعی است. اما چرا برخی دانشجویان خط امامی دهه شصت که اسناد لانه جاسوسی را نیز کشف و منتشر کرده اند واکنون خود را اصلاح طلب می دانند، جاسوسی امیر انتظام را انکار می کنند و او را بی گناه می دانند؟ آن هم با وجود اسناد مکتوبی که از لانه جاسوسی آمریکا کشف شده است؟
 
مخلص کلام اینکه شاید برخی نسبت به گذشته خود که جزو خط امامی ها شناخته می شدند، به کلی تغییر کرده و اکنون در مقابل شخصیت های گذشته خویش هستند و بخاطر بغض و کینه ای که از جمهوری اسلامی دارند، جاسوسی امیر انتظام را انکار می کند. اما نمی توانند تاریخ موجود و ثبت شده را به پای تغییرعقیده های خود ذبح کنند.
 
 
 
پی نوشت ها: 
1- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1،ص533
2- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، ص548
3- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، ص562
4- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، ص65
5- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، ص528
6- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد2، ص328
7- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، ص548
8- اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، ص80
به نقل از رجا نیوز