عباس طایفه (جانباز بصیر) -  قصه تشکیل تیم ورزشی با تشکیل کادر فنی و انتخاب بازیکن شروع می شود. سر مربی تیم با انتخاب کادر فنی و بازیکنان و تعیین استراتژی مسابقه و تاکتیک های مربوطه، برای هر کدام تقسیم وظیفه ای می نماید. اگر در یک تیم هر کدام نقش خود را بدرستی ایفا نکنند و تیم دچار اشتباه محاسباتی شود و نتیجه بازی را واگذار کند، در قدیم سرمربی تیم به جهت داشتن مرام جوانمردی مسئولیت شکست را می پذیرفت. البته سطح بازی و مسابقات و آسیب وارده در سطوح مختلف متفاوت است؛ اگر سطح مسابقه ملی و بین المللی باشد نتیجه شکست بسیار سنگین خواهد بود و قلب یک ملتی از این شکست جریحه دار خواهد شد. در این شرایط پذیرش شکست و عذرخواهی سر مربی تیم، التیامیست بر زخم ها.
قصه پرغصه وادادن یک تیم در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی یک کشور مطرح است و ما در چند سال گذشته شاهد تصمیم یک مدیر ملی با استفاده از عقل خدادادی و تدبیر برای تشکیل یک تیم اقتصادی به منظور اداره امور معیشتی مردمی صبور، مقاوم، ایثارگر، هوشمند و شجاع بوده ایم. در وضعیت کنونی علائم و نشانه های موجود حاکی از عدم موفقیت سرمربی، کادر فنی و بازیگران تیم اقتصادی هستیم و شاهد کنار رفتن آقای «ولی الله سیف» از مسئولیت بانک مرکزی، بدون هیچگونه توضیحی برای ملت می باشیم. تصمیمات اشتباه در اشتباه در سیاست گذاری ها و مدیریت مالی کشور منجر به شکاف هر چه بیشتر طبقات اجتماعی و رشد زالوهای اقتصادی(رانت خواری) و ضعیف شدن هر چه بیشتر قشر مستضعف هستیم. از سویی گفته می شود با اخلالگران (مفسدان اقتصادی) برخورد قاطع صورت خواهد پذیرفت! ولی هیچ صحبتی از مفسد اداری که وجود این مفسدان منشاء بروز و ظهور مفسدین اقتصادیست درمیان نیست.

آیا آدرس را اشتباه نمی دهند؟ آیا زمان آن نرسیده است که از مردم نجیب و پراید از دست داده دوچرخه سوار عذر خواهی کرده و مسئولیت عدم موفقیت را بپذیرند تا این امر قطره آبی بر خرمن شعله ور دل های سوخته گردد؟!