تاریخ : 1397,یکشنبه 09 دي19:40
کد خبر : 62894 - سرویس خبری : گزارش و گفت و گو

جانباز مجتبی شاکری از جانباز شهید شایسته طهرانی می گوید؛

جانباز دردمند و مخلصی که غریبانه به شهادت رسید


جانباز دردمند و مخلصی که غریبانه به شهادت رسید

در فتنه ۸۸ متوجه شدم کسانی که شعارهای ساختارشکنانه علیه نظام و علیه ولایت و علیه غزه و لبنان می دادند، مسعود با همین ویلچری که داشت، به سمت آنها رفت و به دل آنها زد...

فاش نیوز - وقتی خبر شهادت جانباز نخاعی «امیرمسعود شایسته تهرانی» منتشر می کردیم اطلاعات زیادی درباره این جانباز شهید نداشتیم و در فضای مجازی هم خبری نبود! اما یکی از دوستان که خبر فاش نیوز را دیده بود به ما یادآور شد که او فردی هنرمند و فعال در عرصه های مختلف انقلاب، خصوصا" در زمینه های فرهنگی و هنری بوده است. با توضیحات این دوست جانباز، تازه متوجه شدیم که جامعه جانبازی و ایثارگران چه گوهر نابی را از دست داده است و اینکه این جانباز دردمند شهید چقدر بی ادعا و گمنام زیسته و چه غریب و مظلومانه به شهادت رسیده است.

از همین دوست جانباز، مطلع شدیم که جانباز نام آشنا، «مجتبی شاکری» شناخت و اطلاعات خوبی از شهید شایسته طهرانی دارد و بلافاصله با ایشان تماس گرفتیم و حاصل این تماس تلفنی گفت و گوی نسبتا" کوتاهی بود که متن کامل آن در پی می آید.

فاش نیوز: لطفاً نحوه و میزان آشنایی خودتان را با جانباز شهید امیرمسعود شایسته تهرانی بیان بفرمایید.

آقای شاکری: از دهه شصت ما با شهید «مسعود شایسته تهرانی» در شهرک ابوذر همنشین و معاشر بودیم. من ایشان را از طلایه دارن بزرگ فرهنگ ایثار و شهادت و جانبازی می دانم و همه جانبازان نابینایی که در "شهرک ابوذر" زندگی می کردند، از وقت گذاری بی دریغ ایشان برای تحصیل جانبازان و تبدیل شدن کتاب ها و جزوات درسی آنها به نوار کاست برای مطالعه به نوعی بهره مند شدند.

 ایشان برادر شهید بود و همسرشان هم خواهر شهید است. روحیه انقلابی مسعود زبانزد همه بود. در ماجرای ارتحال حضرت امام(ره) از کسانی بود که حلقه اول برگزاری مراسم ارتحال امام را ایجاد کرد و حتی آن شبی که اعلام کردند برای سلامتی و شفای امام دعا کنید، با کمک ایشان بخشی بزرگی از شهرک را فرش کردیم. همه دوستان از فرش های منزلشان آوردند و چهارراه اصلی شهرک را فرش کردیم؛ از جمله آقا مسعود بود که این کار را انجام داد.

فاش نیوز: درباره فعالیت های ایشان بفرمایید.

- مسعود دانش‌آموخته رشته علوم سیاسی بود. در این جهت با مرکز پژوهش های وزارت امور خارجه هم کار می کرد و کارهای تحقیقی و پژوهشی و پروژه هایی را سفارش می گرفت و در منزل آنها را انجام می داد. مسعود مظهر غیرت دینی و انقلابی و غیرت ولایی بود.

در فتنه 88 متوجه شدم کسانی که شعارهای ساختارشکنانه علیه نظام و علیه ولایت و علیه غزه و لبنان می دادند، مسعود با همین ویلچری که داشت، به سمت آنها رفت و به دل آنها زد و اعتراض خود را عملاً نشان داد. این نبود که در خانه بنشیند و فقط در ذهن خودش این مخالفت را ابراز کند.

به دلیل موقعیت کاری که بنده در دفتر ایثار داشتم و با جانبازان مصاحبه می کردم، می توان گفت مسعود شایسته استثنایی ترین دردهایی را که برای یک جانباز قطع نخاعی می تواند به وجود بیاید، ایشان داشت؛ یعنی از زمانی که من ایشان را شناختم، ندیدم از این دردها در سختی نباشد، ولی همه می دانند چهره بشاشی داشت و این بیان حضرت امیر که فرمودند: «حزنه فی قلبه و بشره فی وجهه» مصداقش مسعود شایسته تهرانی بود.

وقتی من از او پرسیدم که می توانی این درد را برای ما که در وضعیت جسمی شما نیستیم، طوری بیان کنی که بفهمیم و یا حتی کسانی که می خواهند فیلم بسازنند یا داستان بنویسند، بتواند وضعیت جانباز قطع نخاعی که در موقعیت شماست را درک کنند، و یک مثالی بزنی، گفت: خیلی سخت است ولی من با یک تمثیل می توانم بگویم: «وقتی این دردها به سراغ ما می آید، مانند میله داغ و گداخته ای است که می خواهند آن را وسط استخوان آدم فرو کنند! خیلی درد شدیدی است. حالا شما تصور کن این دردی که آدم را تا آستانه مرگ می برد، ولی من به دلیل اینکه همسرم یا فرزندم در حال استراحت هستند، سعی می کنم اصلاً متوجه صدای من نشوند. آنها نباید متوجه درد و سختی من باشند.

با همه این دردها و مشقت هایی که داشت، اطلاع داشتم با ماشین خودش به مناطق محروم می رود و به وضعیت آنها سرکشی می کند. من از رفتن ایشان به مناطق محروم کرمان و سیستان مطلع بودم و حتماً جاهای دیگری هم برای سرکشی می رفت.

هیچ گاه در دفاع از انقلاب کوتاه نیامد و همواره این دفاع از انقلاب و دفاع از ولایت را داشت و این اواخر هم با وجودی که دردها و مشکلات عجیب و غریبی برای او پیش آمد و منجر شد همزمان سکته قلبی و سکته مغزی بکند، به فعالیت های خود ادامه می داد.

http://fashnews.ir/images/news/62842/thumbs/62842.jpg

واقعاً باید اهل هنر این نمونه ها را به درستی بیابند و این ها را به آثار هنری تبدیل کنند تا مردم ارتباط برقرار کنند؛ بدانند که اگر امنیت دارند، بدانند اگر آسایش دارند، بدانند اگر جبهه مقاومت اسلامی به این پیروزی ها دست پیدا می کند، مردم لبنان، مردم یمن، مردم عراق، فلسطین و افغانستان افتخار می کنند به  پیروز هایی که بدست آورده اند و این پیروزی ها نشأت گرفته از انقلاب اسلامی است، باید در بلندای این اعتقاد تصویر بزرگ مسعود شایسته تهرانی ها را به عالمیان نشان دهند.

فاش نیوز: با این تفاصیل که شما گفتید، آیا آثار مکتوبی هم از ایشان به چاپ رسیده است؟

- مسعود شایسته تهرانی دوره داستان نویسی را با اساتید بزرگی پشت سر گذاشت. در جمع جانبازان از آقای "محمدرضا سرشار" گرفته تا "ناصر ایرانی" و "مصطفی رحماندوست" و آقای "فراست"، دوره های داستان نویسی را گذراند و چندین داستان کوتاه نوشت که من فکر می کنم در ذخیره دفتر ادبیات ایثار بنیاد جانبازان موجود باشد و احتمالاً زمانی که خودم مدیریت این مجموعه را برعهده داشتم، از سی کتابی که چاپ شد، از داستان های خود این شهید بزرگوار هم در میانشان بود. اینقدر استعداد قوی در داستان نویسی داشت که چند دوره داوری داستان نویسی را در دفتر ایثار برعهده داشت.

او از داوران بارز و برجسته داستان نویسی بود. من فکر می کنم پروژه هایی که ایشان در مرکز پژوهش های وزارت امور خارجه گرفت، وجود دارد اما چون سال ها گذشته است، اگر کسی بتواند آنها را جمع آوری کند و در دسترس عموم قرار بدهد، کار ارزشمندی خواهد بود.


کد خبرنگار : 23