تاریخ : 1397,چهارشنبه 19 دي19:45
کد خبر : 62939 - سرویس خبری : گزارش و گفت و گو

همراه با کاروان شوق، تا دیار معشوق (۳)


همراه با کاروان شوق، تا دیار معشوق (۳)

قدم برداشتن پا به پای قهرمانانی که روزگاری در خط مقدم جانفشانی می کردند و امروز در کاروان پیاده روی اربعین، پای آرمان هایشان ایستاده اند، قدم زدن در مسیر بهشت رضوان الهی ست!

فاش نیوز - قدم برداشتن پا به پای قهرمانانی که روزگاری در خط مقدم جانفشانی می کردند و امروز در کاروان پیاده روی اربعین، پای آرمان هایشان ایستاده اند، قدم زدن در مسیر بهشت رضوان الهی ست! از مجموعه گفت و گوهای کاروانیان عاشق اربعین 1397، با 3 قهرمان و زائر عاشق دیگر گفت و گویی کوتاه داشتیم. جانباز نخاعی علی اکبر حاجی مزدارانی، حجت الله شمس و محمدرضا رجبی. پای دل گفته های عاشقانه این سه قهرمان بی بدیل می نشینیم.

گفت و گو با جانباز علی اکبر مزدارانی

پیاده روی اربعین خیلی با صفا و خیلی عالی بود. خیلی خدا را شکر کردیم که توفیقی عنایت فرمود تا توانستیم در معیت دوستان به پابوس ائمه اطهار برسیم. از نجف تا کربلا را با ویلچر تقریباً چهار روز و سه شب را توانستیم چندین کیلومتر را طی کنیم. خیلی مثبت بود از استقبالی که مردم می کردند، بالاخص خواهران که محبت زیادی می کردند و حتی از زائرین کشورهای دیگر هم می آمدند و با وجودی که زبان همدیگر را نمی دانستیم، ولی با گفتن یک لبیک یاحسین به هر حال یک نقطه عطفی بود که ما را به هم پیوند می داد. همه طول سفر با شور و شوق شعف خاصی بود که قابل گفتن نیست و به خاطر عشق به زیارت مولایمان حاضر بودیم سینه خیز برویم و یاد شهدا بود.

قدم هایی که برمی داشتیم و صلوات هایی که می فرستادیم، احساس می کردیم که خود شهدا حضور دارند و ما به نمایندگی از این ها در این زیارت حضور داریم ولی در باطن این احساس را داشتیم که آنها نیز ما را همیاری می کردند. مردم خیلی به جمع لطف داشتند و هر کس دوست داشت به نوعی به ما کمک کند، در مسیرها مثلاً آب پخش می کردند یا خرما می خواستند با اصرار به ما بدهند و به ما هم توصیه کرده بودند که نخورید مریض می شوید ولی گاه ها ما یک خرمایی برای اینکه تبرک بشود، استفاده می کردیم چون نگاه ها بسیار مثبت و خوب بود. این سفر فی‌البداهه پیش آمده بود و دوستان هم تجربه کافی داشتند و به اندازه توانایی خودشان هم امکاناتی آورده بودند ولی اگر ما بدانیم که سال های دیگر هم این سفر وجود دارد، خودمان نیز مجهزتر حضور خواهیم داشت.

عمده مشکلاتی که بچه ها در موکب ها داشتند، سرویس بهداشتی بود و هرچند با خودمان هم امکاناتی آورده بودیم مثلاً یکی چادری با خودش آورده بودند و هر جا لازم می شد، علم می کرد. مشکل زیاد بود ولی نیاز جانبازان به چنین سفرهای معنوی خیلی زیاد است؛ ولی باید یک سازوکاری باشد تا مشکلات را رصد کند و آنها را دسته بندی کرد، چه در بحث غذا یا استراحت یا بیماری، موانعی در طول راه بود و عموماً اکثر جانبازان همراه نداشتند؛ هر چند دوستانی بودند که خیلی کمک می کردند، ولی با همه اینها داشتن همراه نیاز بود. مشکلاتی در سفر بود ولیکن به قدری سفر خوب بود که مشکلات گم می شد. ما به صورت انفرادی هم در این سفر سال های قبل حضور داشتیم ولی بودن با کاروان جانبازان صفای دیگری داشت که ان‌شاءالله در سال های بعد با برنامه ریزی بهتر بتوانیم پررنگ تر حضور و با تعداد بیشتری حضور داشته باشیم.

گفت و گو با جانباز محمدرضا رجبی

نظرم خیلی راجع به این سفر مساعد است. اگر هر سال این اتفاق بیفتد، خیلی عالی است و باعث می شود که هم بچه ها روحیه بگیرند و هم بازتاب بیرونی مثبتی دارد. آخر این که همه جانبازان شرکت کننده در اردو خوشحال و راضی بودند چرا که تا به حال این چنین تجمعاتی در این سطح برگزار نشده بود. قطعاً تاثیرات مثبت زیادی داشت. هرکس که می دید، احسن می گفت که با این همه سختی ها که هم برای ایثارگران دارد و هم برای برنامه ریزان این سفر وجود داشت، تمام همت خود را به کار گرفته بودند تا بتوانند این سفر را در شان ایثارگران برگزار نمایند. احساس می کنم هر کدام از بچه ها که آمده بودند، خیلی خوشحال بودند و مسئولین هم پیگیر بودند. من دوست داشتم این‌چنین سفرهایی پی ریزی شود که این تجمعات بیشتر باشد. چه کربلا و چه جاهای دیگر که هر چه تجمع جانبازان بیشتر باشد، برد تبلیغی آن هم بیشتر می شود.

 پیشنهاد می کنم تعداد این سفرها و اردوها را بیشتر کنند چون از لحاظ جسمی و روحی، ایثارگران به این سفرها نیاز دارند علی‌ الخصوص که خانواده هایشان هم همراه باشند. همچنین مسئولین برنامه ریزی هایشان گسترده‌تر باشد و نه تنها برای کربلا بلکه برای جاهای دیگر مثل شیراز و مشهد هم در طول سال، اردوهایی برگزار نمایند.

گفت و گو با جانباز حجت الله شمس

این سفر بزرگترین سفری بود که بنده با جمع جانبازان در آن حضور داشتم و با وجود همه سختی و مشکلاتی که داشت، به هر حال خوب بود و من اولین باری بود که توانستم در اربعین به زیارت کربلا بروم. در این سفر هم مشکلات و سختی های جسمی شدیدی برای من به وجود آمد؛ ولی از این که خداوند عمری به بنده عنایت کرده تا بتوانم در این پیاده روی حضور داشته باشم، بسیار خشنود هستم و یکی از خاطره‌انگیزترین سفرهای من بود. بودن در کنار جانبازان و همرزمان قدیم بسیار زیبا است. علی‌الخصوص که در راه زیارت امام حسین(ع) هم باشد. هر چند سخت گذشت ولی خوب بود. شاید خوبیش هم در این سختی اش بود که ان‌شاءالله امام حسین(ع) قبول کند.

 تاثیرات مثبت و خوبی برای مردم داشت ولی فکر می کنم تاثیر این سفر برای من بیشتر بود؛ با وجودی که مشکلات شدیدی برای من پیش آمد، ولیکن بسیار روحیه خوبی داشتم. حس بسیار خوب و غیر قابل وصفی دارم. هر چند زحمت زیادی به دوستان دادیم ولی دعا گوی همه‌ی آن ها هستیم و امیدوارم باز هم بتوانم در این گونه کاروان ها حضور داشته باشم. از مسئولین می خواهیم که در آینده نیز با برنامه ریزی های بهتر و تعداد بیشتری از جانبازان را برای زیارت اربعین همراه کنند؛ مخصوصاً برای جانبازانی مثل ما که در سنین بالای پنجاه سال هستیم و اگر تمهیداتی هم از لحاظ امکانات در نظر بگیرند، بسیار خوب است.

برای تک تک بچه ها خوب بود. ما از بچه‌ها تشکر می کنیم و ان‌شاءالله در سفرهای بعدی هم اسم من را بنویسند.


کد خبرنگار : 23