تاریخ : 1397,پنجشنبه 11 بهمن13:34
کد خبر : 63524 - سرویس خبری : ادبیات ایثار و شهادت

خجسته باد قدوم همیشه سبز بهار!


خجسته باد قدوم همیشه سبز بهار!

در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و در آستانه سالروز ورود تاریخی امام عزیز به میهن اسلامی پس از تبعید طولانی، چند قطعه شعر که به عشق آن ابرمرد تاریخ معاصر سروده شده است، همه مردم انقلابی و دوستداران ایشان تقدیم می شود.

بهروز ساقی

فاش نیوز - در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و در آستانه سالروز ورود تاریخی امام عزیز به میهن اسلامی پس از تبعید طولانی، چند قطعه شعر که به عشق آن ابرمرد تاریخ معاصر سروده شده است، همه مردم انقلابی و دوستداران ایشان تقدیم می شود.

1

 ای عبا بر دوش ای عمامه پوش
تک ستون داد در عصر خموش


ای دماوندی که در هر صبحگاه
بوسه‌ی خورشید را داری به دوش


با قیام تو به پایان آمده
دوره‌ی اهریمنان ماردوش


ابتدا کردی تو بر گل کاشتن
عالمی در اقتدایت گل فروش

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/06/Imam_Khomeini_in_Mehrabad.jpg/240px-Imam_Khomeini_in_Mehrabad.jpg

2

ای دو چشمت هر یکی یک آفتاب
ابروانت بیتی از یک شعر ناب


دستهایت عالمی را سایبان
قد و بالایت عمود انقلاب


آمدی و با خودت آورده ای
«احسن التقویم» با «حسن المآب»
 

عشق را با خود جهانی کرده ای
تا لی پیغمبری و بوتراب

 

همچو جدت ساقی کوثر على
آب دادی تشنگان را آب آب

 

در جواب آیه «امن یجیب»
آمدی و خلق را کردی مجاب

 

هرچه داریم از تو داریم ای امام
از تو ای احیاگر اسلام ناب

3

فریاد می زد درد را یک مرد یعنی تو
رعدی که می غرید و طوفان کرد یعنی تو

 


هر کس خدا را می شناسد آشنا با توست
ای آشنای هر چه اهل درد یعنی تو


خورشید عبا بر دوش و عمامه به سر آمد
شب را به پای صبح قربان کرد یعنی تو


از روشنایی ها پیام آوردی ای خورشید
پیغمبر این عصر تار و سرد یعنی تو


ای روی تو بدر منیر نیمه خرداد
ماهی که شب را تا سحر آورد یعنی تو

4

چو صبح در پی شب پر غرور می آمد
هوای عاشقی از راه دور می آمد

 

شنیده بود که می کاهد انتظار مرا
سوار توسن رهوار نور می آمد

 

ز پشت کوه فراق آفتاب عالمتاب
به سردخانه‌ی بس سوت و کور می آمد

 

شکوه قامت آن سرو سبز خوش سیما
به سادگی و صفای ظهوری می آمد
 

گلوی باغ پر از بغض ناشکیبی بود
ولی نسیم بهاری صبور می آمد
 

و مثنوی بلندِ قدش چه شیوا بود
دو چشم زیبا با آن چه جور می آمد
 

دلیل روشن بودن مجال سبز سرود
مفسر سور عشق و شور می آمد


به دست حادثه تقویم ها ورق می خورد
کسی که داشت خیال عبور می آمد

5

قدم نهاد در این باغ گل تماشا را
نوید می دهد این گل بهار زیبا را

 

محمدی است گل این چمن که عطر خوشش
به یک کرشمه گرفته تمام دنیا را

 

هوای سرد زمستان دگر نخواهد ماند
به پرتویی که ز خورشید می رسد ما را

 

خجسته باد قدوم همیشه سبز بهار
که جان تازه دهد باغ و دشت و صحرا را

 

به آب دیده بشویید راه را که نسیم
پیام روشنی آورد نسل فردا را

 

چراغ لاله برافروختند منتظران
فرودگاه و مسیر بهشت زهرا را

 

امام صبح برای نماز قامت بست
قیامتی است ببین سرزمین معنا را

 

طلوع فجر امید است و صبح پیروزی
سرای یاد شهیدان کنید دل ها را

بهروز ساقی


کد خبرنگار : 20