تاریخ : 1397,چهارشنبه 08 اسفند12:34
کد خبر : 64159 - سرویس خبری : اخبار

از مبارزه علیه رژیم پهلوی تا تاسیس تعاونی در جبهه



او را با خصوصیات اخلاقی همچون شجاعت، استعداد، نبوغ مهندسی، ولایت‌مداری و همچنین برادرش می‌شناسند. ایمان این شهدا بزرگوار را می‌توان از توکل و اعتقادش در کار‌های بزرگ مهندسی به خدا دانست. وی فرماندهی قرارگاه صراط المستقیم را بر عهده داشت. طرح‌های مهندسی زیادی در دوران فرماندهی وی اجرا شد. سرانجام وی بعد از عملیات کربلای ۵ جهت انجام ماموریتی از جبهه به تهران می‌‎آمد که بر اثر سانحه هوایی به شهادت رسید.

متن بالا برگرفته شده از سرگذشت شهید «محسن صفوی» برادر سردار یحیی صفوی است. به مناسبت سالروز شهادت این شهید بزرگوار مروری بر زندگی وی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

فرماندهی در سپاه تا تاسیس تعاونی

رشد فعالیت‌های سیاسی و نظامی شهید محسن صفوی از سال ۵۰ بود، بدون اینکه به هیچ گروه خاصی وابسته باشد. فعالیت‌هایش را ابتدا در روستا‌های اصفهان و شهر‌های اطراف آغاز کرد. او در انجام کار‌های بزرگ پیشگام بود و با شجاعت و شهامت امور را پیگیری می‌کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین کمیته‌هایی که در سطل استان‌ها تشکیل شد، کمیته‌های دفاع شهری بود. آن زمان به حاج محسن ماموریت داده شد که کمیته شهرضا را تشکیل دهد. روز‌های نخست بعد از پیروزی انقلاب ژاندارمری و شهربانی از هم پاچیده بود و اسلحه‌ها در دست مردم بود. او با یک برگ ماموریت به آنجا رفت و شهرضا، قمشه و سمیرم را ساماندهی کرد. بعد از تشکیل سپاه پاسداران در قمشه و سمیرم، تا مدت‌ها فرماندهی سپاه آنجا را بر عهده گرفت.

پس از مدتی به عنوان مسئول مهندسی وزارت سپاه در استان اصفهان انتخاب شد که در امر احداث اردوگاه‌های قدس و سایر کار‌های مهندسی در سطح استان فعال بود. پیش از عملیات خیبر، وزارت سپاه قرارگاهی به نام قرارگاه صراط المستقیم در جنگ ایجاد کرد و شهید صفوی از سوی محسن رفیق‌دوست به عنوان فرمانده قرارگاه تعیین شد. قرارگاه صراط‌المستقیم، تمام کار‌های مهندسی وزارتخانه‌های مختلف را زیر پوشش خود گرفته و مسئولیتش این بود که بعنوان محور سایر وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی در امر مهندسی جنگ فعالند، باشد و با مدیریت این قرارگاه، کار‌ها تقسیم می‌شد.

در مسیر استراحت می‌کرد

شهید صفوی از نظر خصوصیات اخلاقی علاقه بسیار عجیب و زیادی به روحانیت و در رأس آن‌ها به امام امت داشت. نمازش را با حضور قلب می‌خواند. سردار «یحیی صفوی» برادر شهید محسن صفوی است. با وجود اینکه برادرش فرمانده بود، به دنبال پست و مقام و پارتی‌بازی نبود. محسن صفوی نسبت به بسیجی‌ها به شدت عشق می‌ورزید و می‌گفت: «ما باید جان خود را فدای بسیجی‌ها بکنیم.»

صفوی خستگی ناپذیر بود و از کار خسته نمی‌شد. روزی ۱۸ الی ۲۰ ساعت کار می‌کرد و یک انرژی فوق‌العاده‌ای داشت و با توجه به کار وسیعی که داشت خستگی برایش نامفهوم بود. بسیاری از اوقات خواب وی در طول مسیر و در جاده‌ها روی صندلی ماشین بود. استراحت او به حد فاصل دو کار و در بین راه بستگی داشت. واقعاً انرژی بالائی داشت.

فرماندهی در سپاه تا تاسیس تعاونی

تاسیس تعاونی برای رزمندگان

مدیریت قوی در جنگ داشت. این مهم نیست که انسان به اندازه ۱۰ نفر کار کند، مهم این است که بتواند ۱۰ نفر یا مجموعه را بکار بگیرد. دوستان شهید روایت کردند که با استعدادی که شهید صفوی در طرح‌ریزی کار‌ها و مدیریت آن‌ها داشت توانست ۱۰ تا ۱۵ مجموعه را به کار بگیرد. وی با وجود فشار‌های کاری که داشت، با لبخند و خوش اخلاقی با سایرین برخورد می‌کرد.

یکی از خصوصیاتی که شهید صفوی در خفا انجام می‌داد، رسیدگی به مسائل پرسنل خود و رزمندگان بود. برخی از رزمندگان در زندگی خود مشکلاتی داشتند، عده‌ای می‌خواستند خانواده‌های خود را به منطقه بیاورند، عده‌ای دیگر مشکلات مالی داشتند و ... او سعی می‌کرد که این مشکلات را حل کند.

شهید صفوی جهت کمک به مسائل مالی رزمندگان، یک تعاونی تشکیل داد. وی مدتی درس طلبگی می‌خواند و پیشرفت خوبی هم داشت. برادرش یحیی صفوی به وی گفته بود که ما در جنگ کسی که مسئولیت‌های این چنینی را بر عهده بگیرد، کم داریم. به همین خاطر تمرکزت را در کار مهندسی و جهادی بگذار. شرکت در جهاد مقدس مانع شد که وی درس طلبگی را ادامه دهد، اما خلق و خوی طلبگی را سر لوحه کارهایش کرد.

طراحی سنگر برای نیرو‌های توپخانه

در عملیات کربلای ۵ به سنگر‌های برادران توپخانه رفت و وضعیت آن‌ها را نامناسب دید. با ناراحتی به قرارگاه رفت و خودش طرح جدیدی برای سنگر توپچی‌ها ریخت و آن طرح را برای مرحله تولید فرستاد. او می‌گفت: «این بسیجی‌ها گل سرسبد ملت ما هستند و تا آنجا که می‌توانیم باید در خط مقدم امکانات مهندسی در اختیارشان قرار بدهیم. امکاناتی که حتی الامکان آن‌ها را در خط حفظ کند و ترکش نخورند و جان آن‌ها محفوظ بماند.»

آخرین دیدار با خانواده

همسر شهید محسن صفوی همچون یک همسنگر و همراه همیشه کنارش بود. از وی سه پسر و یک دختر به یادگار مانده است. محسن در آخرین مرخصی‌اش که ۲۴ ساعت بود به دیدن خانواده‌اش رفت. در آخرین دیدار با خانواده، پسر کوچکش خطاب به برادر دیگرش می‌گوید: «بابا را ببوس که می‌رود و شهید می‌شود. ما دیگر بابا را نمی‌بینیم.» دختر کوچکش هم از شهید می‌خواهد که یک روز بیشتر کنارش بماند تا او را خوب ببیند.

محسن صفوی پنجمین شهید خانواده صفوی است. در عملیات رمضان شوهر خواهرش و در عملیات والفجر ۸ خواهرزاده‌اش شهید شده‌اند.


منبع : دفاع پرس