تاریخ : 1397,یکشنبه 26 اسفند16:35
کد خبر : 64641 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

دختر دکترای من ترک تحصیل کرد!



محمدعلی شاکری- خدمت ریاست جمهوری جناب آقای روحانی

 بنده محمدعلی شاکری جانباز زیر 25درصد به شماره کد ملی 0519556437 هستم که در زمان جنگ تحمیلی 3 بار در مناطقی همچون فکه، مهران، میمک مجروح شدم و بر اثر موج انفجارهای متعدد دچار مشکل جدی شدم که به دلیل صدمات وارده به شدت رنج می برم.

 حدود چهار سال پیش ناچارا" رفتیم دنبال مجروحیت که نهایتا ارتش پانزده درصد و بنیاد هم پنج درصد از کار افتادگی لحاظ کردند. آری از سه مورد صورت سانحه فقط یک چهارم از یک صورت سانحه را پیدا کردم. سی و اندی سال است که تحت درمان بوده و هستم که مدارک پزشکی اش موجود است. فقط چند مورد ترکش برسی شد.

 مشکل بنده اعصاب و روان و و دردها روان تنی است که به شدت رنج می برم بررسی نشد. از مشکل بنده خانواده ام بی نصیب نماندند. دخترم دکترای پزشکی تحصیل می کرد. شش سال رفت ولی امسال به دلیل مشکل مالی ترک تحصیل کرد با رتبه کمتر از هزار دانشگاه قلهک.

آری بنده طلبکار نیستم ولی قرار هم نیست مسئولین مربوطه راضی بر این باشند. بنده درد را به فرزندم انتقال دهم نمی دانم بعضی چطور با پنجاه درصد کار می‌کنند ولی بنده با پنج درصد ابتدایی ترین وظیفه شخصی خودم را نمی توانم انجام دهم. آری بنده صدمات وارده ناشی از جنگ را با درهم و دینار عوض نمی کنم. جایی استخدام نبوده و نیستم. از هیچ جایی هم مستمری نمی گیرم.

آری بنده همان سربازی هستم که در عملیات والفجر یک روز سوم عملیات در منطقه فکه آنجایی که ده ها بار زمین زیر و رو شد. روز سوم عملیات حدود چهار بعدازظهر خداوند یاری کرد با آرپیجی بالگرد عراقی را هدف قرار دادم ولی حالا بعضی از مسئولین مربوطه بنده را هدف قرار می دهند. بنده هنوز هم حاضرم باقیمانده جسمم را فدای اسلام و کشور کنم آیا مسئولی هم هست مرا یاری کند آیا باید به خاطر ناتوانی بنده آن هم فرزند دخترم دانشگاه را رها کند همسرم هم دچار مشکل شد. از مشکل بنده بیکار هم هستم کاری هم که د ر توان بنده باشد پیدا نکردم. آنقدر در این مدت سی و اندی سال داروی اعصاب استفاده کردم تمام دندایم از بین رفتن دندان دستی گذاشتم آنها هم آنقدر روی هم فشار دادم تا شکستن فعلا با چسب یک دو سه چسباندم.

امیدوارم دوام بیاورد اگر مسئول مربوطه ای پیدا می شد یک شب میهمان ما می شد، درد و رنج و ناخوابی را بنده می کشم بینم چطور تحمل می‌کند. آن زمان متوجه می شد از چی حرف می زنم. این یک نوشته است باید دید گریه پنهان دو فرزند دخترم را هر چه بنویسم فایده‌ای ندارد. قبلا هم نوشتم پاسخی دریافت نکردم. نزدیک عید است. کم و بیش دنبال کار می روم نود درصد دست خالی به خانه بر می گردم. کاش عیدی وجود نداشت. نمی دانم چگونه شرمندگی جلو زن و بچه را تحمل کنم. ریاست جمهور محترم درد رنج بنده آنقدر گران است که هیچ مسئول مربوطه ای توان خرید ندارد. از حضرتعالی خواهش و تمنا می کنم مرا یاری لااقل فرزندم به تحصیلش ادامه دهد. از درگاه خداوند برای حضرتعالی آرزوی سلامتی و طول عمر خواستارم.

والسلام


کد خبرنگار : 20