تاریخ : 1398,پنجشنبه 23 خرداد12:46
کد خبر : 67098 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

۲ درصد جانبازی برای درمان!


۲ درصد جانبازی برای درمان!

می دانید این همه زجر هدیه چیست؟ هدیه جنگ است. فکر می کردم امام خمینی تا انقلاب امام عصر برایمان میمونه...

فرید اسکندری - سلام خدا بر شهدا و امام شهدا که پر کشیدند و از این جهان وانفسا رفتند و دیگر این روزگار را ندیدند که پیشگامان خون و قیام امروز در پیچ و خم زندگی و روزمرگی توسط کسانی که از دور دستی بر آتش نداشتند، غرق شده اند.

  امام خمینی فرمود نگذارید پیشگامان خون و قیام در روزمرگی خود غرق شوند. فرمودند اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار- خلوص- شجاعت نسبت به ذات حق بیان کنیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود؟! بسیجی کودکی 13 ساله تا نزدیکی های 24 ساله بود که همیشه در گردان های عملیاتی پیشتاز بودند و پاسداران فرماندهانی بودند که از پشت سر آنها را هدایت به جلو می کردند. من تمام زجرهایم را در این پایگاه و پایگاه های رسانه ای دیگری نوشته ام. عملیات کربلای 4 عملیات کربلای 5 پاتک خونین فاو عملیات بیت المقدس 3 به مدت 2 سال خط مقدم بودم.

 امثال من زیادند. من هیچ توقعی ندارم. من شب و روز روزی چهار وعده یک مشت قرص می خورم. بدنم هر چند مدت عفونت شدید می کند که عفونت این تاول ها را با سرنگ می کشم و با سرم خانمم شستشو می دهد. برخی شب ها خون استفراغ می کنم.  تمام شب سه تا از طفل هایم بالای سرم می نشینند تا خفه نشوم هنگام خواب!

 ای کسانی که این متن من را می خوانید! خداوند مابین من و شما. روزی صد مرتبه آرزوی مرگ می کنم. می دانید این همه زجر هدیه چیست؟ هدیه جنگ است که تمام وجودم را گذاشتم حتی پدر و مادرم که دق کردند و مردند. چندین بار مجروح شدم.یک کودک 13 ساله تا پایان جنگ تازه شانزده ساله شده بودم. فکر می کردم امام خمینی تا انقلاب امام عصر برایمان میمونه. نزدیک به دو سال گردان عملیاتی بودم. مشاور عالی رهبر سردار محمود آبادی یا همان حاج استوار فرمانده تیپ 35 امام حسن کاملا" مرا می شناسد. در بیت المقدس 3 با هم بودیم و قبل از بیت القدس 3 که قرار بود از پشت شهر سلیمانیه با لباس کردی با چهار روز پیاده روی به دشمن حمله کنیم که از شانس بد من عملیات لو رفت و مجبور شدم در این دنیایی که متولیانش از ما نردبان ترقی می سازند، زنده بمانم و با هدیه دفاع از کشورم زجر بکشم و خانواده و اطرافیانم را نیز زجر بدهند.

 تمام مدارکم که توسط بیمارستان سپاه و پزشکان متخصص و معتمد سپاه در کمیسیون عالی تهران و بدوی تایید شده در شیراز موجود است. پیام من را به یکی از مسئولین واقعی و دلسوز برسانید. به خون حسین به خون شهدا قسم و گواه می گیرم. من از جانبازان 75 درصد بیشتر زجر می کشم و دارو مصرف می کنم. اگر عده ای در گذشته جانبازی بیهوده گرفتند اولا" روز قیامتی هست و دوم اینکه چرا باید چوب اشتباه یه عده مفسد را ما بخوریم؟!

  گفتم من فقط 2 درصد جانبازی میخوام برای تهیه داروهام. هر چند عمری باقی نمانده و روز به روز دردهایم بیشتر می شود اما دو دختر کوچولو و یک پسر 14 ساله دارم در روستایی دور افتاده. پزشکان کمیسیون که سر دسته آنها دکتر جواد غزاله هست، سالی یک بار با هزار منت و منت کشی به شیراز می آیند و هر دفعه امید هزاران نفر را نا امید می کنند. مگر اون زمان ما به زور رفتیم جنگ یا حقوق آنچنانی یا خانه به ما می دادند؟ نمیدانم جناب دکتر غزالی و همکاران بدتر از خودش با یک دقیقه دیدن ما دردهای ما را می بینند؟

 اگر ما سالم بودیم که کار می کردیم و بدنمان نیز هر روز با کار بهتر میشد و نیازی به پول دوا و درمان نداشتیم افسوس و هزار افسوس که نمیتوانم دردلم را برای رهبرم بیان کنم چون نمی گذارند در دلمان به گوششان برسد کمیسیون 6 اردیبهشت در شیراز برگزار شد که 500 نفر بالای یک سال جبهه بودیم کمیسیون بدوی و پزشکان متخصص و معتمد بیمارستان مسلمین اکثر را تایید کردند آزمایش ریه به گفته دکتر بر اثر استنشاق گاز خردل در کربلای 4 و 5 کاملا" در حال از بین رفتنه و مستندات جنگی و پزشکی آن هم در کمیسیون عالی و هم در کمیسیون بدوی در سه پرونده موجوده.

 به ولای علی قسم هدف کمیسیون ها فقط سرگرم کردن ایثارگران است تا لحظه مرگ. این روند کمیسیون و هدف آن این است که ایثارگران را تا مدتی سرگرم کنند تا جانشان در شود و کمیسیون و پزشکان چه در کمیسیون سپاه چه در بنیاد شهید تنها رسالتشان همین است و بس چون این قوم دیگر نیازی به ایثارگران ندارند و این را از تمام ایثارگرانی که زخم خورده جنگ هستند و بیش از یک سال حضور داوطلبانه دارند بپرسی، جوابشان همین است. البته برای خالی نبودن عریضه گاهی اوقات از 200 نفر یا 500 نفر ممکن است یه ده نفری را در ظاهر تایید کنند اما اگر از آنها سوال کنی می گویند بعد از شش ماه هنوز جواب نیامده و هزاران دوز و کلک های دیگر!

  باز از آقای بهروز ساقی مدیر و جانباز 70 درصد فاش نیوز می خواهم چاره ای بیندیشند تا من بتوانم توسط چند پزشک متخصص و معتمد و دلسوز ارزش های نطام معاینه شوم و نمی گویم تمام حقم فقط یک دفترچه بیمه آن هم فقط برای خودم تا بتوانم داروهایم را تهیه کنم و هر روز گلوی خشکیده دو دختر کوچکم را نبینم.

 (نحن اقرب الیه من حبل الورید) ما از رگ به شما نزدیکتریم یا خدا کمکم کن همین آِیه باعث شد شیخ طبرسی بعد ازمردن و غسل و کفن و ترک مردم و نزدیکانش از قبرستان از داخل قبر پلمپ شده نجات پیدا کند. خدایا تمام جهان لایتناهی زیر سیطره قدرت لایزال توست به داد تمام ایثارگران واقعی زجر کشیده برس و از سر صدقه ای آنها گوشه چشمی هم به این بنده ات داشته باش.

یا باب الحوائج مددی


کد خبرنگار : 20