تاریخ : 1398,یکشنبه 03 شهريور13:11
کد خبر : 69102 - سرویس خبری : اخبار

رکورددار ۱۸ هزار عمل جراحی در دوران دفاع مقدس را بشناسید



در دوران هشت سال دفاع مقدس جلوه‌­های با شکوهی از ایثار، فداکاری، گذشت، شجاعت و دلاوری توسط مردان و زنان این سرزمین به نمایش درآمد که جهانیان را به حیرت واداشت و در حافظه تاریخ این سرزمین کهن برای همیشه ماندگار و جاودانه شد. یکی از این جلوه­‌های باشکوه در حوزه بهداشت و درمان مجروحان جنگ تحمیلی، توسط یکی از متخصصان و جراحان متعهد و چیره‌­دست کشورمان به نام دکتر «ناصر تابش» محقق و ماندگار شد.

«ناصر تابش» در سال ۱۳۲۳ در شهر اصفهان متولد شد و در سال ۱۳۴۲ در حالی‌که هنوز دیپلم خود را نگرفته بود، به ارتش پیوست. وی در اوایل خدمت، بلافاصله دیپلم خود را گرفت و آماده ورود به دانشگاه شد و در نهایت در سال ۱۳۴۷ به دانشکده پزشکی راه پیدا کرد و در سال ۱۳۵۴ نیز با عنوان دکترای عمومی پزشکی فارغ‌التحصیل شد.

رکورددار 18 هزار عمل جراحی در دوران دفاع مقدس را بشناسید/ ایثار پزشک ارتشی باوجود احتمال انفجار در اتاق عمل

تابش با توجه به این‌که از نظر علمی دارای بالاترین امتیاز بود و حق انتخاب محل خدمت را داشت، در پایان جلسه تعیین محل خدمت، چون هیچ‌کس حاضر نشد برای خدمت به دورترین یگان نیروی هوایی برود، از حق خود گذشت و به بندر «جاسک» که ایستگاه رادار پدافندی نیروی هوایی بود، اعزام شد؛ بعد از چند سال خدمت به کارکنان و مردم محلی جزیره «جاسک»، به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد و در امتحانات تخصصی پزشکی شرکت کرد و در رشته جراحی عمومی قبول شد.

پس از تهاجم دشمن بعثی به ایران و شروع جنگ تحمیلی، به دلیل شرایط سختی که در استان‌ها و شهر‌های مرزی که مستقیماً با جنگ درگیر بودند، ایجاد شد، طبیعی بود که کادر پزشکی به‌دلیل درگیری خانواده‌های‌شان با جنگ، نتوانند در این استان‌ها حاضر شوند؛ به همین دلیل در استان خوزستان که در واقع یکی از استان‌های مورد توجه دشمن بود، مراکز درمانی عمده و بیمارستانی تقریباً تعطیل شد؛ البته در شهر‌هایی مانند «آبادان»، کادر پزشکان و پرستاران تا آخرین لحظه به کار درمان می‌پرداختند؛ اما در کل، واحد‌های بیمارستانی در استان خوزستان با کمبود کادر پزشکی مواجه شدند؛ در این دوران بود که دکتر «ناصر تابش» دوره تخصص جراحی خود را در دانشگاه پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز و بعد از چهار سال، به‌عنوان متخصص جراحی عمومی فارغ‌التحصیل و محل خدمت وی و بارضایت کامل خودش، پایگاه هوایی دزفول انتخاب شد.

در این میان، اعمال جراحی الکتیو و اورژانس یگان‌­های نیروی زمینی ارتش، واحد‌های ژاندارمری و سپاه پاسداران و خانواده‌های آن‌ها در زمینه کار وی بود. وقتی شهر‌های اطراف دزفول مورد هجوم و بمباران دشمن قرار گرفت، همه مجروحین به بیمارستان پایگاه هوایی چهارم شکاری دزفول آورده می‌شدند؛ بنا به اظهار دکتر تابش در بمباران هفت‌تپه و کارخانه قند، صد‌ها خانواده فرزندان مجروح خود را روی دست و با پای برهنه، گریان و نالان بدون این‌که به اورژانس ببرند، به اتاق عمل می‌آوردند؛ در یک صحنه، خانواده‌ها فرزندان مجروح خود را به داخل اتاق عمل پرتاب کرده و صحنه­‌های رقت‌باری را به‌وجود می‌آوردند. شدت کار و درگیری ۱۵ تکنسین اتاق عمل و تنها جراح منطقه، نه‌تنها اجازه ثبت نام مجروحین را نمی‌داد، بلکه حتی ساعت‌ها اعمال جراحی به پزشک جراح، اجازه استراحت یا غذا خوردن را نیز نمی‌داد؛ لذا طی یکی از حملات ارتش بعث عراق، شدت و بحران در این بیمارستان به حدی بالا گرفت که دکتر تابش همزمان دو بیمار را روی دو تخت، جراحی می‌کرد.

انجام عمل جراحی باوجود احتمال انفجار در اتاق عمل

سال­‌های بحران سپری می‌شد و دکتر «تابش» همچنان با ایمان و عشق به وطن، کار خود را به جدیت ادامه می‌داد، تا این‌که در یکی از روز‌های سال ۱۳۶۵، هواپیما‌های دشمن یکی از مناطق عملیاتی جنوب را با بمب‌­های خوشه‌­ای هدف قرار دادند که در این میان، رزمنده‌ای بسیجی مورد اصابت یکی از بمبلت‌های بمب خوشه‌ای قرار گرفت و سر تیز بمبت، یعنی حبه‌ای کوچک از بمب اصلی، در اندام تحتانی وی فرو رفته و عضلات و نسوج نرم آن را کاملاً پوشانده بود؛ لذا این بیمار، به بیمارستان شهر دزفول (افشار) که اتفاقاً در آن شب چند پزشک اعزامی در آن‌جا حضور داشتند، فرستاده شد و در معاینات اولیه، تصور پزشکان این بود که جسمی فلزی و سپس پوکه خالی ضد هوایی در داخل ران رزمنده فرو رفته باشد؛ اما در معاینات و بررسی‌های دقیق بعدی، وقتی معلوم شد این جسم یک بمب عمل نکرده است؛ وضعیت به‌گونه‌ای دیگر تغییر کرد.

بیمارستان تخلیه شد و صد‌ها بیمار به خیابان‌ها آورده شدند و همه از مجروح دوری جسته و با بلندگوی دستی کوچکی، از دور با وی صحبت می‌کردند. جراحان اعزامی هر یک رنگ‌پریده به دیگری توصیه می‌کرد که در حین عمل چه اقداماتی را انجام دهد؛ ولی حاضر نبودند خود پیش­قدم شوند. بحث بر سر این‌که متخصص‌های ارتوپد باید عمل را شروع کنند یا متخصص‌های جراحی عمومی، در گرفت و هر یک دیگری را برای این عمل سهمگین، کاندید می‌کرد؛ لذا جراحان اعزامی بعد از چهار ساعت مشاوره و بحث، به این نتیجه رسیدند که به علت خطرناک بودن این عمل و نبود امکانات کافی، بهتر است بیمار را با هواپیمای C.۱۳۰ به تهران اعزام کنند؛ بنابراین هواپیما حاضر شد و خلبان و کمک‌خلبان و مهندس پرواز به بیمارستان آمدند اما وقتی از محموله‌ای که باید به تهران ببرند مطلع شدند، از انجام این پرواز به دلیل تبعیت از قوانین در جهت حمل نکردن مواد منفجره، خودداری کردند. متخصص بیهوشی اعزامی شرح ماجرایی نظیر این مورد، در جنگ دوم جهانی در روسیه شوروی و چگونگی انفجار در حین جراحی و کشته شدن جراحان به همراه تکنسین‌ها و از بین رفتن اتاق عمل را برای دیگران تعریف کرد و در نتیجه تعریف این داستان برای کادر پزشکی حاضر در بیمارستان، از انجام این عمل سرباز زدند و در این لحظه یکی از جراحان اعزامی پیشنهاد آمدن جراح نظامی را مطرح کرد و تنها پزشک نظامی جراح در آن زمان، دکتر «ناصر تابش» حاضر در پایگاه هوایی دزفول بود.

رکورددار 18 هزار عمل جراحی در دوران دفاع مقدس را بشناسید/ ایثار پزشک ارتشی باوجود احتمال انفجار در اتاق عمل

دکتر «ناصر تابش» که آن شب پس از چند عمل سنگین جراحی در حال استراحت در منزل بود، با اطلاع از موضوع خود را به بیمارستان رساند و به‌طور داوطلبانه انجام این عمل را به عهده گرفت. این عمل چهار ساعته، دلهره و اضطراب عجیبی را در دل همه انداخته بود و هیچ‌یک از پزشکان حاضر نشدند مجروح را تحت عمل جراحی قرار دهند، تا این‌که دکتر «تابش» از راه رسید و حاضر شد مسئولیت عملی را که بازی با جانش بود، به عهده بگیرد. در چنین عمل‌­هایی باید یک دستیار، پزشک را همراهی کند؛ ولی بازهم هیچ یک از دستیاران حاضر در بیمارستان، آمادگی همراهی و همکاری با دکتر «تابش» را نداشتند.

پزشکیار «بهمن بلنده» حدود ساعت ۱۰ شب با منزل آقای دکتر «تابش» برای مشاوره پزشکی تماس گرفت و همسر دکتر «تابش» گفت که وی برای عمل جراحی مجروحی که ترکش در رانش فرو رفته، به بیمارستان «افشار» دزفول رفته است.

وی که یکی از دستیاران سابق دکتر «تابش» بود و به او بسیار علاقه داشت، بعد از شنیدن این خبر، خود را به بیمارستان رساند و بعد از این‌که متوجه شد دکتر «تابش» با عمل خطرناکی روبه‌رو است و کسی حاضر به همکاری با وی نیست، علی‌رغم این‌که دچار وحشت و هراس شده بود، حاضر شد به‌عنوان دستیار دکتر به اتاق عمل برود. از طرفی نیز بیمارستان غرق در جنب و جوش توأم با سکوتی معنا­دار بود و شاید هم انتظار یک تراژدی در جریان بود. نفس­‌ها در سینه حبس و بیمار به آرامی با برانکارد به اطاق عمل هدایت و با احتیاط بیهوش شد.

قرار بر این شد که، چون خطر انفجار در کار است، از دستگاه الکتروکوتر نیز استفاده نشود، چون ممکن بود با کمترین ولتاژ، چاشنی بمب فعال شود. خبر به سرعت در سطح شهر پخش شد که بمبی عمل نکرده در ران بیماری فرو رفته و دکتر «تابش» جراح بیمارستان «افشار»، آمادگی خود را برای انجام عمل جراحی اعلام کرده است؛ به همین علت رسانه­‌های خبری و تبلیغی مستقر در منطقه، عقیدتی سیاسی پایگاه چهارم شکاری دزفول و رادیو تلویزیون مرکز اهواز و... با دوربین‌های فیلمبرداری در آغازین لحظات شروع عمل، خواسته بودند که این عمل تاریخی را به تصویر بکشند؛ لذا دوربین‌­ها توسط عوامل تصویربرداری بر روی سه‌پایه نصب شد و فیلمبرداران از اطاق عمل خارج شدند. صدای ماشین بیهوشی و تنفس­‌های بیمار، صدای عقربه­‌های ساعت اتاق عمل، صدای دوربین فیلمبرداری و نفس‌هایی که پرسنل اندک اتاق عمل، گاهی آن را در سینه نگه می­‌داشتند، زمان را به کندی به جلو می‌برد.

تیغ جراحی بر ران بیمار قرار گرفت و برش طولی داده شد، ابزار‌های جراحی یکی پس از دیگری مورد استفاده قرار گرفت و سعی بر این بود که ابزار‌های فلزی با بدنه بمب تماس پیدا نکند و یک‌بار که صدایی بسیار اندک از تماس تیغ جراحی با استخوان شنیده شد، به‌یکباره همگی بر روی زمین دراز کشیدند و لحظه­‌ای بعد عمل ادامه پیدا کرد. پس از نیم ساعت، قسمتی از سر بمب آغشته به خون نمایان شد. بمبی که سر و دم آن از پلاستیک شفاف و نوک تیزی تشکیل شده بود و هیبتی مرگ‌بار داشت که با ابزار مخصوص از داخل نسوج آغشته به‌خون خارج شد و دکتر «تابش» نفسی راحت کشید و ادامه کار را به کارشناسان تیم تخریب وخنثی‌سازی بمب پایگاه چهارم شکاری سپرد.

رکورددار ۱۸ هزار عمل جراحی در دوران دفاع مقدس را بشناسید/ ایثار باوجود احتمال انفجار در اتاق عمل

۱۰ سال دفاع مقدس!

سال ۱۳۷۱ زمانی که دکتر «تابش» از خدمت نیروی هوایی بازنشست می­‌شد، «رحیم رحیم‌پور» از این حماسه پزشکی فیلمی تحت عنوان «انفجار در اتاق عمل» تهیه و کارگردانی کرد و سپس فیلم به آلمان برده و در دانشکده افسری «مونیخ» به نمایش گذاشته شد و این حماسه در تاریخ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران جزو افتخارات دوران هشت سال دفاع مقدس قرار گرفت.

اگرچه جنگ تحمیلی هشت سال طول کشید؛ اما برای دکتر «تابش» ۱۰ سال به ثبت رسید؛ به‌خاطر این‌که پس از خاتمه جنگ، تا دو سال مجروحینی که روی مین می­‌رفتند را ، به بیمارستان پایگاه هوایی دزفول می‌آوردند و توسط دکتر «تابش» جراحی می‌شدند.

رکورد ۱۸ هزار عمل جراحی روزانه در دوران دفاع مقدس

حیرت‌انگیز است که بدانیم رکورد اعمال جراحی دکتر «ناصر تابش» در طول جنگ تحمیلی که در دفاتر اتاق عمل به ثبت رسیده، در حدود ۱۸ هزار و رکورد متوسط اعمال جراحی روزانه وی شش عمل سنگین است؛ از سوی دیگر طولانی‌­ترین جراحی وی یک مورد ۱۱ ساعته برای خارج کردن ترکش از پریکارد قلب یک مجروح بود که در طول این عمل، سه‌بار کارکنان اتاق عمل عوض شدند؛ در حالی‌که او همچنان به جراحی ادامه می‌داد؛ به گفته همکاران وی، شاید هیچ جراحی در طول تاریخ چنین رکورد بالایی برای جراحی­‌های جنگی نداشته است.

دکتر «ناصر تابش» در سال ۱۳۷۹ به کانادا رفت و در آن‌جا تصمیم به ادامه طبابت گرفت؛ ولی مأمورین اداره بهداری «بریتیش کلمبیا» از همکاری با وی سرباز زدند و بعد از نمایش فیلم «انفجار در اتاق عمل» در شهر «ونکوور» کانادا و حادثه یازدهم سپتامبر، اداره بهداری «بریتیش کلمبیا» متوجه حضور این جراح با تجربه در «کانادا» و به ایشان لقب حراج جنگ «war surgeon» داده و حاضر به استخدام وی شدند. این پیشنهاد دقیقاً زمانی بود که دکتر «تابش» در دانشگاه UBC چین، در سال دوم طب سوزنی مشغول ادامه تحصیل بود.

وی در سال ۱۳۸۴ و در سن ۶۰ سالگی بعد از فارغ‌التحصیلی از رشته دوم تخصص خود در رشته طب سوزنی به ایران مراجعت و از تجربیات خود جهت درمان بیماری‌های صعب‌العلاج، استفاده کرد.

هم‌اکنون دکتر «ناصر تابش» در شهر اهواز در رشته طب سوزنی و در سنگر بهداشت و درمان به عنوان یک رزمنده همچنان مشغول مداوای بیماران و خدمت به هم‌میهنان است.

انتهای پیام/ 113

 


منبع : دفاع پرس