تاریخ : 1398,یکشنبه 17 شهريور14:23
کد خبر : 69403 - سرویس خبری : ادبیات ایثار و شهادت

به یاد هفده شهریور ۵۷

نسیمی که در این دشت می وزد!


نسیمی که در این دشت می وزد!

بعد از زمستان سرد و طولانی، بهار با تمام زیبایی اش از راه رسید. مرغان خوش نوا، به یاد گل های پرپر، ترانه سر دادند. اینک سرزمین لاله ها و شقایق ها، دلکش و زیباست ولی میدان شهدا جلوه دیگری دارد!

بهروز ساقی

شبی تیره و سرد بر همه جا سایه افکنده بود. هیچ صدائی به گوش نمی‌رسید. سکوت، همه فریادها را به انجماد کشانده بود. هوای اختناق و دیکتاتوری، چنان گرفته بود که هیچ کورسوی امیدی به چشم نمی خورد. ناگهان، شعله ای در آسمان ظاهر شد؛ دست خدا بود که بوته های انبوه خفقان را به آتش می کشید. نور ایمان و بیداری در دل های شب کشیدگان، حرارتی ایجاد کرد. فریاد خشم و انزجار از سیاهی، در آسمان رعدی زد که همه شب پرستان روز ستیز را  به وحشت انداخت.

رگبار گلوله ها باریدن گرفت و سیل خون جاری شد. عطر شهادت در فضا پیچید و مرغان اسیر در قفس تن، ترانه رهایی سر دادند. در محاق دود و دم باروت، رنگین کمانی زیبا و خوشرنگ که پل زده بود بین میدان ژاله و فردایی آباد و آزاد، پدیدار شد. رنگین کمانی به رنگ پرچم افتخار ایران و به رنگ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.

روز جمعه از هرجای میدان هفده شهریور، گلی سر برآورد که شبنم سرخی بر عذارش نشسته بود. ژاله خون شد و در رگ های شهر زرد روی و بی جان جریان یافت. فردای آن روز، چهره شهر گل انداخته بود و نشاط و طراوت از سر و رویش می بارید.

هرچند هفدهم شهریور سال ۵۷ به دلیل درنده خویی گرگ صفتان رژیم پهلوی که در این روز به سیاه ترین اعمال ضدانسانی دست زدند جمعه سیاه نام گرفت، ولی نباید تاریخ را به رنگ دل سیاه آنان نامگذاری کرد. سیاهی، رنگ غالب آن حادثه نبود و تنها، لکه ای بود بر حاشیه آن. رنگ این برگ از تاریخ ایران، سبز بود؛ چرا که آفرینندگان اصلی اش سروهای نورسته، آزاده و با ایمانی بودند که سرود رهائی را در گوش باد صبا فریاد کردند. سرخ بود؛ زیرا که هزاران گل سرخ محمدی در آن پرپر شدند و سپید بود چون که در پی به خاک افتادن ستارگانش که شفق را نیلی کرده بود، سپیده صبح رهایی نمایان شد و طولی نکشید که خورشید تابناک انقلاب اسلامی -با دو صد جلوه- در آسمان صاف و آبی میهنمان آفتابی شد.

بعد از زمستان سرد و طولانی، بهار با تمام زیبایی اش از راه رسید. مرغان خوش نوا، به یاد گل های پرپر، ترانه سر دادند. اینک سرزمین لاله ها و شقایق ها، دلکش و زیباست ولی میدان شهدا جلوه دیگری دارد!

ما هر سال در این گلستان و به یاد آن گل های پرپر، گرد هم می آییم و خانه دل را به آب دیدگان شستشو می‌دهیم. فضای احساسمان را با عطر دل انگیزشان که در گلزار میدان شهدا پیچیده نشاط می بخشیم.

این برگ پرافتخار از تاریخمان را باید - به خاطر خودمان هم که شده - ورق بزنیم. یادآوری حماسه هایی از این دست، نسیمی است که در این دشت می وزد، نهال ایمان و ایثار و شهادت را گرده افشان و بارور می سازد.

هفده شهریور، افتخار ماست!

بهروز ساقی


کد خبرنگار : 17