تاریخ : 1398,یکشنبه 24 شهريور17:01
کد خبر : 69526 - سرویس خبری : اخبار

فارین پالیسی:

ایران حق دارد؛ هیچ کشوری قدرتش را نمی‌فروشد




یک نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تصریح کرد: سیاست‌های دولت ترامپ برخلاف ادعا و انتظار، به جای این که موجب عقب‌نشینی ایران شود، باعث تهاجمی‌تر شدن رویکرد جمهوری اسلامی شده است.
فارین پالیسی نوشت: رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ بی‌اثر بوده است علی‌رغم ادعاهای آمریکا، ایران همچنان با استفاده از قابلیت‌های جنگ نامتقارن، تحرکات منطقه‌ای خود را افزایش داده و رویکرد تهاجمی‌تری در پیش گرفته است.
علی‌رغم ادعاهای دولت «دونالد ترامپ»، به وضوح روشن است رویکرد فشار حداکثری علیه ایران برای دست برداشتن این کشور از رفتارهای منطقه‌ای، کارایی ندارد. گفته می‌شود ایران در خلیج فارس مشغول تحرکاتی بوده و در حال حاضر هم اقدامات مشخصی برای کاهش تعهداتش در قبال برجام انجام داده است. در همین حال، ایران برنامه موشکی خود را محدود نکرده و روابطش با بازیگران و گروه‌های منطقه‌ای را دو چندان کرده است.
امروزه واشنگتن به دنبال مجبور کردن ایران برای کنار گذاشتن هر 3 ستون اصلی قابلیت‌های بازدارنده خود است: برنامه هسته‌ای، برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای اما از دیدگاه تهران، کنار گذاشتن همه این قابلیت‌های بازدارنده باعث می‌شود رژیم ایران بی‌دفاع و بی‌قدرت بماند. چنین درخواستی از تهران همانند تقاضایی است که واشنگتن از پیونگ یانگ کرد اما بدون شک هیچ کشوری برسر آنچه که آن را ابزار بقا می‌داند، سازش نمی‌کند. در واقع، تهران نه تنها از کاهش فعالیت‌های منطقه‌ای خود امتناع کرده بلکه حتی آنها را تهاجمی‌تر دنبال کرده است. سؤال این است: بعد از گذشت چندین دهه تحریم و فشار، آیا ایران رفتار خود را در منطقه تغییر می‌دهد؟
با وجود تلاش‌های ایالات متحده و برخی شرکای اروپایی برای اعمال محدودیت‌ها، موشک‌ها یکی از عناصر اصلی بازدارندگی ایران خواهند بود.
نیروهای شبه‌نظامی مورد حمایت ایران در منطقه، منافع بازدارندگی و همچنین نفوذ منطقه‌ای را در اختیار ایران قرار می‌دهند. تاکتیک‌های نامتقارن ایران ارزان‌تر از گزینه‌های دیگر است، عاملی که با توجه به تحریم‌های اقتصادی که برای ده‌ها سال بر این کشور تحمیل شده، اهمیت بسیاری دارد. مهم‌تر از همه، این تاکتیک‌ها به رهبران ایران یک مزیت راهبردی ارائه می‌دهند.
هرچه ایران بیشتر مورد تهدید و فشار قرار گیرد، تلاش‌های بازدارنده آن دو چندان می‌شود. این نیروها از موشک یا سلاح هسته‌ای ارزان‌تر هستند و تقریبا بلافاصله می‌توان آنها را تجمیع کرد. علاوه بر این، محدوده جغرافیایی این نیرو به‌طور چشمگیری وضعیت را برای ایالات متحده و شرکای آن پیچیده می‌کند.
از نظر واشنگتن، به نظر می‌رسد افزایش توانایی‌های نظامی متعارف تهران امری غیرعادی است که بیش از هر چیز تهدیدی برای سایر بازیگران منطقه‌ از جمله قدرت‌های خارجی به شمار می‌رود.
اما واقعیتی که اغلب از سوی واشنگتن نادیده گرفته می‌شود این است که این گروه‌های شبه‌نظامی بیش از آن که تحت امر ایران باشند، متحد آن هستند.
نگرانی بزرگتر ایالات متحده این است که ایران این گروه‌های شبه‌نظامی را برای نبرد دریایی آموزش داده باشد که در این صورت این امر تهدیدی در خلیج فارس ایجاد می‌کند و مهار آن دشوارتر است. کارشناسان تخمین می‌زنند هزینه جنگ با ایران برای ایالات متحده از هزینه جنگ با عراق بسیار فراتر خواهد رفت. تاثیرات گسترده متحدان ایران در افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و یمن همراه با برنامه موشکی آن می‌تواند تقریبا هر کشور منطقه‌ای دیگر را در آتش این جنگ فرو برد.