تاریخ : 1398,یکشنبه 12 آبان13:25
کد خبر : 70465 - سرویس خبری : فیلم

در گفت‌وگو با فرزند شهید حامد سلطانی

می‌خواهم دانشمند یا سرلشکر شوم


می‌خواهم دانشمند یا سرلشکر شوم

نامش سپهر سلطانی و هشت ساله است. وقتی از او در مورد پدرش پرسیدیم، گفت «۴۵ روز است که پدرم را ندیده‌ام. دلم برایش تنگ شده است. کاش پدرم زنده بود و باز هم با من کشتی می‌گرفت و برایم یک ماشین می‌خرید.» سپهر درباره پدرش ادامه داد «می‌خواهم به او بگویم که دوستش دارم و قول می‌دهم که از این به بعد حرف مادرم را گوش کنم. می‌خواهم در آینده دانشمند یا سرلشکر شوم.» پدر سپهر، حامد سلطانی همان مدافع حرمی است که در سالروز شهادت امام رضا (ع) در حین پاکسازی شمال سوریه به شهادت رسید. او برات شهادتش را از امام رضا (ع) گرفته بود. قبل از شهادت به زیارت امام رضا (ع) رفته و از او خواسته بود تا او هم به یاران شهیدش بپیوندد.

سپهر پنجشنبه ۹ آبان به معراج‌الشهدا رفت تا پدرش را ببیند. وقتی در کنار تابوت پدرش ایستاد و به چهره او نگاه کرد، شوک‌زده شد. صورت پدرش سفید و جای چند زخم و کبودی روی صورتش بود. دیدن چهره پدر برای سپهر قابل تحمل نبود. از تابوت دور شد و دیگر نخواست پدرش را ببیند. او هنوز آنقدر کوچک بود که نمی‌دانست فرزند شهید شدن یعنی چه. باید از این پس چه کار کند و چه بگوید. می‌گفت هر کسی از من پرسید پدرت کجاست، می‌گویم که در عراق است.

در ادامه بخشی از سخنان سپهر سلطانی فرزند شهید حامد سلطانی در خصوص پدرش را مشاهده کنید.


منبع : دفاع پرس