تاریخ : 1398,چهارشنبه 23 بهمن18:20
کد خبر : 72406 - سرویس خبری : سینما

سورپرایز شهاب حسینی در هشتمین شب جشنواره ۳۸؛

سخنان آتشین سید شهاب حسینی در نشست خبری هشتمین شب جشنواره فجر


سخنان آتشین سید شهاب حسینی در نشست خبری هشتمین شب جشنواره فجر

من علاقه ای به پاره شدن این لحاف چهل تیکه ی سرزمینم که از هر طرف یکی آن را گرفته است و دارد می کشد ندارم. من از وحدت بین مردم دارم دفاع می کنم.

تورج اردشیری نیا

فاش نیوز - هشتمین شب جشنواره فیلم فجر که تا بامداد یکشنبه ۲۰ بهمن ادامه داشت، با نشست خبری فیلم «شین» ساخته میثم کزازی، شبی غافلگیرکننده شد. این نشست با درخواست شهاب حسینی تهیه‌کننده و بازیگر این فیلم برگزار شد و در این ضیافت، آتش تقی‌پور، هوشنگ توکلی، غزاله نظر، سیامک اطلسی (بازیگران)، کامران کیان‌ارثی (صدابردار)، خسرو نقیبی (منتقد) و اجرای محمد رضا مقدسیان هم حضور داشتند.

 به گزارش خبرنگار سرویس سینمای ایران فاش نیوز از سینمای رسانه ها، در این نشست، شهاب حسینی که به تازگی به ایران بازگشته بود، نطق آتشینی کرد و اظهار داشت:

بنی آدم اعضای یک دیگرند
که در آفرینش ز یک پیکرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

امکان ندارد که در هیچ گوشه ای از این سرزمین اتفاقی بیفتد که تلخ و ناگوار باشد و قلب ما به درد نیاید و رنج آن را متحمل نشویم.

 من می خواهم در شروع صحبت هایم از صمیم قلب ابراز همدردی کنم با تمامی داغداران وقایع اخیر. تفکیک هم نمی کنم. هر واقعه ی تلخی که در این چند وقت گذشته در این کشور اتفاق افتاده و خسارات جبران ناپذیری به همراه داشته، مایه ی تاسف و تاثر است. اما بیش از این چه کاری از من برمی آید. خیلی فکر کردم تا به " ادامه ی راه " رسیدم:

زنده نگه داشتن اهدافی که آن عزیزان جانباخته که آن ها را از دست دادیم و برای آن زندگی می کردند.

حضور در بخش خارج از مسابقه ی جشنواره ی فجر برای من هیچ افتخاری نیست که بخواهم به خاطر آن، امتیازی گرفته باشم. از پیامی که چند وقت اخیر در نقد تحریم و تحریم کنندگان داده بودم.

 من ۴ سال که اصلا" در جشنواره حضور نداشتم. سال گذشته ۲ فیلم خیلی خوب به جشنواره ارائه دادم با نام های «نبات» و «هزارتو» که اصلا پذیرفته نشد. منتها ما آدم های مدنی هستیم و سعی می کنیم که از حقوق قانونی خود دفاع کنیم. سعی می کنیم آن ها را بلد باشیم و از آن ها استفاده کنیم.

پس اساسا من دِینی به این جشنواره ندارم که بخواهم از آن دفاع کنم. من از چیز دیگری دارم دفاع می کنم. از وحدت بین مردم دارم دفاع می کنم. از جدا نشدن طیف های مختلف مردم که این روزها بسیار دارد تلاش می شود که بین ایشان تفرقه افکنده شود دارم دفاع می کنم.



جشنواره فیلم فجر یک امکان است. جشنواره ی فیلم فجر مثل هر فستیوال دیگری در همه ی دنیا یک امکان است. من با فیلمسازان پیشکسوت کاری ندارم بلکه با فیلمسازان جوانی کار دارم که قرار است پتانسیل آینده ی این کشور باشند.

آدم می تواند گوشش را بگیرد بگوید نشنیدم، می تواند چشمش را ببندد بگوید ندیدم، اما نمی تواند بگوید که نفهمیدم.

جشنواره ی فیلم فجر می گوید هر فیلمی که در بخش مسابقه حضور ندارد، چنانچه تهیه کننده ی آن فیلم درخواست کتبی ارائه نماید و درخواست حضور در بخش خارج از مسابقه را نماید، مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نمایش داده خواهد شد. بنده هم اینجا نبودم. ما این روال قانونی را طی کردیم و فیلم های دیگر هم این امکان را داشتند.

این جلسه ی مطبوعاتی هم در این ساعت شب به درخواست بنده صورت پذیرفت چون در چند مدت گذشته به طور یک طرفه حرف شنیدم و دلم می خواست اینجا بنشینم و اگر یک بار هم در این زندگی شده، پای آن بایستم و حرفم را بگویم.

ضرر را با ضرر دیگری جبران نمی کنند. خسارت را با خسارت سنگین ترِ دیگری جبران نمی کنند.

اگر ما ۱۷۶ عزیز را در یک سانحه ی وحشتناک از دست دادیم، حال اینکه سریع نوک حمله ی خودمان را ببریم به سمت یک عده نخبه ی دیگر این مملکت در جشنواره که پروازِ امید و آرزوی آن ها را هم ساقط کنیم، آیا این شد راه حل؟

شخصا در ۲۵ سال گذشته همیشه با دست اندرکاران فیلمی که باهم می ساختیم از تهیه کننده تا کارگردان سرشاخ شدم تا اثری شکل بگیرد که به شعور مخاطب و مردم احترام گذاشته شود و هر مزخرفی را تحویل ایشان ندهیم.

رفتند چیزهایی را از من پیدا کردند گذاشتند، ای کاش همه اش را می گذاشتید.



از همان موقع که مصاحبه کردم خط فکری و اعتقادی و مرامی من مشخص بود. حال اگر شرایط در مملکت خودمان به گونه ای شده با اینکه خیلی دم از دموکراسی و آزادی بیان می زنیم اما آدم نمی تواند حرف خودش را بزند، این دیگر مشکل من نیست بلکه مشکل جامعه است چون من فقط چیزی که به آن اعتقاد داشتم را عرض کردم و کماکان هم در همین مسیر حرکت می کنم و به قول یک بزرگی، آدم فقط باید برای رضای خدا حرف بزند نه برای رضای کس دیگری. این رویکرد بنده بوده و باز هم ادامه خواهد داشت.

من علاقه ای به پاره شدن این لحاف چهل تیکه ی سرزمینم که از هر طرف یکی آن را گرفته است و دارد می کشد ندارم.

بنده به عنوان یک هنرمند هیچ وقت مخاطب خودم را اینطور انتخاب نکردم که اگر شما متعلق به فلان قشر فکری هستید نمی توانید به تماشای آثار من بنشینید.

حقِ بودن را که ما نمی توانیم از همدیگر بگیریم. حقِ بودن یک حق ازلی است که خدا عطا فرموده است. کسی حق گرفتن آن را از کس دیگر ندارد. راهمان هم پذیرش و تعامل است و هرچقدر می خواهید به من فحش دهید.

می گویند من ریزش ۹۰ درصدی مخاطب دارم. عزت و ذلت دست خداست که خودش داده است و خودش می گیرد. نه آن زمان که به من داد گفتم چرا به من دادی و نه آن زمان که پس بگیرد می گویم چرا پس گرفتی.

ولی یک چیزی خیلی نگرانم کرد. کامنت های آن ۸۵ درصد از ۹۰ درصدی که از من متنفر شدند قابل بازپخش نیست. قابل اینکه بنشینید بخوانید نیست. این غم انگیز است برای مردمی که بدون آنکه فحش و فضیحت به کسی بکشند بتوانند از حق خودشان دفاع کنند.

 بنده با یک ادبیات فاخری و با سوزاندن کلی از فسفر مغز خودم، ۲ نامه نوشتم که تصور می کردم با ملت شریف وطنم که وارثان فردوسی و حافظ و سعدی هستند طرف می باشم. جواب آن فحش است؟ خیر. جواب آن این ست که مرا با همان ادبیات به باد انتقاد بگیرید که اشکالی هم ندارد تا بشود آن نظر را هم به دیگران نشان داد.

 من به خاطر خودم ناراحت نیستم. خدا را شکر می کنم که دیگر تعارف میان من و مخاطبم برداشته شد. دیگر لزومی نمی بینم که ورای توانایی خودم بخواهم احترامی بگذارم و تواضعی داشته باشم. وقتی تعارف به این شکل برداشته شد آدم باید حرف خود را راحت عنوان کند.

 سقف آرزوهای من جشنواره فجر نیست. اگر در آن طرف مرزها دارم فعالیتی انجام می دهم برای خدمت به تاریخ و فرهنگ سرزمینم است. اگر با اسطوره ای همچون آقای «رابرت دنیرو» وقت ملاقات می گیرم تنها به جهت مطرح کردن تاریخ کشورم است. برای مطرح شدن پتانسیل هایی که در قصه های ایرانی برای تبدیل شدن به فیلم های جهان شمول وجود دارد.

کارم این است. من این را بلدم. اعتراض من، نوع خودش را دارد.

مردم اگر صدای رسایی داشته باشند و از تریبون هایی همچون همین جشنواره استفاده کنند و بتوانند حرف خودشان را به گوش هایی که باید برسانند، دیگر نیازی نیست که به خیابان بیایند و با صرف هزینه های سنگین، خسارات جبران ناپذیری را رقم بزنند تا صدای فریادشان شنیده شود. صدایی که شنیده نمی شود طبعا بلندتر و بلندتر و بلندتر می شود.

ما هنرمندان اگر ادعایمان می شود خب بیاییم صدای مردم باشیم. بیاییم خسارت را از ایشان کم بکنیم. چه کار می توانیم کنیم که مردم بدون اینکه هزینه های گزاف و سنگین بدهند، صدایشان شنیده شود.

قهر کردن راه چاره نیست. می گویی من نمی آیم، خب نیا. با نبودن تو چه اتفاقی می افتد. همین. من اگر پس فردا سرم را بگذارم زمین بمیرم، دنیا آخ نمی گوید و چرخ روزگار می چرخد. پس با قهر چیزی درست نمی شود. باید حضور داشت. باید حرف زد.

به عنوان یک ایرانی کوچک می گویم که مشکلات ما با هیچ دستی از خارج از کشور حل نخواهد شد. اگر نشسته اید که کسی از بیرون بیاید و برایمان کاری کند، زهی خیال باطل. ۲ سال است که دارم دنیا را می گردم و به این نتیجه رسیدم که اگر مشکلی داریم باید با تعامل بین خودمان آن را حل کنیم.»

گزارش از: تورج اردشیری نیا


کد خبرنگار : 23