تاریخ : 1399,دوشنبه 11 فروردين18:30
کد خبر : 73129 - سرویس خبری : حقوقی و قوانین

اگر قانون جامع ایثارگران اصلاح شود


اگر قانون جامع ایثارگران اصلاح شود

راه حل پیشنهادی، ایجاد سامانه امتیاز برای جامعه ایثارگران در یک سیستم متمرکز و جامع است. سپس هرگاه، قانون و مصوبه ای برای حمایت از ایثارگران نوشته می شود باید به صورت نسبی و بر اساس امتیاز مشخص شده هر فرد در سیستم جامعه ایثارگران نوشته شود.

احمد وحیدی

احمد وحیدی - در حال حاضر، قوانین و مصوبات متعددی در مورد حمایت از ایثارگران در بخش های مختلف وجود دارد، از جمله امتیازات استخدامی، قبولی در آزمون ها، دریافت حقوق، امتیازات بورسیه بدون سقف زمانی، جذب و تبدیل وضعیت به هیأت علمی دانشگاه ها، معافیت و کاهش دوره خدمت سربازی، دریافت تسهیلات در بخش های مختلف مانند مسکن، ازدواج، پرداخت هزینه مداوا و ... .

 با توجه به اینکه مصوبه هر یک از امتیازات فوق، به صورت پراکنده و توسط مجموعه های مختلف پیش نویسی و تصویب شده است دارای نقایص عمده ای می باشند. به عنوان مثال در بند ز ماده 45 قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه، (این نوشته مربوط به سال 1392 است برای همین در مورد برنامه پنجم صحبت نموده ولی کماکان همین ایرادات در قوانین وجود دارد) برای جذب و تبدیل وضعیت افراد از سایر دستگاه ها به هیأت علمی دانشگاه ها، امتیازات عجیبی به گروهی خاص از ایثارگران اعطا شده که با توجه به ارتباط این ماده به دبیرخانه هیأت اجراییِ جذب اعضای هیات علمی دانشگاه، نکاتی را درباره آن خاطر نشان می شویم. اما ابتدا عین این بند را یک بار مرور می کنیم. (بنده در آن زمان مسئول دبیرخانه جذب هیات علمی دانشگاه کوثر بودم و این نوشته را برای چند نماینده و وزارت علوم ارسال نمودیم.)

متن بند ز ماده 45 :
ز- دانشگاه ها و مراکز و موسسات آموزشی و پژوهشی و وزارت خانه های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلفند حداقل 10% اعضای هیأت علمی مورد نیاز خود را از بین جامعه ایثارگران شامل رزمندگان با بیش از 6 ماه حضور داوطلبانه در جبهه، جانبازان بالای 25%، آزادگان بالای 3 سال اسارت و فرزندان بالای 50%، فرزندان شهداء و فرزندان آزادگان با بیش از 3 سال اسارت که دارای مدرک دکترای تخصصی مورد تائید وزارت خانه های علوم تحقیقات و فناوری و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی می باشند حسب مورد از طریق استخدام و یا موافقت با انتقال کارکنان دیگر دستگاه ها یا تبدیل وضعیت کارکنان غیر هیأت علمی تامین و از ابتدا آنان را به صورت عضو هیئت علمی رسمی قطعی و با احتساب سوابق آموزشی، پژوهشی و اجرایی مرتبط و تاثیر آن در پایه و مرتبه علمی بدون الزام به رعایت شرط سنی و آزمون، استخدام نمایند. مسئولیت اجرای این حکم به طور مستقیم بر عهده وزراء و روسای دستگاه های مذکور است مقامات یاد شده در این خصوص، خود مجاز به اتخاذ تصمیم می باشند.

حال چند نکته در مورد این قانون را بررسی می کنیم:
1.    همسر جانباز مهمترین و فداکارانه ترین نقش را در برپا نگه داشتن خانواده های جانبازان و اسرا ایفا کرده اند ولی جایگاه او در این ماده قانونی کجاست؟
2.    هر فرد منصفی اعتراف می کند که شرایط اسارت سخت تر از حضور در جبهه است. پس چگونه کسی تا سه سال اسیر نباشد مشمول بند فوق نخواهد بود ولی با شش ماه حضور در جبهه، مشمول بند فوق قرار می گیرد؟
3.    فرض کنید شخصی 5 ماه جبهه رفته و جانباز 20%  شده و برادر شهید نیز بوده است یا به عنوان فرض دیگری، شخصی 5 ماه جبهه رفته و دو سال اسیر شده و برادر شهید نیز بوده است ولی طبق قانون فوق، چنین فردی واجد شرایط بند ز نخواهد بود!
4.    این قانون، تنها برای افراد دارای مدرک دکترای تمام، امتیاز قائل شده و دانشجوی دکترا و متقاضی هیات علمی کارشناسی ارشد هیج امتیازی در اخذ سهمیه بورسیه دانشگاه ها ندارند. ولی گویا اگر داوطلب ایثارگری موفق به اخذ مجوز بورسیه دانشگاه شود در مهلت به پایان رساندن مقطع دکترا هیچ محدودیتی ندارد!
5.    اگر تعداد مشمولین بند فوق، کمتر از 10% جذب دانشگاهی باشد باید همه آنها جذب شوند و به ناچار رقبای آنها در رشته های مربوطه با هر سطح اختلاف علمی حذف شوند و از طرف دیگر اگر تعداد مشمولین بند فوق خیلی بیشتر از 10% باشد در واقع امتیاز خاصی برای آنها قائل نشده ایم!

مسأله دیگری که ممکن است مطرح شود این است که در این ماده و بند قانونی، اعداد 10%  یا 6  (در تعداد ماه جبهه) یا 25 (درصد جانبازی) یا 3 (سال اسارت) و ... چگونه و بر اساس چه ایدئولوژی و تفکر و طبق کدام کار کارشناسی استخراج شده اند؟! آیا می توان برای کسی که 6 ماه در جبهه حضور داشته و شاید در هیچ عملیاتی نیز شرکت نداشته چنین امتیاز پررنگی قائل شد، ولی کسی که به دلیل سن کم، تنها توانسته 5 ماه از اواخر جنگ به جبهه اعزام شود و در چند عملیات شرکت داشته باشد و بیش از دو سال اسیر شده و جراحات اسارت و ترکش در بدن را نیز از جبهه به یادگار دارد هیچ امتیازی قائل نشد؟!

 در حال حاضر کشور ما از ایثارگران حمایت می کند ولی این حمایت چون دارای امتیاز بندی های صحیحی نیست خیلی از افراد جامعه ایثارگران هم از این قوانین، راضی نیستند. از طرف دیگر چون به عده ای امتیازات عجیب (مثل 6ماه حضور در جبهه قانون فوق) قائل شده خیلی از افراد جامعه که رقبای متقاضیان مربوطه قلمداد می شوند به شدت از این قوانین دلگیر می شوند. به عبارت دیگر اگر تعداد متقاضیان مشمول در دانشگاهی کم باشد، سنگینی این قانون تماماً بر دوش افراد نخبه ای قرار می گیرد که در رشته آنها، متقاضی مشمول بند فوق قرار دارد! زیرا طبق قانون، دانشگاه موظف است ظرفیت جذب خود را به مشمولین بند فوق داده و رقبا را تحت هر شرایطی از جمله اختلاف فاحش سطح علمی، حذف نماید.

 پس جایگاه شعار عدالت جامعه اسلامی چگونه معنا پیدا می کند؟ آیا نمی توان با اصلاح قوانین، خشکی و سختی این قوانین را تعدیل نمود به طوری که همگان احساس نمایند طبق شایستگی هایشان در همه جنبه ها مورد ارزیابی قرار می گیرند؟

پیشنهاد قانونی :
راه حل پیشنهادی ما، ایجاد سامانه امتیاز برای جامعه ایثارگران در یک سیستم متمرکز و جامع است. سپس هرگاه، قانون و مصوبه ای برای حمایت از ایثارگران نوشته می شود باید به صورت نسبی و بر اساس امتیاز مشخص شده هر فرد در سیستم جامعه ایثارگران نوشته شود.
در ادامه به یک نمونه کلی از امتیازبندی در سیستم اشاره می کنیم و سپس چند نمونه از نحوه قانون نویسی در حمایت از جامعه ایثارگران را معرفی می نمائیم.

امتیازدهی در سیستم جامع ایثارگران :
دو دسته امتیاز در این سیستم امتیازبندی وجود دارد: امتیاز اصلی و امتیاز واسطه ای. امتیاز اصلی به افراد ایثارگر که مستقیماً در جبهه حضور داشته اند یا فداکاری خاصی در راه ارزش های انقلاب انجام داده اند تعلق می گیرد و امتیاز واسطه ای به نزدیکان ایثارگران اصلی تعلق خواهد گرفت.
 به عنوان نمونه در این سیستم به ازای هر ماه حضور در جبهه، یک امتیاز و برای هر ماه اسارت، یک و نیم امتیاز و برای هر درصد جانبازی، یک ونیم امتیاز برای ایثارگر اصلی قائل شویم و شهید را دارای امتیاز 100 قلمداد نمائیم. (البته هنوز روی این اعداد نیز کار کارشناسی دقیق صورت نگرفته بلکه منظور فعلا کلیت طرح است)
حفظ کردن هر جزء قرآن را نیز می توان نیم امتیاز محاسبه نمود. همچنین هر یک سال حضور فعال واقعی در بسیج نیز نیم امتیاز تعریف شود و ... که این مجموعه، امتیاز ایثارگری اصلی را تشکیل می دهند.
با توجه به امتیاز ایثارگری اصلی، بستگان آن ها ( ایثارگر واسطه ای) با ضرایب زیر از امتیاز واسطه ای برخوردار خواهند شد:
پدر و مادر و فرزندان و همسر دارای فرزند ازدواج مجدد نکرده دارای ضریب 5/0،

برادر و خواهر دارای ضریب 2/0 و اگر بیش از یک برادر ایثارگر باشند امتیاز واسطه ای از برادران بعدی هر یک 40% کمتر می شود.
بنابراین اگر امتیاز ایثارگری فرد ایثارگر اصلی به عنوان مثال برابر 50 باشد فرزندان و همسر و والدین وی دارای امتیاز 25 و برادران و خواهران وی دارای امتیاز 10 به صورت واسطه ای خواهند بود.

البته اگر واقعاً قرار بود این متن، پیش نویس یک قانون باشد فرمول هایی برای آن طراحی می کردیم که میزان فداکاری و دلبستگی یک فرد به نظام و انقلاب را روشن تر نماید، چرا که این توضیح اولیه نیز ایرادات زیادی دارد. مثلاً کسی که در آغاز نوجوانی و با دستکاری شناسنامه، مدتی را در جبهه و در عملیات شرکت کرده متفاوت است با کسی که ممکن است تنها به یک بار از طریق خدمت سربازی مدتی را در پشت جبهه سپری کرده باشد! ولی از آنجا که هدف این نوشته ارائه یک متنِ کامل پیشنهادی نیست و تنها یک راهکار کلی را معرفی می کند بیش از این وارد جزئیات نمی شویم اما آمادگی خود را برای تنظیم دقیق پیش نویس قانون اعلام می نمائیم.

چند نمونه پیش نویسی از قوانین بر مبنای امتیازدهی در سیستم جامع ایثارگران :
حال اگر بخواهیم این امتیازات محاسبه شده را به صورت قانون حمایت از جامعه ایثارگران در جذب اعضای هیأت علمی دانشگاه ها لحاظ نمائیم بدین صورت یک قانون تصویب می نمائیم:     
دانشگاه ها موظفند امتیاز ایثارگری هر متقاضی را با ضریب 5/0 به مجموع امتیازات هر متقاضی مصوب آئین نامه ارتقاء مرتبه اعضای هیات علمی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده اضافه نمایند و براساس اولویت بندی امتیازات، اقدام به جذب هیأت علمی یا اختصاص استفاده از سهمیه بورسیه نمایند.

در حال حاضر، قبولی در آزمون دکترا برای ایثارگران شرایط معقول تری نسبت به جذب اعضای هیأت علمی دارد زیرا کسب 80% امتیاز آخرین فرد قبول شده در همان رشته، تضمین کننده قبولی ایثارگر خواهد بود ولی چون شرایط ایثارگری به عده خاصی از جامعه ایثارگران تعلق می گیرد و برای بقیه ایثارگران هیچ امتیازی قائل نمی شود محل بحث و اشکال است.

به عنوان مثال بعدی در تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی و پیمانی دستگاه ها به رسمی قطعی که در قانون برنامه ششم نیز آمده است می گوییم: هر ساله با توجه به امتیاز ایثارگری هر فرد تعدادی (مثلا 3000 نفر) از کارکنان ایثارگر نظام (بدون در نظر گرفتن نحوه جذب، شامل برگزاری آزمون و استفاده از سهمیه سازمان در جذب نیرو) به رسمی-قطعی تبدیل وضعیت شوند که تخصیص کد مستخدمی (در تبدیل وضع از قراردادی یا شرکتی به رسمی قطعی) با مدیریت بنیاد شهید و امور ایثارگران انجام شود. (به جای بند ذ ماده 87 برنامه پنج ساله ششم توسعه و ماده 21 قانون جامع خدمات ایثارگران)

به عنوان مثال دیگر، برای لحاظ کردن ایثارگری در قبولی ورودی دانشگاه ها چنین مصوب می کنیم : امتیاز ایثارگری هر فرد تقسیم بر پانصد (500)، به علاوه 1، ضریبی است که باید در نمره تراز هر داوطلب ضرب شود و رتبه بندی آزمون، بدون در نظر گرفتن سهمیه خاص برای بعضی از ایثارگران، با نمره تراز بدست آمده پس از اجرای این ضریب، انجام پذیرد. قانون سهمیه بندی فعلی در کنکور سراسری و کارشناسی ارشد حاضر قانون مناسبی نیست چون گاه متقاضی ایثارگر دارای سهمیه، در رشته ای قبول می شود که با متقاضیان آزاد آن رشته از نظر کشش ذهنی، قابل مقایسه نیست که باعث بروز مشکلاتی برای ایثارگر خواهد شد و گاه پیش می آید که به علت استقبال جامعه ایثارگران از یک کد رشته خاص، سهمیه در نظر گرفته شده، سودی برای ایثارگر ایجاد نمی کند!
نتیجه و جمع بندی

نوشتن قانون های صفر و یکی (0 و 1) معمولاً در هیچ کجا از جمله حمایت از ایثارگران، قانون منطقی و درستی نیست. بدین معنا که اگر فردی تا کف A از یک ویژگی، یک ویژگی را داشته باشد فلان امتیاز قانونی را برایش قائل می شویم و کسی که یک مقدار جزئی، کمتر ازA  داشته باشد هیچ امتیازی ندارد! و بهتر است برای هر کس به اندازه مجموع همه ویژگی هایش و به صورت نسبی امتیاز قائل شد. چنین قانون نویسی باعث می شود اولاً بخشی از جامعه ایثارگران که بعضاً استحقاق بیشتری دارند از امتیازات مربوطه حذف نشوند و ثانیاً اهداف شکل گیری یک دستگاه مثل دانشگاه بابت اجرای قانونی مثل بند ز ماده 45 برنامه پنج ساله پنجم، در معرض تهدید قرار نگیرد.