تاریخ : 1399,سه شنبه 12 فروردين08:33
کد خبر : 73651 - سرویس خبری : دفاع مقدس

از دانشجویان پزشکی عازم جنوب؛

دعا برای شهادت؛ درخواست سردار سلیمانی



فاش نیوز- سپهبد شهید قاسم سلیمانی، چه زمانی که فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و چه وقتی که فرمانده نیروی قدس سپاه بود، با گروه‌های متعددی از جامعه پزشکی، که در جبهه‌ها حاضر بودند، ارتباط داشتند. تمامی آن‌ها معتقدند که هیچ فرمانده‌ای به اندازه سردار سلیمانی برای سلامت نیروهایش اولویت قائل نبود؛ اگر کسی مجروح می‌شد، تا به سلامت او را به خانه بدرقه نمی‌کرد، از پا نمی‌نشستن.

دکتر ابراهیم متولیان، جراح عمومی و رئیس بسیج جامعه پزشکی کشور، از جمله پزشکانی است که شهید سلیمانی را از دوران دفاع مقدس می‌شناسد. همچنین او طی سال‌هایی که نبرد در محور مقاومت در جریان بود از نزدیک با فرمانده نیروی قدس برای سلامت نیروهای مدافع حرم ارتباط داشت. گفتگوی ایکنا با متولیان به بیان خاطرات جذاب او از سردار سلیمانی منتهی شد. او از ارتباطش با سردار اینگونه می‌گوید:

در زمان دفاع مقدس در خدمت ایشان بودم و با ایشان آشنا شدم، اما اولین باری که رودررو و اصطلاحاً دونفره هم‌صحبت شدیم، سال ۷۱ در دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. حاج قاسم سلیمانی در آن زمان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله بودند و ما از سال ۷۰ دانشجویان علوم پزشکی تهران را به مناطق عملیاتی دفاع مقدس در جنوب اعزام می‌کردیم و برای سخنرانی در این اردوها فرماندهان جنگ به عنوان راوی لحظه‌های ناب دفاع مقدس دعوت می‌شدند. در سال ۷۱ از حاج قاسم دعوت کردیم که به جنوب بیایند و برای دانشجویان سخنرانی کنند. ایشان کرمان بودند و اعلام کردند که در تهران می‌توانند به بدرقه دانشجویان بیایند. سردار به مسجد دانشگاه تهران آمدند و با سخنرانی غرایی همه دانشجویان را تحت تأثیر قرار دادند. پس از سخنرانی و بدرقه دانشجویان به جبهه‌ها، به من گفتند: «این جوانان دل‌های پاکی دارند. در خاک جبهه و در کربلای جنوب از آن‌ها بخواهید که دعا کنند شهید شوم.»

شهادت خواسته دل حاج قاسم از زمان دفاع مقدس بود و به همین منظور در همه صحنه‌ها حاضر می‌شد.

ایشان از سلامت معنوی بسیار بالایی برخوردار بودند. اقداماتشان در حوزه‌های عملیاتی و اهمیتشان به نیروها بسیار قابل توجه بود. حاج قاسم به لحاظ شرعی و عاطفی همه شئونات را رعایت می‌کردند. سردار علاوه بر مسئولیت‌های نظامی، به سلامت خانواده و نیروهای تحت امر خود نیز توجه ویژه‌ای می‌کرد؛ اگر یک نفر از نیروهای تحت امرشان بیمار می‌شد، تا زمانی که او را به مرکز درمانی نمی‌رساند، آرام نمی‌گرفت.

تواضع و افتادگی‌شان کم‌نظیر و مثال‌زدنی بود؛ معمولاً افراد نظامی نشان‌های خود را به سینه‌ می‌زنند، اما ایشان تنها فرمانده‌ای بود که با ساده‌ترین لباس در انظار ظاهر می‌شد. در واقع سبک زندگی ایشان برای ما درس بود. حاج قاسم به مسئولان و مدیران آموخته بود که بدون هیئت همراه رفت و آمد کنند و به میان مردم بروند.

همچنین، توجه ایشان به خانواده حائز اهمیت است. به یاد دارم که خواهرشان بیمار و در بیمارستان ما بستری بودند. حاج قاسم تمام کارهای مربوط به خواهرشان را انجام می‌دادند و به ما می‌گفتند که این خواهر نقش مادری را برایم ایفا کرده‌ است. در خاطره‌ای دیگر هم باید عرض کنم، حاج قاسم نوه‌های دوقلویی دارند که نارس به دنیا آمده‌اند و در بدو تولد به دو دستگاه انکوباتور برای این نوزادان احتیاج بود که فقط یکی خالی بود و در دستگاه دوم نوزاد دیگری بود. مادر آن نوزاد زمانی که فهمید سردار، پدربزرگ نوزادان دوقلو هستند از پرسنل بیمارستان خواست تا انکوباتور را خالی کنند و در اختیار نوه سردار سلیمانی قرار دهند، اما سردار مخالفت کردند، چفیه خود را به او هدیه و به حرمت آن قسم دادند و گفتند که راضی به این کار نیستند.

باید بگویم که حاج قاسم یک مکتب است، یک فرد نیست. از شهادتشان متأثر شدیم. البته باعث بیداری ما شد و آموختیم که هنوز برای احیای سبک زندگی دفاع مقدس فرصت داریم.

زمانی که ایشان فرماندهی محور مقاومت را عهده‌دار بودند، در حوزه بهداشت و درمان نیروها در ارتباط بودیم، رزمندگان متعددی از کشورهایی مانند عراق، پاکستان و افغانستان در جبهه حضور داشتند و برخی از آن‌ها مجروح می‌شدند. ما نیز پشت خط مقدم درمانگاه راه‌اندازی کرده بودیم؛ سردار شخصاً پیگیر رسیدگی به مجروحان بودند. بسیاری از رزمندگان بدون اجازه از کشورهایشان به جبهه آمده و با خطر زندان و حتی اعدام مواجه بودند. این مسئله مشکلاتی را ایجاد می‌کرد. تا اینکه سردار سلیمانی آن را حل کردند و برای آن‌ها و خانواده‌‌هایشان اردوگاه ساختند و مرتب پیگیر سلامت و رفاه ‌آن‌ها بودند.

* منبع: ایکنا