«عبدالمحمد شیخ ابولی» مدیر مؤسسه پیام آزادگان بندرعباس با بیان خاطرهای به شرح ابتکار اسرای ایرانی در رفع محدودیتهای تحمیلی بعثیها در ماه رمضان پرداخت.
ایام اسارت پر بوده از خاطرات تلخ و شیرین. خاطراتی که آزادگان آنها را هنوز در حافظه خود ثبت و ضبط شده دارند و گهگاهی که پای خاطرات آنان مینشینیم، تلخی و شیرینهای آن دوران برایمان ملموس و مبرهن میشود. اکنون به بهانه ماه بندگی، قصد داریم تا پای خاطرات رمضانی آزادگان بنشینیم و از «رمضان به وقت آزادگی» بنویسیم. در ادامه گفتوگوی «رمضان به وقت آزادگی» با آزاده سرافراز «عبدالمحمد شیخ ابولی» را میخوانید.
عبدالمحمد شیخ ابولی ساکن بندرعباس است که در ۲۲ سالگی و در عملیات کربلای ۴ به اسارت دشمن بعثی درآمد و هماکنون بهعنوان مدیر مؤسسه پیام آزادگان بندرعباس فعالیت میکند.
شیخ ابولی به روزهای سخت اسارت خود در اردوگاه مفقودین اشاره میکند و میگوید: بعثیها ممنوعیتهای زیادی را بر ما تحمیل میکردند و دوران اسارت تا بخواهی ممنوعیت بود؛ اوضاع ما که در اردوگاه مفقودین بودیم بسیار سختتر هم بود و آخرین گروه اسرایی بودیم که از قفس رژیم حزب بعث عراق آزاد شدیم.
این آزاده سرافراز با اشاره به سختیها و مصائب فراوان اسارت در زندان بعثیها گفت: غذای بسیار کم و نامطلوب، وضعیت بهداشتی نامناسب، شکنجه و بهانهجوییهای بعثیها توصیفهایی ابتدایی از وضعیت سخت ما در آن دوران است.
وی با اشاره آزار و اذیت بعثیها، بیان کرد: در میان این آزار و اذیتها و نبود امکانات و شرایط سختی که پیش میآمد، دوستان ابتکار عمل و خلاقیتهایی جالبی از خود بروز میدادند که آدمی حیرت میکرد.
شیخ ابولی به نمونهای از این ابتکارات اشاره و ضمن بیان اینکه یکی از ابتکارات آزادگان اقدامی بود که برای گرم نگه داشتن چایی انجام میدادند، گفت: بعثیها همواره بعد از ظهر بین اسرا چایی توزیع میکردند و این رویه نیز در ماه رمضان ادامهدار بود، اما به دلیل اینکه اغلب دوستان روزهدار بودند مجبور بودیم چایی را از بعثیها بگیریم و کاری کنیم که تا افطار گرم بماند تا با نوشیدنی گرم افطار کنیم.
وی ادامه داد: فلاسک یا وسیلهای که بتوانیم چایی را تا افطار گرم نگهداریم در دسترس نبود بنابراین، دوستان چایی را در ظروف پلاستیکی تحویل میگرفتند و پتو را به گونهای دور آن میپیچیدند که این ظرف پلاستیکی چایی را با همان حرارت تا افطار درون خود نگه میداشت.