فاش نیوز - چند روزیست که با یک سکوت سنگین خبری در مورد اتفاقات آمریکا و غرب از طرف رسانه های قدرتمند اروپایی، آمریکایی و آسیایی مواجهیم؛ طوری که الان تقریبا" در بیخبری مطلق هستیم و نمیدانیم در غرب بین معترضین و دوولشان چه میگذرد؟!
این در حالیست که در روزهای نخست اعتراضات، پوشش بسیار گستردهای از طرف رسانههای گلوبالیستی شاهد بودیم و حتی این پوشش خبری کمپانی های جهان وطنی گسترده، اروپایی- آمریکایی به شکل آشکاری همراه با بزرگنمایی و تحریککنندگی علیه دولت ترامپ به نظر میرسید..!
حالا چه شده که یکباره و هماهنگ! اکثر رسانههایشان ناگهان اینگونه اعتراضات گسترده را سانسور میکنند و بکلی نادیده میگیرند و یا واقعیت را وارونه جلوه می دهند؟!
این مساله را قبلا" نوشته بودم که همانهایی که به این اعتراضات دامن میزنند و سعی بر سواری گرفتن از آن دارند همان ها به زودی آن را خاموش خواهند کرد: «آشوبهای آمریکا را آن هایی که به راه انداختند، همان ها متوقفاش میکنند».
پشت پرده های مزور و بهره مندان واقعی این اعتراضات گلوبالیست-هایند نه مردم زجرکشیده و دردمندی که برای احقاق حقوقشان با پرچم عدالتخواهی به میدان ها و خیابان ها آمده اند.
..اندکی به حافظه تاریخی خودمان رجوع کنیم. اشراف گلوبالیست هدفشان، به زیر کشیدن ترامپ هم نیست، بلکه تضعیف و خنثیسازی او هدف اصلی آنهاست.
به نظرم اتفاقات اخیر در آمریکا تنها پیشزمینه اغتشاشات اصلی پیشرو در دوران انتخابات آتی آمریکاست.
البته ترامپ باز هم رئیسجمهوری میماند (این را همهشان میدانند و حتی با آن موافقت دارند)؛ اما میخواهند او یک رئیسجمهوری بیآبرو، خنثی و منفعل باشد؛ این هدفگذاری سیاسی گلوبالیستها برای چند سال آیندهست..!؟
منظور از گلوبالیسم، هرگز یک جریان ایدئولوژیک مخفی که ساختاری هرمی دارد و مثل فراماسونرها همه کارها و افکارشان با یکدیگر و یا رئوس هرم هماهنگ باشد نیست؛ همینطور منظور از گلوبالیسم، صرف جهانیسازی و برداشتن مرزها هم نیست؛ بلکه منظور من از گلوبالیسم، پیشبرد منافع اقتصادی ابرکمپانی های جهانوطنی از طریق اعمال نفوذهای غیراخلاقی و ضدملی در خارج از مرزهای بومی و در کشورهای دیگر است.
مثلا فرض کنید کمپانی های بزرگ آمریکایی و اروپایی که به خاطر نیروی کار ارزان و انرژی ارزان و پایین بودن مصنوعی! ارزش پول ملی! در چین سرمایهگذاری کردهاند، و این باعث شده کالاهای آنها به شکل عجیبی قیمت تمام شده پایینی داشته باشد و این امکان رقابت را برای کمپانی های محلی، که در کشورهای خودشان سرمایهگذاری کردهاند از بین برده است؛ تا آنجا که گاه قیمت مواد خام یک محصول محلی از قیمت تمام شده ی یک کالای چینی با همه ی هزینههای جانبیاش همچون هزینه کار و حمل و نقل و واسطه و گمرک بیشتر میشود!
حال دقت کنید که هم بار ارزان بودن نیروی کار، هم بار ارزان بودن انرژی و هم بار پایین بودن مصنوعی ارزش پول ملی، از جیب مردم چین و بر گرده آنها سوار است؛.. و...
واقعیت این است که در این اتفاقات، گلوبالیستها به اندازه ی کافی مانور دادند و سوار بر موج اعتراضات مردم، جریانات و افکار همسو با خود را تبلیغ کردند و به اندازه ی کافی دولت ترامپ را به عنوان نوک قله ی کوه یخ ناسیونالیستی (ملی-گرایی!) مورد اصابت تیرهای زهرآگین رسانهای قرار دادند؛ پس دیگر گسترده شدن بیشتر این اعتراضات و قدرت گرفتن متن مردم و تعمیق و همبستگی طبقات خاموش و فرودست جامعه، حالا برای خودشان بسیار خطرناک است. پس طبیعی است که فعلا شعله را پایین بکشند؛ و پایین کشیده اند؟!
این جریان می تواند به نوعی و از جهاتی برای اهل تدبر و تحلیل، شبیه سال ۸۸ و فتنه ۸۸ و اعتراضات و سپس اغتشاش ها باشد.
دقت بفرمائید عرض کردم از بعضی جهات...
یعنی این گروه مخفی پشت پرده ها! همچنان شباهتهای زیادی به فتنه گران ۸۸ (بخوانیداعتراضات88) دارد؛ آنها که فتنه ۸۸ (یا بخوانید اعتراضات88) را خواباندند همانهایی بودند که آن را به راه انداختند یعنی خود اصلاحطلبان!..
هدف آنها تضعیف قدرت ملت و مرتبه و شأن والای ولایت فقیه(رهبری انقلاب) و البته احمدینژاد و جریان فکری، انقلابی و عظیم مردمی دلبسته به انقلاب ۵۷ بود..، نه زدن کلیت نظام..!
آنها میخواستند کودتای احمدینژاد علیه امپراطوری اقتصادی خویشاوندیشان که از زمان دولت سازندگی و کارگزارانش! بنا شده بود را خنثی کنند و دیدیم که سرانجام در سال92 موفق شدند و دولت را با همه ی زیرمجموعههای اقتصادی و مالی گستردهاش به طور کامل پس گرفتند و طرحهای احمدینژاد را قدم به قدم عقب بردند؛ اگرچه در بحث سهام عدالت و یارانه نقدی و مسکن، تنها موفق به متوقف کردن طرح شدند و نتوانستند بطور کامل آن را منهدم کرده و به عقب بازگردانند؛ و البته موفقیت 98 آن روی دیگر سکه اصلاحطلبان است!(اصولگرایان).. که شرحش به خودی خود سخنی از جنس دیگری می طلبد..
محمدرضا سابقی