تاریخ : 1399,دوشنبه 02 تير17:11
کد خبر : 75804 - سرویس خبری : باغ بهشت

وصیت نامه پُربار شهید «عباس نبی پور»



 

مطمئن هستم که خون های ما ریشه کفر و ظلم را از روی زمین برچیده خواهد کرد

 شهید «عباس نبی پور» در تاریخ 1342/10/20 در بوشهر دیده به جهان گشود و در سوم فروردین سال 1361 در منطقه «کرخه نور» در عملیات فتح المبین براثر اصابت ترکش به سر و صورت به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

وصیتنامه شهید:

بسم رب الشهداء و الصدیقین

«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون».

مرگ حتمی است بگذار مرگی را انتخاب بکنم که این زندگی جدیدی باشد.

 جوانی هستم 18 ساله شیعه دوازده امامی مرگی را با شناخت و هدف شخصی به خاطر خدا انتخاب کردم و امیدوارم تمامی جوانان، امام خمینی را سرمشق زندگی، امام حسین (ع) را سرمشق در زندگی و در انتخاب مرگ قرار بدهند و به عنوان یک مسلمان وظیفه دارم پیش از مرگ وصیتنامه بنویسم.

 این جانب هدف از به جنگ رفتن این می باشد؛ اولاً خدمتی به اسلام و ثانیاً به فرمودة امام لبیک گفته که می فرماید: «هل من ناصر ینصرنی» آیا کسی هست مرا یاری دهند.

 و من جهاد در راه خدا را انتخاب کردم که آری باید در رکاب حسین جنگید و درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد و این راهم بگویم که من با رضایت خود و خانواده خو در رکاب می جنگم تا پرچم خونین اسلام را در کوه های بلند زاگرس برافراشته سازیم.

پدر جان سلام گرم مرا بپذیر و خوشحال باش که یکی از عزیزانت را در راه خدا فدا کردی و بدان که بدون پاداش نیست.

 پدر من قولی به شما داده بودم که نتوانستم به قول خود وفا بکنم و امیدوارم مرا ببخشید ولی قولی بیش قوی تر و پیمانی محکم تر با خدای خود بسته بودم که نمی توانستم به قول خود وفا نکنم.

 پدر از تو می خواهم و خواهش می کنم نون و نمکی که به من دادی حلالم کن و به مادربزرگم و خواهرانم و برادرانم بگو که در سوگ من اشک نریزند نه اینها بلکه هیچ کس در سوگ من اشک نریزد؛ زیرا امام بزرگوارمان در مرگ فرزندش اشک نریخت چون می دانست رضای خدا در این امر می باشد.

پدر جان از اکبر می خواهم بعد ا زمرگ من تو را یاری دهد و نگذارد سختی بکشی مرگ من در راه اسلام و آن شاید جوشش در جوانان به وجود آورد، البته تنها مرگ من و گشته شدن من بلکه تمامی شهدای که در راه خد اهداف مقدس اسلام کشته شده اند.

 این را مطمئن هستم که خونهای ما بتواند ریشه کفر و ظلم را از روی زمین بواسطه برادران مسلمان کنده شود انشاءا... .

و اما پدر جان در دفترچه من مقداری پول است نصف آن را به پایگاه نماز جمعه و نصف دیگر را به جنگ زدگان بدهید. 

خداحافظ

پدر جان هر چیزی که در کارگاه است متعلق به خود شما دارد بعد از مرگ من هر کاری که شما بکنید قبول است.


منبع : دفاع پرس