تاریخ : 1399,شنبه 21 تير18:30
کد خبر : 76123 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

کاسبان تحریم هراسی


کاسبان تحریم هراسی

مردم ایران حاکمیت خداوند را به لطف انقلاب اسلامی در جهان پیاده کردند، تا قبله گاه عدالت طلبان، آزادی خواهان و حقیقت جویان عالم باشد.

داریوش احمد رضا بهمنیار

فاش نیوز - مردم ایران حاکمیت خداوند را به لطف انقلاب اسلامی در جهان پیاده کردند، تا  قبله گاه  عدالت طلبان، آزادی خواهان و حقیقت جویان عالم باشد.

در طول تاریخِ، مردم ایران همواره شاهد خیانت پادشاهان و غارت منابع ملی توسط اجانب و خارجی بودند، اما در22 بهمن سال57 سرانجام اراده خداوند بر آن قرار گرفت تا انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و مردم ایران دارای نظامی شوند که از توده مردم است.

زمانی پادشاهان ایران مهره اجانب بودند، اما اینک رهبران ایران آزادگان عالم شده اند و حاکمیت خداوند را به لطف این انقلاب در جهان پیاده کرده اند، تا انقلاب اسلامی قبله گاه عدالت طلبان، آزادی خواهان و حقیقت جویان عالم باشد.

انقلاب اسلامی تجلی قدرتِ اراده ایمان بندگان مومن خداوند و الگوئی برای بشریتِ تشنه عدالت، آزادی و نمادی از اراده انسان ها بر سرنوشتشان است؛ انقلابی که بر اساس سنت های الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر شد تا به عنوان یادگاری از حکومت مقتدر الهی، در جهان باقی بماند.

انقلاب اسلامی بر اساس سنت های الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر شد، تا به عنوان یادگاری از حکومت مقتدر الهی، در جهان باقی بماند.

هر اتفاقی در این دنیا حکمتی دارد و وقوع انقلاب اسلامی برای مردم ایران حکمتی بزرگ دارد؛ مردمی که با جان و مال خود برای اهداف این انقلاب ایثار و جانفشانی می کنند، جوانانی که ایمانشان به انقلاب، دشمنان را به ذلت کشانده، است و دلاوران جنگ های محال و فاتح میادین دشوار لقب گرفته اند.

فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام، بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است، چرا که انقلاب اسلامی در معرفت دین اسلام تلاش زیادی کرده و این تلاش با شهادت انسانهای مومن، فداکار و نمازگذار به نمایش در آمده است. انسان های مومن و فداکاری که با فقر و نداری از هر انسانِ توانگر دیگری شادتر و شکر گذارترند.

برای هر انسان مومنی، توانگری و فقر دو روی یک سکه است، ایمان به توانگری و تنگدستی نیست. چرا که توانگری گمراهان همانا موجب توانا شدن شان در معاصی بیشتر است. ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است و نه چیز دیگر.

  نژاد، ثروت و حتی فرزند یک شخص عالم بودن، نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست، همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران امام راحل نشد.

فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام، بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است

نزد خداوند  انجام درست و کاملِ وظیفه ای که او بر دوش هر کدام از مسئولان و مردم نهاده است مهم است. بنابر این ارزش واقعی یک انسان، به عملکرد او بستگی دارد نه مقام یا ثروت ظاهری اش و این عملکرد فقط اگر در راه رضای خدا باشد ارزشمند است.

ثروت واقعی هر انسان، میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است و در حیطه وظایف مسئولان دولتی تکرار اشتباهات گذشته پذیرفتنی نیست.

قدر یک روز عمرِ مسئولین اعتدال به کوتاهی یا بلندی آن نیست، یک روز مسئولیت در بندگی خدا اگر در خدمت به مردم بگذرد از هزار سال عمر در مسئولیت بی ثمر بهتر است.

هر دولتی جدا از سلیقه ای که دارد تکلیفی دارد که باید خدمت به مردم را فقط در راه اهداف انقلاب به جلو ببرد و چه پیروز بشود یا نشود مُکلف است مقابل ظلمی که به انقلاب و مردم می کنند بایستد.

چرا که انقلاب برای برداشتن ظلم آمده است نه قبول ظلم و این سنت و قانون انقلاب است و هر دولتی که با قانون انقلاب زندگی نکند طبق همان قانون منفور مردم و خدا خواهد شد. همچنان که دولت های اصلاحات و سازندگی خود عبرت دیگران شدند.

برجام مرگ یک توافق نبود مرگ آرمانهای دولت لیبرالی روحانی بود، مسئولانی که با ثروت های افسانه ای، ایمان واقعی را از دست داده اند و این مصیبتی است که باید دل هایشان را به درد آورد.

اینها نه لطف خدا را می طلبند و نه یاری او را می خواهند و گرنه از فراموشی احساسات انقلابی سخن نمی گفتند.

مگر می شد با احساسات زودگذر یک انقلاب، رژیم تا دندان مسلح ستم شاهی و چپاولگران سیصد ساله خارجی را از خاک پاک ایران بیرون کرد و چهار دهه با قدرتمندان عالم در همه سطوح جنگید و پیروز شد؟.

آقای روحانی باید بداند همه انسانها حافظه دارند و بدون حافظه نه تاریخی وجود دارد نه فرهنگی نه علمی و نه هنری...ایشان نمی تواند سخنان قبل خود را در مورد فراموش کردن احساسات زود گذر انقلاب از حافظه ملت ایران پاک کند.

چون کلیدی برای این کار وجود ندارد که دوباره آن را بر سر دست گیرد، چرا که با یک عشوه کدخدا، دوباره آن سخنان از صندوق باورهایش بیرون می آید تا دوباره برجام های دو و سه و چهار را روی مردم ایران آزمایش کند.

برجام مرگ یک توافق نبود مرگ آرمانهای دولت لیبرالی روحانی بود، مسئولانی که با ثروت های افسانه ای، ایمان واقعی را از دست داده اند و این مصیبتی است که باید دل هایشان را به درد آورد

بنابر این اکثر مسئولان این دولت چون خودشان کاسبان تحریم هراسی بودند لذا نتوانستند تحریم ها را بردارند در واقع تنها تلاش این دولت در این هفت سال فقط نابودی روحیه حماسه ای و انقلابی‌ مردم و جوانان انقلابی ایران بوده است.

اینها هفت سال است که ناجوانمردانه با چوب ناعادلانه بی تدبیری به جان دلسوزان انقلاب افتاده اند چون فکر می کنند بیرون زدن رگ گردن شان در مناظره های انتخاباتی می تواند نشانه تدبیر باشد.

اینجا سرزمین ایران اسلامی است که راهبردهای آن توسط مقام معظم رهبری اداره می شود. رهبری که اولویت های هر مرحله از نبرد را به خوبی می شناسد. همه مسئولان و مردم باید مانند چشمان رهبری باشند و چشمان یک رهبر ارزش بسیار دارد زیرا همچون آینه امنیت، رفاه و اقتدار کشور را منعکس می کند.

از آنجا که چنین وظیفه سنگینی بر عهده مردم و مسئولان نهاده شده، نباید کوچکترین دروغ، انحراف و بی نظمی بدون مجازات باشد. مقام معظم رهبری خوشبین نبودن مذاکره با آمریکا را به کَرات به دولت یادآوری کردند. حال دولت باید مسئولیت کاری که کرده است را به گردن بگیرد و کوتاهی در این امر به هیچ عنوان قابل توجیه نیست.

آقای روحانی نمی تواند سخنان چندی قبلش را در مورد فراموش کردن احساسات زود گذر انقلاب را از حافظه ملت ایران پاک کند، چون کلیدی برای این کار وجود ندارد که دوباره آن را بر سر دست گیرد

منتقدان بارها به دولت تذکر دادند که آمریکائی ها دشمن ما هستند و توافق با دشمنی که فقط به مرگ ما رضایت می دهند اصلا معنی ندارد. ولی این خاصیت این دولت است که همیشه اَدِله هایشان سست، نظراتشان پُر از شُبهه و وعده هایشان فریبکارانه است. اینها بنده مقام و طمع اند و اینک به خاطر لگد ترامپ و ناچاری مجبور شده‌اند از ارزش های انقلاب دفاع کنند، در حالی که فرزندان انقلاب ثابت کرده اند به کید منافقان واقف اند و آن را در هم می کوبند.

کسانی که خود مسبب تحریم‌ها بودند برای لغو همان تحریم‌ها با مقصر‌سازی تفکر انقلابی هدف خود را تنش زدائی و اعتماد جهانی اعلام کردند و گرنه تنش زدایی با جهان از طرف این دولت نفاق بود نه تدبیر.

چون ادعا می کردند تنش زمانی میان ایران و آمریکا کم می شود که هر کدام از ما از خواسته های خود عقب نشینی کنیم در حالی که آنها دلارهای نفتی متحجرین عرب را خرج می کنند تا مدام برای ایران تنش ایجاد کنند.

تنش یک امر حقیقی نیست بلکه یک امریست که اوضاع و شرایطی خاص به سوی آن سوق داده می شود.ائتلاف علیه تروریست ها، کنفرانس های متعدد دوستان سوریه، حمله به عراق و افغانستان و یمن و تشکیل گروههای تروریستی و داعش و غیره همه اینها تنش های گذرا هستند و آنها نمی توانند از اینها قدرت بیافرینند.

برجام مرگ یک توافق نبود مرگ آرمانهای دولت لیبرال مسلکی بود که حقوق مسلمِ یک ملت را در مذاکره به حراج گذاشت.

اما متاسفانه با این وجود هنوز هم اراده‌ای برای تغییر سیاست‌ های خود ندارند و نیات قبلی خود را در پوشش جدیدی ادامه می ‌دهند و این همان خاصیت منافقان است که کلام حق را با نیت باطل بر زبان جاری می کنند هیهات الفاظ این آقایان دیگر نمی تواند کسی را فریب دهد.

اکثر مسئولان این دولت چون خودشان کاسبان تحریم هراسی بودند، لذا نتوانستند تحریم ها را بردارند، در واقع تنها تلاش این دولت در این هفت سال فقط نابودی روحیه حماسه ای و انقلابی‌ مردم و جوانان انقلابی ایران بوده است

بنابراین مردم ایران اگر در دوران کنونی در صلح و آرامش به سر می برند و دارای استقلال و اقتدار کامل هستند به خاطر رهبری ولایت گونه مقام معظم رهبری است.

خدایا تو خود به دل های اعتدالیان آگاهی و بهتر می دانی فقط عده ای بسیار معدودی از آنان به ادامه راه انقلاب ایمان واقعی دارند.

پس حالا که وظیفه اطاعت کردن از رای مردم را به مردم ایران واگذار کرده ای صبر انقلابیون واقعی را هم به آنها عطا کن. آمین یا رب العالمین.

داریوش احمد رضا بهمنیار