تاریخ : 1399,یکشنبه 19 مرداد14:48
کد خبر : 76886 - سرویس خبری : مقاومت اسلامی

به بهانه سالگرد شهادت "محسن حججی":

افسوس که همیشه بازنده جنگ روایت‌ها هستیم!


افسوس که همیشه بازنده جنگ روایت‌ها هستیم!

این شهید معظم مردادماه ۱۳۹۶ در عملیاتی در منطقه التنف واقع در منطقه مرزی بین سوریه و عراق به دست نیروهای گروه تروریستی داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به شهادت رسید.

جواد موگویی

فاش نیوز - شهید محسن حججی متولد سال 1370 در نجف‌آباد اصفهان، شهید مدافع حرم است.

این شهید معظم مردادماه 1396 در عملیاتی در منطقه التنف واقع در منطقه مرزی بین سوریه و عراق به دست نیروهای گروه تروریستی داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به شهادت رسید.

شهادت این شهید مدافع حرم بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داشت و شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی، نظامی و ورزشی زیادی به این موضوع واکنش نشان دادند. سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت شهید محسن حججی تاکید کرد: به حلقوم بریده این شهید عزیز و تمامی شهیدان راه اباعبدالله (ع) سوگند یاد می‌کنیم که از تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک برآمده در پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست.

به بهانه سالگرد شهادت این اسوه ایثار و شجاعت، جواد موگویی روایتی را از تهیه عکس ماندگار شهید حججی در زمان اسارتش که شهرت جهانی پیدا کرد نقل کرده است که باز نشر می شود.

« محسن از بچه‌های موسسه شهید کاظمی در نجف‌آباد بود‌. همان انتشارات شهید کاظمی که کتاب‌های من را منتشر می‌کند‌.

القصه!
آن روز زنگ زدم به حمید خلیلی، مدیر انتشارات. گفت: «حالم خوب نیست! یکی از بچه‌های‌مان اسیر داعش شده‌. دعا کن براش»
سر ظهر دوباره زنگ زدم. گفت «داعش یه فیلمی ازش منتشر کرده. میتونی روی فیلم یه آهنگی بزاری؟!
ازش یه عکس هم بنداز، میخوام بگذارم در کانال موسسه‌»
گفتم «حاجی من تو مترو‌ام»

فکر کنم همان شب بود که ناگهان دیدم خبر ۲۰:۳۰ عکسی را نشان می‌دهد که از همان فیلم گرفته شده بود!
عجب عکسی!


دود و آتش و خیمه و دشنه حرامی و....
درست تداعی قتلگاه عصر عاشورا بود‌.
زنگ زدم به خلیلی گفتم «این عکس را چطور انتخاب کردید؟»
باگریه گفت «نمی‌دانم والا! همین‌طوری یه جایی از فیلم رو استپ زدیم! می‌بینی خدا چه عزتی داد به این بچه؟»

عکس جهانی شد.
میلیون‌ها قلب گریست!
صدها شعر بیت در وصفش سروده شده!
ده‌ها هزار توییت و دل‌نوشته در رثای سر بریده‌اش نگاشته شد.
میلیون چشم، خیره صلابت چشم‌های او شد.
ده‌ها هزار نفر را به تشییع پیکر بی‌سرش کشاند حتی رهبری را!
ایران تمام قد برای این نخلِ بی‌سر به خروش آمد تا سردار به‌حلقوم بریده او قسم یاد کند که داعش را نابود خواهد کرد.

اما کسی قصه این عکس را نمی‌داند!
نوشتم تا در تاریخ ثبت شود که هیچ طراحی رسانه‌ای پشت این عکس نبود! هیچ سازمان و ارگانی صحنه‌گردانِ انتشار این تراژدی تلخ نبود.
این عکس هیچ کارگردانی نداشت!
در پسِ این دگرگونیِ قلب‌ها، هیچ رسانه‌ای نبود!
هیچ دکوپاژی نشده بود!
ممکن بود من آن روز در مترو نبودم و لحظه‌ای دیگر از فیلم را استپ می‌کردم که این نمادها در آن نباشد.
اما آن روز کارگردان خدا بود.
او بود که تصویر جوانی شهرستانی را دست به دست و به پهنای قلب‌های دنیا چرخاند.
او بود که دلش خواست این لحظه از فیلم، در تاریخ ثبت شود تا لحظه عاشورای ۱۴۰۰سال پیش را در عصر مدرنیته برای ما زنده کند.

امروز سالگرد شهادت شهید حججی بود.
 *هرکجای دنیا بود این روز ثبت ملی می‌شد*.
 نه بعنوان شهادت شهید، بعنوان یک رخداد فرهنگی-اجتماعی که چگونه جامعه‌ای را با یک عکس به خروش درآورد.
اما افسوس که قدر نمی‌دانیم.
درست مثل روز تشییع تاریخیِ غواصان دست بسته و آن خروش میلیونی که بازهم در تاریخ گم شد.
هرکجای دنیا بود ده‌ها فیلم و کتاب فقط برای ثبت این خروش‌ها تولید می‌شد.
اما افسوس که همیشه بازنده جنگ روایت‌ها هستیم.
گرچه هنوز هم دیر نشده.
ارگان‌ها که هیچ!
 آتش‌ به‌اختیارها آستین بالا بزنند. »

"جواد موگویی"