تاریخ : 1399,سه شنبه 04 شهريور13:16
کد خبر : 77267 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

جهاد کبیر؛ نقشه راه کربلا



  تحریم و محاصره‌های دشوار را چگونه می‌توان شکست؟ راه عزت و پیشرفت، از کدام سمت است؟ خداوند اراده فرموده سیادت و عزت را جز به واسطه «استقامت» عطا نکند. آنها که در مسیر حق هزینه نکنند، باید خسارت‌هایی به مراتب بیشتر را به جان بخرند. برخی از تلخی‌هایی که در سال‌های اخیر به کشور ما تحمیل شد، بیش از خباثت دشمن، ریشه در انحراف و تحریف‌گری برخی خواص داشت؛ رجالی که آدرس گشایش امور را در مسالمت یکطرفه با دشمن می‌دانستند.
یکی گفت مذاکره با آمریکا، صلح حدیبیه است؛ بی‌آنکه به بیعت رضوان اصحاب با پیامبر اعظم(ص) برای تبعیت و استقامت تا پای جان بپردازد. دیگری گفت امام حسن(ع) هم با معاویه مذاکره و صلح کرد؛ بی‌آنکه بگوید آن صلح، تحمیل یاران پیمان‌شکن بود. سومی‌ مدعی شد «روزگار، روزگار گفتمان است نه موشک» و «ژاپن و آلمان وقتی در جنگ جهانی شکست خوردند و بودجه نظامی را متوقف نمودند، پیشرفت کردند». (حال آنکه این دو کشور در رتبه هشتم و نهم بیشترین هزینه‌های نظامی در دنیا قرار دارند). این جملات درست در زمانی عنوان می‌شد که مقامات آمریکا دائما تهدید نظامی کرده و می‌گفتند همه گزینه‌ها روی میز است».
می‌خواستند با تحریف، مسیر انحرافی را که با وجود همه نهی‌ها بر آن اصرار داشتند، درست وانمود کنند. سؤال‌برانگیز بود؛ در حالی که شرط موفقیت در مذاکره، قدرت چانه‌زنی است، پشت‌سر هم ادبیات ضعف و بیچارگی را به کار بستند. «خزانه خالی است»، «آمریکا کد خداست»، «به امام نوشتم که آمریکا ابرقدرت است و بدون مذاکره و رابطه نمی‌‌توان ادامه داد»، «آمریکا می‌‌تواند تمام توان نظامی ما را ظرف 5 دقیقه نابود کند»، «رفع تحریم‌ها و حل مشکل‌ اشتغال و تولید و آب خوردن و آلودگی هوا، متوقف به توافق است»، «ما نمی‌‌توانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم» و «نباید مقابل قدرت‌های بزرگ ایستاد، آن هم
با شعارهایی که بعضاً توخالی است»! آخر سر هم گفتند «درس کربلا، درس تعامل سازنده و مذاکره است»!
بعد از سال‌ها، یک نفر از میان این جماعت پاسخ نداده که آیا در محاصره منحصر به فرد کربلا، کلامی ‌از سر ضعف، از سرور آزادگان(ع) و اصحابش صادر شد؟ اگر قرار بود امام - نعوذبالله - یزید و عمر سعد و شمر را «معتدل و مودب» و امضا و تضمین آنها را قابل اعتماد بداند، عزتمندانه نمی‌فرمود «انی لا اری ‌الموت الا سعادهًًْ و الحیاهًًْ مع ‌الظالمین الا برما»، «موتٌ فی عزّ خیرٌ من حیاهًًْ فی ذُلّ»، «الموت اولی من رکوب العار» و «زنازاده پسر زنا‌زاده مرا بین دو چیز قرار داده؛ میان شمشیر (مرگ) و ذلت. و هیهات منا الذّله و ما آخذ الدّنیّهًًْ. خداوند پذیرش ذلت را برما و بر پیامبر و‌مؤمنین روا نداشته است».
حضرت سیدالشهدا(ع) اگر سرسوزنی اهل تسلیم بود، شب عاشورا به اصحاب نمی‌فرمود «فان کنتم قد وطنتم انفسکم على ما وطنت علیه نفسى، فاعلموا ان‌‌الله انّما یهب المنازل الشّریفهًًْ لعباده باحتمال المکاره. اگر شما خود را آماده کرده‌اید بر آنچه که من خود را آماده کرده و تصمیم گرفته‌‌ام، پس بدانید همانا خداوند جایگاه‌‌های بلند و با شرافت را منحصراً به بندگانی می‌‌دهد که ناگواری‌ها و ناملایمات را تحمل کنند». حضرت، دو دهه پیش از ماجرای کربلا آن هنگام که امیرمؤمنان(ع) او را مأمور کرد در بحبوحه جنگ صفین با لشکریان سخن بگوید و روحیه جهاد را در آنها تقویت نماید، فرمود «بدانید گزند جنگ و جهاد، گذراست و طعمی تلخ و ناگوار دارد که باید آن را جرعه جرعه نوشید. پس هر کس برای آن مهیا شود و از زخم‌‌های آن نهراسد، پیروز است». این منطق شجاعانه کجا و تبلیغات جنگ‌هراسانه و جنگ‌گریزانه خط تحریف کجا؟!
یک علت برخی مضیقه‌ها در چند سال اخیر، غفلت یا روگردانی برخی مدیران و مشاوران از مکتب عاشوراست. همان که رهبر حکیم انقلاب ۳ خرداد ۱۳۹۵ در دانشگاه امام حسین(ع) به‌عنوان «جهاد کبیر» تبیین فرمودند: «جهاد، فقط به‌ معنای جنگ نظامی نیست. در بین جهاد‌ها جهادی هست که خدای متعال در قرآن آن را جهاد کبیر نام نهاده وَ جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا... ایستادگی و عدم‌تبعیّت.
فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا؛ از مشرکین اطاعت نکن. اطاعت نکردن از کفّار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر. اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی‌ که در میدان مبارزه‌ با تو قرار گرفته اطاعت نکن... در میدان‌های مختلف از دشمن تبعیّت نکن. این تبعیّت نکردن آن‌ قدر مهم است که خدای متعال پیغمبر خود را مکرّر به آن توصیه می‌کند. آیه‌ تکان‌‌دهنده‌ اوّل سوره‌ مبارکه‌ احزاب؛ یاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکافِرینَ؛ پیغمبر! تقوا داشته باش و از کافران تبعیّت نکن؛ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حکیمًا. ما می‌دانیم مشکلات تو را، ما می‌دانیم فشارهایی که بر تو وارد می‌کنند تا تو را وادار به تبعیّت کنند - تهدید می‌کنند، تطمیع می‌کنند-  امّا شما مراقب امر و نهی الهی باش، اِتَّقِ اللهَ، حواست جمع باشد. وَ لا تُطِعِ الکافِرین... خب، اطاعت از کافرین نکن، پس چه‌ کار کن؟ وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا. از آنها تبعیّت نکن؛ تو برنامه داری؛ تو برنامه‌ کار داری، برنامه‌ زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآن در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه‌ اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو... خب، خطر وجود دارد، فشار می‌ آورند؛ وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی‌ بِاللهِ وَکیلا. در مقابل همه‌ این فشارها به خدا تکیه کن؛ توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید، بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ توکّل این است که شما راه بیفتید، عرق بریزید، تلاش کنید، آن‌ وقت یقین داشته باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد؛ امروز مسئله‌ جمهوری اسلامی این است».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چند روز بعد هم در دیدار اعضای مجلس خبرگان خاطرنشان کردند: «دشمنان انقلاب می‌خواهند کاری کنند که نظام اسلامی از عناصری که در درون او و مایه‌ اقتدار اوست، تهی بشود. وقتی ضعیف شد، وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرت‌‌ها نخواهد بود؛ می‌خواهند او را وادار کنند به تبعیّت. اینجا جای همان جهاد کبیری است که من چند روز قبل مطرح کردم... جهاد برای عدم تبعیّت، برای عدم دنباله ‌روی از دشمن».
به تعبیر حکیمانه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، «ما ملت شهادتیم.
ما ملت امام حسینیم»؛ که اگر نبودیم، نمی‌توانستیم معجزه پشت معجزه بیافرینیم و پشت‌سر معجزه پیروزی انقلاب اسلامی، پیروزی در دفاع مقدس هشت ساله و فتوحات بعدی جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین و سوریه و عراق و یمن را به مدد الهی تدارک کنیم. اینها، حرف نیست؛ واقعیت‌هایی است که مقابل چشم مادیگرا‌ترین ماتریالیست‌های عالم رخ داده است. جوانان دلاور و فنّ‌آور ما توانستند از عهده سخت‌ترین تحریم‌های تسلیحاتی دشمن در طول چهل‌سال برآیند. در حوزه تحریم‌های اقتصادی نیز موفقیت‌های بسیار چشمگیری به دست آوردیم که اگر تحریم نبودیم هرگز سراغ آنها نمی‌رفتیم. اگر هم جاهایی درجا می‌زنیم، بدان خاطر است که متولیان آن، باورمندی به منطق تحریم‌شکن جهاد کبیر نشان ندادند.
گرفتاری‌های کم‌سابقه از آنجا آغاز شد که برخی مدیران به وعده‌های شمر و یزید و عمر سعد‌های زمانه اعتماد کردند و حال آنکه مقتدای جبهه ایمان به اعتبار همه تجارب گذشته، از چنان اعتمادی برحذر می‌داشت. دشمن حتی درون تیم مذاکره‌کننده، نفوذ کرده بود اما اصل نفوذ،‌ تردیدافکنی درباره ضرورت «جهاد کبیر» و «نه» گفتن به دشمن بود. ‌تردید کرده بودند که حربه تحریف و فریب دشمن توانست کارگر شود. مبتلا بودند که دشمن به واسطه نفوذ تشکیلاتی و جریانی و محاسباتی توانست تحریف‌های مدنظر خود نسبت به واقعیات را از زبان همانها بازگو کند. باورکردنی نیست. اما کسانی گفتند اخلاق و آبرو، برای یزیدیان زمان مهم است و آنها زیر قول و قرار خود نمی‌زنند! بارها در مصادر دیپلماتیک و امنیتی دیده بودند آمریکا و انگلیس و فرانسه چگونه خباثت به خرج داده‌اند؛ با این همه اعتماد کردند و پیشانی پیشرفت فنی کشور در حوزه هسته‌ای را دچار جراحت و خسارت کردند. لطف پروردگار و جاری بودن منطق انقلاب در مدیریت حکیمانه رهبری بود که توانست کشور را در برابر هجوم مغول‌وار دشمن و تاخت‌وتاز خط تحریف و فریب حفظ کند. وگرنه، برخی خواص باک و عارشان نبود کار را به پذیرش خلع قدرت نظامی و اقتدار منطقه‌ای کشور بکشانند. بعد از سه دهه قدرت‌افزایی، باید برمی‌گشتیم و دوباره در خرمشهر و کرمانشاه و همدان از خود دفاع می‌کردیم؛ در حالی که عناصر اقتدار را تقدیم دشمن کرده بودیم.
ادعا کردند می‌خواهند کشور را از هزینه مقاومت برهانند اما هزینه‌ها و خسارت‌ها را چند ده برابر کردند. البته تدابیر حکیمانه رهبر انقلاب و انبوه نیروهای باورمند نگذاشت این خسارت‌ها تسرّی پیدا کند. اتفاقا برخی پیروزی و موفقیت‌های، در همین دوره سخت، به برکت اهتمام نیروهای انقلابی به جهاد کبیر و زدن به قلب نقشه‌های دشمن اتفاق افتاد. این همان ضرورتی است که رهبر انقلاب در دیدار اخیر از دولتمردان هم مطالبه کردند: «می‌‌بینید به‌طور دائم، دشمنان دارند علیه شما طرّاحی می‌کنند؛ واقعاًً به‌طور دائم؛ انسان می‌بیند طرّاحی‌‌های اینها را. انسان می‌فهمد که چه کار دارند می‌کنند. خب در مقابل طرّاحی آنها، شما هم باید طرّاحی کنید؛ نه باید بی‌ عمل و ساکت بمانید، نه باید تسلیم بشوید؛ چون او مرتّب دارد طرّاحی می‌کند، ما نباید تسلیم طرّاحی او بشویم. آن وقت در همین خطبه (34 نهج‌البلاغه) حضرت خطاب به مردم خودشان می‌فرماید «تُکادونَ وَ لا تَکیدون‌»؛ آنها علیه شما دارند طرّاحی می‌کنند، شما علیه آنها طرّاحی نمی‌کنید. این نبایستی در جامعه‌ اسلامی وجود داشته باشد؛ اگر چنانچه آنها کید می‌کنند با شما، یعنی دارند طرّاحی و نقشه‌‌ریزی می‌کنند علیه شما، شما هم باید علیه آنها نقشه بریزید و طرّاحی کنید و کید کنید».
محمد ایمانی