فاش نیوز- باید در صحنه بود و با هر تعارضی در جهت خط امام راحل و خواسته شهدا مقابله کرد.

در شرایط کنونی مگر می توان معتقد به ارزش های نظام، شهدا و امام شهدا بود و حفظ ظاهر کرد. آیا می شود با سکوتی مرگبار شاهد دور شدن جوانان از ارزشها باشیم.

اتخاذ موضع بی تفاوتی و اختیار کردن سکوت نه با حسینی بودن و نه با زینبی بودن همخوانی دارد و منجر به سکوت یزیدی و تدابیر عمر و عاصی می شود.

 اگر بخواهیم مالک اشتری، همتی، باکری و کاظمی باشیم باید در بیراهه ها فریاد زد و بن بست ها را باز کرد، همچنانکه پدران ما معبرها را باز کردند تا همرزمان آنها عبور کنند.

غیر از این دو حالت، حالت سومی وجود ندارد، اگر چه برای ما، حالت اول تعریف شده و از وظایف شرعی و قانونی است و باید در صحنه بود و با هر مغایرتی در جهت خط  امام راحل و خواسته شهدا مقابله کرد.

حتی اگر این مقابله مماس با تخریب شئونات زندگی ما باشد، اما این راه ترسیم شده توسط شهداست. انحراف از این مسیر  و تلاش برای حفظ موقعیت خود و ترجیح دادن منافع شخصی عین خیانت انست. چرا که برای حقیری مثل من یک واقعیت انکار ناپذیر است که جهات آن کاملا ملموس است.

متاسفانه در هشتمین سال دولت تدبیر و امید، امواج نا امیدی در امور زندگی بیش از نود درصد مردم کاملا مشهود بود.

 کلید نمادین حسن روحانی و مناظرات برنامه ریزی شده، همراه با تکرار و تمرین های فراوان (شاید بالغ بر یکصد بار تمرین مناظره ای) زیر نظر متخصصان مجرب در دوران انتخابات وجود داشت. همچنان که جناب روحانی در یک سناریوی از پیش تعریف شده در مقابل چهره های خدوم  و جهادی نظام (قالیباف و رئیسی) ایستاد و آنها را به باد انتقاد گرفت.

او علاوه بر اینکه در مقابل بسیاری از سربازان امام راحل ایستاد، با آوردن معاون اول خود به صحنه انتخابات به صورت موازی و در جهت تکمیل پروسه پیشنهادی موردنظر قدم بر داشت. هر آنچه که توانستند چهره و خدمات چهل ساله سربازان ولایت را تخریب کردند و در راه  مخالفت تراشی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند.

 به عنوان مثال گران شدن 300درصدی بنزین در آبان ماه سال گذشته و افزایش قیمت هزاران قلم از کالاهای اساسی، بدون برنامه ریزی و مهیا نمودن افکار عمومی تنها بدلیل معترض نمودن مردم از جمله آن بود.

از همه اینها درد آورتر اینکه ایشان بعد از چهل و هشت ساعت از وارد کردن یک شوک تاریخی(گرانی بنزین) با ابراز بی اطلاعی از شوک خطرناکی که همه ارکان معیشتی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را فرا گرفته بود لبحند بر لب در رسانه ملی ظاهر شد و نظام را به لبه پرتگاه سوق داد.

صعود قیمت دلار از چهار هزار به 30هزار تومان، افزایش نرخ سکه از یک میلیون به ده میلیون، افزایش قیمت یک گرم طلا از یکصد و هفتاد هزار تومان به یک میلیون و یکصد و هفتاد هزار تومان و مشکلاتی از این دست، جیب محتکران و رانت خواران را بدون اینکه به زحمت بیفتند دلار پر کرد.

 این سیاست غلط کشورداری باعث زمین خوردن قشر ضعیف جامعه در همه عرصه ها شده است اقشار مظلومی که با تمام وجودشان در صحنه حاضر بودند و از آن حمایت می کنند.

به خصوص بازماندگان افرادی که پای در شط خون نهادند و نهال نو پای تشنه در میان رمل زارهای داغ و بی آب و علف را با خون خود آبیاری کردند که ثمره آن امنیت و اقتدار امروز در جامعه است.

درحالی که همه جای جهان کشورها با مشکلات امنیتی دست به گریبان هستند و همه روزه شاهدیم که در گوشه ای از این جهان پهناور مظلومان مورد تهاجم و فجایع بی شماری رخ می دهد. اگر چه جهانیان شاهد این موضوع هستند اما هیچگونه اقدامی نمی کنند.

خوشبختانه ما در بهترین شرایط تاریخی زندگی می کنیم و به دور از کوچکترین مخاطره ای فرزندمان در دورترین نقاط کشور تحصیل و رفت و آمد می کنند بدون اینکه به آنها تعرضی شود. البته این امنیت هزینه گزافی دارد که هزینه اش خون است و باید پرداخته شود.

سپاه پاسداران هم برحسب ماموریت، حفاظت و  حراست و پاسداری از ارزش های نظام را بر عهده دارد و  این هزینه را متقبل شده است.

آن هم با اهدای بهترین و سرآمدترین انسان های قرن معاصر، بدون اینکه تبلیغاتی داشته باشد و یا قولی در ارتباط با مطلبی به مردم بدهد بی ادعا و گمنام خون می دهد تا ما در آرامش باشیم.

  سپاه با اهدای خون بهترین فرزندان خود، هیچ منتی را بر سر مردم و مسئولان نمی گذارد. اما با صد افسوس از روند کار دولت که بجای امید نا امیدی به جامعه  را ترزیق می کند، از وضعیت موجود گلایه و شکایت دارند.

اگز چه در برهه هایی از تاریخ، شرایط کشور بخاطر تعارض فکری مسئولان با ارزش های انقلاب به مخاطره افتاده است و مغایرت فکری دولتمردان با منشور کاری و اخلاقی نظام اسلامی باعث شده است که بدترین وضع معیشتی برای مردم رقم بخورد.

این موضوع حاکی از آن است که برخی دولتمردان می خواهند مردم معترض نظام باشند. بنابر این راه های ترقی در کشور را براحتی می بندند. بطور مثال راکتور اراک را از کار انداختند و سانتر فیوژهای فعال را به سمت بن بستی تاریک هدایت کردند.

اینها از جمله کارهایی است که دولت از صفر تا صد آن را مدیریت کرده است . اما خدا را گواه می گیریم که این حق مردم نیست و مردم نباید برای معیشت در تنگنا باشند و درد بکشند.

این مردم همان مردمی هستند که وقتی دنیا رژیم بعثی عراق را که فاقد دین و انسانیت بود را اجیر کرد تا برای تهاجم به این سرزمین و براندازی نظام و انقلابش باهمه توان اقدام کند در مقابل تجاوز ایستادگی و مقاومت کردند.

  در دوران هشت سال دفاع مقدس، هر کسی هر چیزی در بضاعتش بود را به جبهه ها اهدا کرد. مادر قمی هشت فرزندش را داد و آن مادر روستایی چند عدد تخم مرغ از داخل لانه مرغابی اش بیرون آورده و بی ادعا اهدا نمود.

بنابراین امروز در شرایط آرامش جامعه نباید مردم اینگونه به زحمت بیفتند و درد بکشند. نباید جوان ایرانی در سن سی و یک سالگی مجرد و سر در گم و بی خانمان باشد. اما متاسفانه همه اینها ناشی از تفکرات لیبرالی دولتمردان است.

پایان