برای تهیه گزارش و مصاحبه با این دلاوران بیادعا راهی این مراسم شدم. محل برگزاری مراسم در مجتمع فرهنگی ـ رفاهی ایثارگران فارس واقع شده بود. از همان ابتدای ورود به محل برگزاری، پلاکهای اتومبیلهایی که به این مکان میآمدند، نظرم را جلب کرد؛ اکثر پلاکهای آنان نشان جانبازی را به رخ میکشیدند.
مطابق یک سنت هر ساله همزمان با فرا رسیدن روز ولادت حضرت ابوالفضلالعباس(ع) که به نام روز جانباز نامگذاری شده است، مراسم تجلیل و قدردانی برای جانبازان بههمت بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار میشود که این برنامه نیز در استان فارس همانند سایر نقاط کشور برگزار شد.
بزرگمردانى که افتخارشان همیشه در متمایز بودنشان بوده است، آنقدر که در بین ٣٦٥ روز سال روز ولادت ایثارگرترین و فداکارترین دلیرمرد تاریخ اسلام، به نام روز جانباز مىدرخشد، هنوز هم با دیدنشان معنى واقعى ایثار را حس مىکنیم چرا که ایثار عضو جدا نشدنى روح بزرگشان هست و آلام فراق شهدا فقط با وجود ذیجود این عزیزان آرام میگیرد.
وقتی که ایثار عضو جدانشدنی روح بزرگمردان میشود
جانبازان، این دلاوران عرصه حماسه و ایثار و روایتگران زنده دوران حماسهسازی ملت ایران، یکی از بهترین کسانی هستند که میتوانند به خوبی زوایای پنهان دوران دفاع مقدس را برای ما بازگو کنند. آنان انسانهای فرشتهگونی هستند که همانند ابوالفضل(ع) برای رهبر و ملت وفادار بودند و هستند و برای حفظ امنیت مردم و خاک پاک وطن و در این مسیر عشق جویی دو دست دادهاند و از خدا دو بال گرفتهاند، دو پا دادهاند و ویلچر هدیه گرفتهاند، خاک جبههها خوردند و خاکی شدند و مطمئناً کسی که این ویژگیها را دارد ارزش کارش کمتر از شهادت نیست و اینان شهیدان زندهاند.
در این میان، هنوز هم حماسهسازان بسیاری از آن دوران هستند که بتوانند به بهترین شکل ممکن برای ما از آن دوران بگویند. دورانی که لحظه به لحظه آن برای همه ملت ایران اعم از پیر، جوان، کودک، مسئول و غیرمسئول درس است.
تک تک لحظات دفاع مقدس برای همگان درس است
بارها درباره برخی از این حماسهها خواندهایم و نوشتهایم اما مگر توصیف حماسهسازیهای ۸ ساله یک ملت به این راحتی به پایان میرسد؟ هزاران بار باید بنویسم و بگوییم و بشنویم تا شاید بتوان ذرهای از اوج حماسهسازیها، دلاوریها و ایثارگریهای بهترین مردان روزگار را توصیف کرد.
دوران ۸ ساله دفاع مقدس ایران را به حق میتوان حماسهسازترین دوران تاریخ ملت ایران دانست که در آن یک ملت به تنهایی در مقابل حداقل ۳۰ کشور دنیا ایستادند و با تمام توان و قوا و با چنگ و دندان از خاک، آب، ناموس، کیان و مکتب خویش دفاع کردند و چه بسیار مردان مردی که حماسهساز عرصههای دفاع از حق شدند.
دوران ۸ ساله دفاع مقدس؛ حماسهسازترین دوران تاریخ ملت ایران
بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال از حماسه عاشورا، همچنان حماسهسازی عاشوراییان ادامه دارد چرا که همیشه در طول تاریخ بشری، جنگ میان جبهه حق و باطل وجود داشته و همچنان ادامه دارد و در این میان چه بسیار مردان مردی که برای حفظ جبهه حق، حماسههای جانانهای را خلق کردند که نام آنان همچنان تا ابد ماندگار است.
از روزی که عاشورا خلق شد، نفس حقه روایتگران حماسههای ایثار و شهادت بود که آن را حفظ کرد تا بدان جا رسید که تمام رهروان مکتب عشق و بندگی، در حماسهسازی به عاشورا اقتدا کردند و بدینسان بود که همه آزادگان عالم اوج ایثارگری و شهادت را در قاموس مکتب عاشورا شناختند.
تمام حماسهسازان عشق و ایثار در تواضع و فروتنی یکسان بودند
شهدای زنده، دسته به دسته، خانوادگی و یا انفرادی تک به تک میآمدند؛ آن هم با چهرههای بشاش و خندان که در کمال تواضع و فروتنی بر روی صندلیهایی که در نظر گرفته شده بود، مینشستند. هرچه نگاه کردم هیچ نشانی از اینکه فردی را بتوان در این جمعیت از میان بقیه متمایز کرد و به آن جایگاه بالاتری در نشستن داد، نیافتم. همه یکسان بودند؛ همه دلاوران بیادعای دوران حماسهسازی عشق و ایثار بودند.
هر کدامشان نشانی از دوران عشق و ایثار را به تن داشتند. یکی با ویلچر بود، دیگری با عصا، آن یکی با عینکهای تیره و عصایش نشان میداد که چشمانش را با نور خدا معامله کرده است و یکی هم آثار بسیاری از آسیبهای شیمیای بر تن داشت. خلاصه همهشان یکی بودند. همهشان شهدای زنده و فرشتگان زمینی بودند که خداوند در میان ما قرار داده است.
دقایقی چند پای سخنان شهدای زنده
با این تفاسیر مشتاق شنیدن سخنانشان شدم. مسلماً حرفهای بسیاری در درون دلهای بزرگ و دریاییشان دارند و به راستی سخنان مردترین مردان این روزگاری که در آن مردانگی به در نایابی تبدیل شده است، شنیدنی است.
عبدالخاق خواستخدایی، جانباز ۳۰ درصد اعصاب و روان، نخستین کسی بود که به سراغش رفتم و در ابتدا از او خواستم تا از خودش برایم بگوید: «من قریب ۳۶ ماه در جبهههای جنگ حضور داشتم و در خط پدافندی و در اردیبهشتماه سال ۶۴ به درجه جانبازی نائل شدم.
آن زمان من در گردان تدارکات لشکر ۱۹ فجر خدمت میکردم و به خوبی به یاد دارم که در جرایز مجنون، هواپیمای دشمن خط ما را بمباران کرد و سنگر ما بر اثر آن، ریزش کرد و همه جا را گرد و غبار گرفت. همگان گمان میکردند من هم شهید شدم اما خواست خدا بود که زنده بمانم و جانباز شوم».
همه ما برای دفاع از خاک، نظام و رسیدن به کربلا راهی جبهه شدیم
دلم میخواست بدانم چرا به جنگ رفته است که در این راه جانباز شده است، که پاسخم داد: «کسانی که به صورت داوطلب برای جنگ رفتند، سه نیت داشتند؛ نخست دفاع از خاک که هر کشور و هر دینی از خاک میهنش دفاع میکند؛ دوم حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی و سوم باز شدن راه کربلا.
البته نباید این نکته را فراموش کرد که عراقیها در آن زمان موفق شده بودند ۴ استان و قریب یک هزار کیلومتر از خاک کشورمان را اشغال کنند لذا ما نمیتوانستیم بیخیال این قضیه شویم و باید از خاک کشورمان دفاع میکردیم.
آن زمان اکثر بسیجیان ۱۵ تا ۲۰ ساله به جبهه میرفتند زیرا امام راحل دستور داده بود که ارتش به تنهایی جوابگوی اشغال یک هزار کیلومتر از خاک کشور توسط دشمنان نیست لذا مردم پای صحنه بیایند و اینگونه بود که پاسداران و بسیجیان هم راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدند».
او در این زمان یک نکته را برای ما یادآوری کرد که امروز هم بسیج دوران دفاع مقدس در جبهههای عراق و سوریه بر علیه دشمنان تکفیری شکل گرفته است و به یاری خدا موفق خواهند شد و باید بدانیم که بسیجی، زمینهساز ظهور امام زمان(عج) است.
ما از مردم هیچ توقعی نداریم
از او پرسیدم آیا از مردم هم انتظار و درخواستی دارد که پاسخ داد: «ما از مردم هیچ توقعی نداریم؛ زیرا کسانی که به جبهه رفتند برای رضای خدا رفتند و اجرشان هم از خدا خواهند گرفت. آنان کسانی بودند که در جانبازی و ایثار به امام حسین(ع) و یارانش اقتدا کردند.
در زمان عاشورا که بنیاد شهید و جانبازی نبود که شهدای آن بخواهند به این چنین چیزهایی دلخوش کنند، ما هم سعی کردیم در ایثارگری به آنان اقتدا کنیم و چه افراد بسیاری که در این راه شهید و جانباز شدند.
در آن زمان ۳۲ کشور به عراق برای تسلیحات نظامی کمک میکرد و امروز هم مشاهده میکنیم آن داستانها در سوریه ادامه دارد و حدود ۸۰ کشور در سوریه بر علیه مسلمانان آن میجنگند.
احساس میکنم جوانان امروز ما بهتر از جوانان دفاع مقدس هستند
آخرین سخنم با خواستخوایی این بود که آیا پیامی برای جوانان دارد که گفت: «به حمد الهی ما جوانان خوبی داریم و حتی احساس میکنم جوانان امروز ما بهتر از جوانان دفاع مقدس هستند و برگزاری مراسمهای میلیونی و باشکوه مذهبی همانند پیادهروی اربعین حسینی خود گواهی بر این ادعاست.
من مطمئنم اگر خدای نکرده روزی دوباره دشمن به این کشور حمله کند و جنگی رخ دهد، قطعاً جوانان ما به مقابله با آنان برخاسته و شاید بهتر از دفاع مقدس حماسه خلق کنند».
غلامرضا درویشی، جانباز ۷۰ درصد دیگری است که در همان اوایل جنگ و در سال ۵۹ در یک نبرد تن به تن و هنگام دفاع از خاک زادگاهش یعنی خرمشهر به درجه جانبازی نائل آمده است. دقایقی نیز پای سخنان او که به گرمی از مصاحبه استقبال کرد، نشستم.
«در اوایل جنگ برای دفاع از خاک کشورم مجبور به مقابله تن به تن با دشمنان شدم. به خوبی به یاد دارم بر اثر اصابت گلوله و ترکشهای دشمن ۲۰ نفر از ما به شدت زخمی شدیم به حدی که در همان سال ۱۰ نفر از ما برای مداوا به خارج از کشور اعزام شدیم.
هرچه از حماسهسازی ایثارگران بگویم باز هم کم است
هرچه از حماسهسازی و ایثارگری رزمندگان، شهدا و جانبازان بگویم باز هم کم است و مسلماً نمیتوان در یکی دو سطر این همه ایثارگری را توصیف کرد البته قابل ذکر است که بنیاد شهید هم برای ما زحمت میکشد.
آن زمان دشمنان میخواستند کل کشور ایران را فتح کنند و ابتدا از خرمشهر شروع کردند، بنابراین تمام غیورمردان این مرز و بوم بسیج شدند تا آنان را در رسیدن به اهدافشان ناکام گذارند که بحمد الهی این مسئله نیز اتفاق افتاد».
در ادامه این گزارش، محمد جعفری، مدیرعامل انجمن جانبازان قطع نخاعی استان فارس که خود یک جانباز قطع نخاعی ۷۰ درصد است نیز دقایقی با ما همکلام شد و چه زیبا از دردهای دل و انتظارات جامعه ایثارگران برای ما سخن گفت. سخنانی که بدون شک باید مورد تأمل تک تک مردم و مسئولان قرار گیرد.
«من در عملیات والفجر ۱۰ در سال ۶۶ و در منطقه حلبچه عراق به عنوان یک بسیجی مجروح شدم و اکنون قریب ۳۰ سال است که به عنوان یک جانباز قطع نخاعی بر روی ویلچر زندگی میکنم اما این مسئله هیچگاه باعث نشد که من از پیشرفت در عرصههای مختلف زندگی خود باز بمانم به طوری که امروز رئیس تشکلهای جانبازان استان فارس هستم.
اشاره به انجمنهای ایثارگران در فارس
بحمد الهی امروز با همکاری سایر جانبازان توانستهایم انجمنهای مختلفی را ایجاد کنیم؛ به صورتی که برنامه امروز بههمت انجمنهای جانبازان اعم از انجمن جانبازان نخاعی فارس، انجمن جانبازان قطع عضو، انجمن حامیان خورشید ویژه بانوان مونث و خواهران منتسب به جامعه ایثارگران، انجمن ققنوس ویژه فرزندان شهدا، انجمن جانبازان شیمیایی، انجمن همسران جانبازان شیمیایی فارس، کانون زندانیان مسلمان قبل از انقلاب، انجمن خانه نور ویژه جانبازان روشندل، مؤسسه پیامآوران ایثار که روایتگران ایثار و شهادت هستند و همچنین بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس برگزار شده است.
لازم به ذکر است که این انجمنها به منظور ارائه خدمات و یا رفع مشکلاتی که ممکن است که به دلیل خلأ در قانون وجود داشته باشد، ایجاد شدهاند و بحمد الهی با تعامل خوب، در کنار بنیاد شهید به ارائه خدمات مختلف به این قشر میپردازند».
انجمن جانبازان قطعی نخاعی فارس دارای ۲۰۰ عضو است
جعفری همچنین این نکته را یادآور شد که انجمن جانبازان قطع نخاعی استان فارس هماکنون دارای ۲۰۰ جانباز قطع نخاع و ضربه مغزی است که بیش از نصف آنان ساکن شیراز هستند و همگی آنان از افراد خوشنام، تحصیلکرده و موفق در عرصههای مختلف ورزشی، اقتصادی، علمی، اجتماعی، سیاسی و غیره هستند به طوری که در میان آنان قهرمانان ورزشی جهانی نیز وجود دارند.
توجه به جانبازان را به یک روز و هفته محدود نکنیم
در ادامه از او خواستم تا مهمترین درخواست جانبازان را برای ما بیان کند که پاسخ داد: «نخستین درخواست این است که جانباز دیده شود؛ امروز ما تنها در یک روز جانباز و یا یک هفته دفاع مقدس دیده میشویم و در سایر روزها دیده نمیشویم در حالی که باید این توجه نسبت به قشر جانبازان به طول سال تسری پیدا کند و به خصوص در میان مسئولان دیده شویم.
به قول شاعر که میگوید جانبازان کاری کردند که ما ایستادیم؛ باید به این ایستادنها و فداکاریهای جانبازان و ایثارگران ارج نهیم. درست است که امروز ما بر روی ویلچر نشستهایم اما در قامت یک فرد ایستاده برای نظام ایستادهایم.
جانبازان ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند
امروز جانبازان ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند و این ایثارگران هستند که بقای آن را تضمین میکنند و شاید به جرأت میتوان گفت که جانبازان همانند حضرت زینب(س) که توانست عاشورا را روایتگری کند، دارای چنین نقشی هستند و امروز این وظیفه من جانباز است که بتوانم با روایتگری از دوران دفاع مقدس، آن اهداف و آرمانها را به نسل آینده خود برسانم پس لازم است که هم مردم و هم مسئولان ما را ببینند و به خصوص مسئولان امورات ما را تنها به بنیاد شهید و امور ایثارگران و این و آن حواله نکنند.
ما در تمام عرصهها هستیم اما دیده نمیشویم
تنها گروهی که در این نظام بازنشستگی ندارد جانبازان هستند که همیشه در تمام عرصهها ما هستیم اما نیستیم چون دیده نمیشویم و تنها خواسته ما این است که در وهله اول دیده شویم و از نقش و ظرفیت انجمنهای ایثارگری و جانبازان استفاده شود.
رسیدگی به امور جانبازان تنها به بنیاد شهید باز نمیگردد
قطعاً هر گروهی مشکلات اقتصادی و دغدغههای فرهنگی، اجتماعی، درمانی و غیره دارد و اینگونه نیست که چنین مشکلاتی وجود نداشته باشد اما اگر ما دیده شویم گاهی اوقات خودمان میتوانیم برای رفع این مشکلات نقشآفرینی کنیم و باید به این نکته توجه کنیم که این مسئله نیز تنها به بنیاد شهید بازنمیگردد بلکه باید همگان به این مسئله توجه داشته باشند».
جانبازان ولایتپذیری خود را در عمل نشان دادهاند
جعفری یک نکته را برای ما یادآوری کرد و آن اینکه جانبازان ولایتپذیری خود را در عمل نشان دادهاند لذا شاید بتوان گفت امروز ولایتپذیرترین افراد جامعه همین جانبازان هستند که با ویلچرها، کپسولهای اکسیژن و یا چشمان نابینا و تن قطع عضو خود در عمل ولایتپذیری را به منصه ظهور رساندهاند.
او از مسئولان خواست تا قدر این ظرفیتها را دانسته و از آنان استفاده کنند و اجازه دهند تا جانبازان هم در عرصههای مختلف نقشآفرینی کنند و به آنان تنها به عنوان یک مصرفکننده نگاه نکنند چرا که جانبازان سرمایههای گرانبهایی هستند که اگر از این سرمایهها خوب استفاده نکنیم، ممکن است در آینده برای معرفی الگو به جوانان خود دچار مشکل شویم.
تا زنده هستیم از ظرفیت ما استفاده کنید
این جانباز قطع نخاعی بر این نکته تأکید کرد که امروز تا زنده هستیم از ظرفیت ما استفاده کنید و به سئوال دیگرم مبنی بر اینکه چرا به جنگ رفته است؛ پاسخ داد: «من در آن زمان ۱۷ ساله بودم که به جنگ رفتم که البته امثال من کم نبود. اما برای رسیدن به اهدافم که امام خمینی(ره) برای ما ترسیم کرده بود، راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدم؛ آن زمان ولی امر زمان ما را فراخوانده بود و باید به او لبیک میگفتیم.
اگر من جوان به جنگ نمیرفتم و تنها مسنترها میرفتند شاید جنگ به گونه دیگری رقم دیگری میخورد و ما نمیتوانستیم برای دستیابی به آن آرزوها و امیال خویش نقشآفرینی کنیم».
هیچگاه هویت و گذشته خود را به زیرسئوال نبردهام
جعفری در پایان تأکید کرد که من تاکنون هیچگاه هویت و گذشته خود را به زیرسئوال نبردهام چون هیچگاه از انتخاب راهم پشیمان نشدم بلکه به آن افتخار میکنم و سعی میکنم از این افتخار نیز برای بهبود زندگی اجتماعی و کاری خویش استفاده کنم».
محمد پراکنده، جانباز ۶۰ درصد قطع عضو و شیمیایی دوران دفاع مقدس هم برای دقایقی با ما همکلام شد. او هم همانند سایر همرزمانش بسیار با خوشرویی و تواضع با ما رفتار کرد و در گام نخست چند کلامی از خودش گفت: «من در سال ۶۶ که ۱۶ ساله بودم، در دو دوره سه ماهه به جبهه اعزام شدم و بعد از آن نیز یک دوره سه ماهه در سال ۶۷ به جبهه رفتم و حدوداً چهارم خرداد همان سال بود که در پاتک عراق در منطقه شلمچه شیمیایی شدم.
بعد از شیمیایی شدنم مدتی در بیمارستان بستری بودم و بعد از ترخیص دوباره راهی خط شدم تا اینکه در شب عملیات بیتالمقدس ۷ در تاریخ ۲۳ خرداد سال ۶۷ مجروح شده و به فیض جانبازی دست یافتم».
درخواستم از مسئولان این است که آرمانهای شهدا را فراموش نکنند
از او نیز خواستم تا از درخواستش برای ما بگوید که پاسخ داد: «درخواست ما از مسئولان این است که آرمانهای شهدا را هیچگاه فراموش نکنند و روزهایی را به یادآورند که ما چه جوانانی را برای این آرمانها از دست دادیم تا کشورمان به دست ایادی غرب و استکبار نیفتد».
چرا به جنگ رفتید؟ این سئوال دیگری بود که از این جانباز دوران دفاع مقدس پرسیدم و پاسخ داد: «برای این به جنگ رفتم چون نمیخواستم خاک کشورم به دست دشمنان بیفتد؛ ما برای خاک و ناموس و اسلام خود به جنگ رفتیم و این احساس تکلیفی بود که در آن زمان همه ما داشتیم.
امروز ما جوانان خوبی داریم
امروز بحمد الهی هرچه نگاه میکنم، میبینم ما جوانان خوبی داریم البته اگر مسئولان خوبی داشته باشیم، جوانان ما هم خوب هستند و میتوانیم به آینده کشورمان نیز امیدوار باشیم».
گوشهای از مشقتهای یک جانباز قطع عضو
دلم میخواست کمی از مشقتهای دوران جانبازیاش برایم بگوید و او نیز گفت: «من از روز اول جانبازی، پایم قطع نبود اما رگ عصب پایم قطع شد و کم کم و به مرور زمان مجبور شدند پایم را قطع کنند؛ حدود ۴ سال پیش نیز بر روی پای قطع شده من عملی انجام شد و در آن ۴ سانت دیگر از پایم را برداشتند؛ من به دلیل اینکه لگنم دچار آسیب است نمیتوانم از پای مصنوعی استفاده کنم اما در عین حال این نکته را یادآور میشوم که هیچگاه از راهی که انتخاب کردهام پشیمان نشده و نخواهم شد و هنوز که هنوز آرمانهای جوانی را در سر دارم».
حسن فاطمیفرد، دیگر جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس، آخرین فردی بود که برای تهیه این گزارش با او همکلام شدم. بسیار خوشرو و مهربان و متواضع بود و همانند دوستان دیگرش، در کمال متانت و آرامش به تک تک سئوالتم پاسخ داد.
«بعد از عملیات رمضان سال ۶۱ شهریورماه در اثر اصابت ترکش خمپاره و موج انفجار دچار ضایعات نخاعی شدم. در آن زمان یک بسیجی ۱۸ ساله بودم و اکنون قریب ۳۵ سال است که جانباز قطع عضو و ویلچری هستم.
مسئولان هیچگاه ارزشهای شهدا و انقلاب اسلامی را فراموش نکنند
نکتهای که در اینجا میخواهم درباره جانبازان بگویم این است که ما از مردم هیچ گله و ناراحتی نداریم چرا که آنان همیشه به ما محبت دارند، اما متأسفانه گاهی اوقات از برخی از مسئولان دلخور میشویم؛ زیرا گاهی اوقات میبینیم که روزهای جنگ و دفاع مقدس و آن روزهای سخت را فراموش کردهاند و آنطور که باید و شاید به این مسائل بها نمیدهند و بعضاً ممکن است ارزشهای انقلاب را به زیرسئوال ببرند.
گله ما این است که مسئولان نباید هیچگاه ارزشهای شهدا و انقلاب اسلامی را فراموش کنند و در تمام عرصهها به این ارزشها و آرمانها باید پایبند باشند.
به لحاظ معیشتی با مشکلات زیادی مواجه هستیم
به لحاظ معیشتی نیز تبلیغات زیادی برای ارائه خدمات به خانوادههای شهدا و ایثارگران و جانبازان انجام میدهند اما این خدمات به گستردگی این تبلیغات نیست و ما نیز دچار کمبودهای زیادی هستیم حتی از نظر معیشتی در میان این خانوادهها مشکلات فراوانی وجود دارد به عنوان مثال ما نیز با مشکل بیکاری، وضعیت اقتصادی و مسکن مواجه هستیم که این مسئله حمایت بیشتر دولتها را میطلبد».
ما برای جنگ نرفتیم بلکه برای دفاع از کشورمان رفتیم
فاطمیفرد در پاسخ به این سئوالم که چرا جنگ کردید، پاسخ داد: «ما برای جنگ نرفتیم، ما برای دفاع از کشورمان رفتیم و در آن زمان باید برای دفاع میرفتیم وگرنه ممکن بود وضعیت مملکت ما نیز همانند کشورهای افغانستان و پاکستان و شاید بدتر از اینها باشد.
هیچگاه از راهی که انتخاب کردیم، پشیمان نشدیم
ما جانبازان هیچگاه از راهی که انتخاب کردیم پشیمان نشدیم چون هدفمان رضای خداوند بوده است و کسی هم که با خدا معامله کرده است نباید پشیمان شود و این ضرر محض است چرا که این دنیا هرچه باشد با همه سختیها و تنگیها میگذرد.
و کلام آخر اینکه به جوانان توصیه میکنم که هیچگاه تحت تأثیر تفکرات و اندیشههای کسانی که روزهای جنگ و دفاع مقدس را فراموش کردهاند، قرار نگیرند و بدانند باید از اسلام و دین دفاع کرد تا سرافراز بود».
خبرنگار: زهرا عسکری - خبرگزاری ایکنا