فاش نیوز - با ارادت به دل صبور جانبازان. وای که از این به بعد چقدر باید دلم آتش بگیرد به خاطر اینکه تعریف واقعی از جانباز نمی شود. اگر زخمی شدند، خودشان انتخاب کردند، زخمی عشق به خدا.
اینان برای زخمشان دلتنگ نیستند. اینان از وقاحت و قدرنشناسی مدیران مبهوتند که چطور آنها را با تن زخمی رها کرده اند. درحالیکه صندلی مدیران و ریاست روی خون آنها قرار دارد.
همسران محترم جانبازان در مراسم تجلیل باید میگفتید تجلیل واقعی از ما روزی است که جامعه برای تردد جانباز مناسب سازی بشود، داروهای با کیفیت دستش برسد، به سوند و زخم بستر و افتادن آنها در گوشه آسایشگاه و خانهها توجه شود، به اینکه جانبازی سه سال نرفته مسافرت توجه کنند، به اینکه جانبازی که شهید شده ولی چند سال است یک مدیری نرفته حالی از خانوادهاش بپرسد و ... توجه شود.
مگر من همسر جانباز شدم که حق پرستاری بگیرم؟
مگر من کارگرم که بابت عشقم و عشق ورزیام پول بگیرم؟
آی مسئولین؛ شما ببینید حقوق خودتان چقدر است و حقوق جانباز چقدر است؟ مگر چه کار کردید که این همه تفاوت در میزان حقوق وجود دارد؟ الان کلی جانباز هست که دارند به صورت خودجوش کار میکنند. خیلی از مشاغل در ادارات را میشد به اینها داد، ولی سیاست این بود جانبازان خانهنشین شوند.
همسران جانبازان، این مسائل را باید فریاد بزنید. بگویید من یک ریال حق پرستاری نمیخواهم ولی شما مدیران جواب بدهید چرا شما که رئیس شدید، مزایای خاصی دارید، اما وقتی یک ریال به حقوق جانباز اضافه میکنید، جامعه جیغ بنفش میکشد که وای جانبازها خوردند و بردند؟!!!
اگر سهمیه دانشگاه دادید، دختر و پسر بیخبر از همه جا هوار میکشند که ایثارگران سهمیهها را بردند!
پس چطوره برای همه آحاد جامعه، سهمیه حق مسلم است اما به بچههای جبهه و جنگ که می رسد این همه نمک نشناسی می شود؟
جانباز اینها را می بیند که دلتنگ می شود، مشکل روحی پیدا می کند. والا این جانبازانی که من دیدم ماشاالله ماشاالله آخر نشاطند و امثال من کم می آوریم در مقابلشان.
اینها همانهایی هستند که بی هوش نشده و فقط با ذکر قرآن، تیر و ترکش و حتی گلوله خمپاره را از دستشان خارج می کردند!
بیایید ببینیم چه شده که جانباز استوار و با نشاط، اینطور دلتنگ شده؟
دلتنگی برای جانباز که عیب نیست، مایه خجالت برای ماست.
* دکتر قنبر مبارز