عمری صبور، درد کشیدی، چه بی صدا
یک روز صبـح زود، پریـدی، چه بی صدا
راحت بخـواب، ای گل نیلوفــری، بخواب
ما مانده ایم و غربت بی مادری، بخواب
فاش نیوز - مادر مکرمه شهیدان ایرج و مصطفی ریشهری، روز گذشته، 21 مهرماه به عزیزانش در سرای باقی پیوست.
این مادر فاضله، مومنه و مهربان در دوران دفاع مقدس یکی از بانوان فعال چایخانه شهید علم الهدی در اهواز بود. بعد از جنگ همسر خود را از دست داد و چندی بعد پسرش ایرج که جانباز شیمیایی بود شهید شد اما او همواره در خط انقلاب بود و از آرمان های مقدس امام راحل و شهیدان دفاع می نمود.
در آخرین دیداری که توفیق همصحبتی با این مادر صبور برایم حاصل شد، او خاطرهای به یاد ماندنی تعریف کرد که نشان از شجاعت او داشت. این بانوی زینبی تعریف کرد:«در ماه های آغازین جنگ تحمیلی در سال 59، شهر تقریباً خالی از سکنه شده بود و بیشتر رزمندگان و بسیجیها در شهر حضور داشتند. پسرانم عضو بسیج مسجد امام زین العابدین(ع) کوی انقلاب اهواز بودند. من هم در شهر مانده بودم.
خانهی ما طوری قرار داشت که میشد از راه پشت بام خودم را به مسجد برسانم. من شبها که بسیجیهای از گشت شبانه به مسجد برمیگشتند، از راه پشت بام برای آنها غذای گرم و خوردنی میبردم. چون نیروهای ستون پنجم هم شبها در سطح شهر فعال بودند و به کسانی که کوچکترین کمکی به رزمندها میکردند آسیب میرساندند».
شهید مصطفی ریشهری:
نفر سوم، نشسته
نفر دوم، نشسته