فاشنیوز - بسم الله الرحمن الرحیم؛ حضرت محمد مصطفی(ص) آئینهی تمام نمای جمال و جلال خداوند ذوالجلال است و پروردگار بزرگ که آفریدگار همهی زیباییهاست، در کتاب کریمش(انه لقول کریم)، به تعریف و تحسین این پیامبر برگزیده پرداخته و او را مایه ی رحمت برای همهی جهانیان و دارای خلق عظیم و زیباترین اخلاق، و پاکیزهترین رفتارها معرفی کرده است. اگرچه عقل از ادراک و زبان از توصیف و قلمها از ترسیم سیره و سیمای حضرت محمد مصطفی(ص) عاجز است.
اما از آنجا که آن خورشید عالمتاب اسوهی زیبا و الگوی کامل انسانیت است، باید در کسب معرفت و محبت از محضرش و دلدادگی به شمع وجودش تلاش کرد.
براین اساس شایستهترین و نیکترین راه برای آشنا شدن با شخصیت والای نبی اکرم(ص) و شناخت حضرت خاتمالانبیا(ص) برای ما مسلمانان و سایر برادران و خواهران دیگر ادیان این است که صحیفه دل و گوش جان را به کلام شیوای امام علی(ع) بسپاریم؛ زیرا که علی ابن ابیطالب(ع) برترین و داناترین یار و همراه و رهرو پیامبراکرم(ص) است و مولای_متقیان(ع) تربیت شدهی مکتب پیامبراکرم(ص) و پرورش یافتهی دامن پرمهرش میباشد و آنچنان فضیلتها و کمالات شخصیتی و وجودی پیامبر در جان او شکل گرفته است که خداوند او را جان پیامبر (ص) معرفی کرده است.
خوب است از این رهگذر اشارتی نیز برای کسانی داشته باشیم که گاه از سر غفلت، شخصیت و عظمت آن امام عزیز و آن خورشید ولایت را همتای پیامبر(ص) دانستهاند؛ در حالیکه حضرت رسول اکرم(ص) از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) چنان عظمت روحی و معنوی دارد که هرگاه نام پیامبراکرم(ص) و یاد او را به میان میآورد با شیواترین ادبیات و زیباترین کلمات به تعظیم و ستایش آن حضرت پرداخته و ابعاد شخصیتش را با حالتی سرشار از عشق و ایمان و خضوع بیان میکند.
از آنجا که بیشترین سخنان امیرالمؤمنین(ع) درباره ابعاد شخصیت پیامبر اکرم(ص) در نهجالبلاغهی شریف و در ضمن خطبهها و نامهها بیان شده است، در این مجال با وسع اندک خویش به توصیف شخصیت الهی رسول خدا(ص) از زبان امام علی(ع) در نهج البلاغه میپردازیم...
امیرالمؤمنین(ع) خود را پرورش یافتهی مکتب پیامبراکرم(ص) میداند و شکلگیری شخصیت و کمالات وجودی خود را مرهون تربیت پیامبر(ص) معرفی میکند.
آن حضرت در خصوص دوران طفولیت و چگونگی رشد شخصیت و شکلگیری فضیلتهای اخلاقی و انسانی خود در دامن پرمهر پیامبراکرم(ص) میفرمایند: شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا(ص) درخویشاوندی نزدیک و در مقام و منزلت ویژه میدانید. رسول الله(ص) مرا در دامن خویش مینشاند؛ در حالیکه کودک بودم و در آغوش پرمهر خود میگرفت و می توانستم عطر پاکیزهی الهی و دلانگیز او را استشمام کنم؛ وگاهی غذا را لقمه لقمه در دهانم میگذارد.
ایشان هرگز و هیچگاه دروغی در گفتارم و اشتباهی در کردارم نیافت. و من همواره با پیامبر(ص) بودم؛ چونان فرزند که همواره با مادر است. آن بزرگوار هر روز نشانهی تازهای از اخلاق نیکو و زیبایش را برایم آشکار میفرمود و به من فرمان میداد که به او اقتدا کنم.
آن حضرت(ع) میفرمایند: «پیامبراکرم بهترین آفریدگان در خردسالی و طفولیت و نجیبترین و بزرگوارترین انسانها در سن جوانی و کمال بود، و قرارگاه پیامبر(ص) بهترین قرارگاه، و خاندان او شریفترین پایگاه است. در معدن کرامت و بزرگواری و مهدهای عفت و پاکیزگی رشد کرد.. دلهای نیکوکاران شیفتهی او گشته و توجه چشمها به سوی او گردید و خداوند مهربان به برکت وجود مقدس او کینهها را مدفون و آتش خصومتها را خاموش کرد.»
این جملهی امام علی(ع) که میفرمایند: دلهای نیکوکاران شیفتهی او گشته و توجه چشمها به سوی او گردید، بارقهی امید را در دل ما ایجاد میکند؛ حالا که خداوند به لطف و بزرگواری خود برما منت نهاده و محبت و عشق حضرت محمد(ص) را در دل ما قرار داده، شاید ما را از زمرهی ابرار و نیکان قلمداد فرموده و این فضل و عنایت را برما ارزانی داشته که دل مردهی ما را به حیات محبت او زنده، و چشم دل را به جمال سیمای ملکوتیاش روشن سازد...
(ان شاءالله) ..
و اما چند نکته:
ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ(ع) ﺑﺖﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻋﻘﯿﺪﻩی ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺴﺖ!
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻏﻠﻂ ﺧﺎﻣﻮﺷﻢ؟
ﻧﻮﺡ(ع) ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺸﺘﯽ ﺟﺎﯼ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﺪ نباید ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺭﺍ پذیرفت...
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽﺳﺎﺯﻡ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ...؟!
ﻣﻮﺳﯽ(ع) ﺑﺎ ﻧﺠﺎﺕ ﻗﻮﻣﺶ ﻭ ﻋﺒﻮﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺯﺩ!
ﻋﯿﺴﯽ(ع) ﺑﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻏﯿﺮ ﻣﻤﮑﻦ ﻫﻢ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﻤﮑﻦ ﺷﻮﺩ.
و حضرت ﻣﺤﻤﺪ صلیالله علیه و آله و سلم ﺧﺎﻧﻪی ﮐﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺖﻫﺎ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﮑﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﯽ ﺍﺳﺖ پاک کنیم...
و من اللهالتوفیق ...
|محمدرضا سابقی