تاریخ : 1399,یکشنبه 25 آبان14:25
کد خبر : 78841 - سرویس خبری : مقاومت اسلامی

انتظاری که با شهادت به ملکوت پیوند خورد



همسر شهید خدادادی نوشت: «آخرین ثانیه‌های نفس کشیدنت بود و من چه دلخوشانه منتظر آمدنت بودم. شش روزبه پایان ماموریتت مانده بود و ما همچنان چشم به راه بودیم.»

 

در آخرین ثانیه‌های نفس کشیدنت منتظر بازگشتت بودمشهید مرتضی خدادادی از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون بود که در آبان سال ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید.

وی متولد سال ۱۳۶۶ و از نیرو‌های افغانستانی بود که در نبرد با تروریست‌های تکفیری شهید شد و پیکرش را در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) در تهران به خاک سپردند. تاکنون چندین مستند از زندگی این شهید با خاطره‌گویی و روایت همسرش تولید شده است که از جمله آن می‌توان به مستند «من و مرتضی» و همچنین قسمتی از ملازمان حرم اشاره کرد.

در سالگرد شهادت این شهید عزیز، همسرش در دلنوشته‌ای که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده نوشته است:

«امشب آخرین ثانیه‌های نفس کشیدنت بود و من چه دلخوشانه منتظر آمدنت بودم. شش روز به پایان ماموریتت مانده بود و ما همچنان چشم به راه بودیم. آمدنت برایم تنها دلخوشی‌ای بود که در خانه و کاشانه‌ام داشتم.

ماه صفر بود، چمدان جمع کرده و کوله‌بار سفر به کربلا بسته بودم. قبل آمدنت زیارتی به مشهد داشتم، لباس گرم برایت خریده بودم، همه اهالی محل مسافر شده بودند تا راهی کربلا شوند، بی‌خبر از همه چیز، اما انگار همه منتظر مسافری از حرم حضرت زینب (س) بودند.

همچین شبی آخرین تماس تلفنی را داشتیم و قول دادی شش روز دیگر حرکت کنی و تاکید کردی آمدم حاضر باشید تا سریع راهی کربلا شویم.

چه دلخوشانه من و نازنین منتظر بودیم که اولین سفر کربلایمان رقم بخورد آن هم همراه با مسافری که از دیار حضرت زینب (س) می‌آید. خدا می‌داند چه شور و شوقی داشتیم برای دیدنت، از فردا که ۲۴ آبان می‌شود تماس تلفن قطع شد، دوستانت می‌گفتند رفتی یک مقر دیگر و تلفنت را جا گذاشتی. استرس‌ها و دلشوره‌های من ثانیه به ثانیه زیاد می‌شد، دل در دلم نبود، حالم بدتر می‌شد تا اینکه بعد چهار روز بی‌تاب صدایت شدم. روز جمعه تماس گرفتم، رفیقت را قسم دادم به حضرت زینب (س) به سه ساله حسین (ع) که طاقت نمی‌آورم و می‌خواهم فقط یک کلام بگوید مرتضایم کجاست و پاسخ می‌شنوم، مرتضی شهید شده.»


منبع : دفاع پرس