تاریخ : 1399,یکشنبه 30 آذر14:25
کد خبر : 79556 - سرویس خبری : سینما

راز چشمان نافذ در«خانه‌ی امن»


راز چشمان نافذ در«خانه‌ی امن»

در مقایسه‌ی سریال «گاندو» با «خانه‌ی امن»، یک موضوع مهم تلقی می‌شود و آن اینکه در سریال گاندو استناد فیلم به یک پرونده‌ی...

مرتضی قنبری وفا

فاش نیوز - پس از تولید و پخش سریال(گاندو) از شبکه سه سیما و استقبال بی نظیر مردم، از دیدن این سریال جذاب، مسئولان رسانه ملی، به این نکته رسیدند که تولید و پخش، چنین سریال هایی از سیما، با مضنون داستان های جاسوسی و امنیتی، نزد مردم دارای محبوبیت خاصی می باشد، حال پس از سریال گاندو، سیمای جمهوری اسلامی ایران، مبادرت به تولید و پخش سریال «خانه‌ی امن» از شبکه یک سیما زده است. این سریال به کارگردانی احمد معظمی است که سابقه‌ی ساخت دو مجموعه بنام «سارق روح» و «ترور خاموش» را نیز دارد. سریال مذکور در 50 قسمت گنجانده شده که تا کنون حدود 40 قسمت آن از شبکه‌ی اول پخش شده و هر شب پس از پخش از سیما، این قسمت از انحصار شبکه‌ی یک سیما درمی‌آید و می‌توان از قسمت اول تا آخرین بخش پخش شده را مشاهده کرد.

در مقایسه‌ی سریال «گاندو» با «خانه‌ی امن»، یک موضوع مهم تلقی می‌شود و آن اینکه در سریال گاندو استناد فیلم به یک پرونده‌ی واقعی بوده، تا جایی که جاسوسی بنام(مایکل هاشمیان) که در سریال در توافق بین دولت ایران و دولت وقت آمریکا، مبادله شد(جیسون رضائیان) خبرنگار روزنامه‌ی واشنگتن‌پست بوده است؛ اما در سریال خانه‌ی امن، در ابتدای تیتراژ هر قسمت شاهدیم که اعلام می‌شود اسامی و مکان‌های سریال اتفاقی می‌باشد، اما به هیچ وجه نباید فکر کنیم با یک سریال علمی تخیلی روبرو هستیم، زیرا دشمنان تروریست بسیار مکار، حیله گر و مجهز به تکنولوژی روز هستند، مانند عوامل ترور دانشمند هسته‌ای کشورمان شهید فخری زاده.

در اولین قسمت و اولین صحنه این سریال شاهدیم، یک بمب منفجر می‌شود که غیر نظامیان، مانند زنان و کودکان قربانی این عمل تروریستی هستند؛ تا مشخص شود که با چه دشمنان خشن و خطرناکی روبرو هستیم. در همان قسمت اول شاهد تعقیب و مراقبت نیروهای امنیتی  در 80 کیلومتری عمق خاک عراق هستیم که نشان از توان و اشراف ماموران امنیتی کشورمان در خارج از مرزهای خودمان دارد. در ابتدای سریال  کمال(حمیدرضا پگاه) به عنوان سرتیم واحد اطلاعات و عملیات معرفی می‌شود که در تمام صحنه‌ها، حضوری پر رنگ ایفا می‌کند و تصمیمات عملیاتی برعهده اوست. در صحنه‌ای دیگر که لوکیشن تورنتو کانادا معرفی می‌شود، با ایفای نقش افشین(امین زندگانی) رو برو هستیم که به عنوان نیروی امنیتی در پرونده‌های مافیای اقتصادی که به دنبال اموال اشخاصی است که با خروج غیر قانونی ارز با عنوان خریدهای دولتی، دارو و غذا در خارج از کشور متواری هستند، رد آنان را گرفته و تا خارج از کشور که از فضای امنیتی ایران، خارج هستند آنان را به عنوان، مفصد فی‌الارض اعدام می‌کند که جای شبهه و ابهامات زیادی دارد.

در خانه‌ی امن، با محوریت دشمنان ایران که داعش معرفی می شود، نویسنگان سناریو به آن نقش‌های دراماتیک داده‌اند که در آن به عشق، خیانت، تنفر و قتل پرداخته می شود.

هنگامی که افشین به دنبال سر نخ‌های اقتصادی فاسد است، به شرکتی می رسد با مدیریت ثمین هدایت(سیما تیر انداز) و پس از اینکه رد یک محموله گوشت یخ زده‌ی وارداتی را می‌زند، متوجه می‌شود محموله در واقع تجهیزات عمده‌ی انفجاری است و در آنجا افشین این موضوع را به اطلاع کمال می‌رساند و با تشخیص دکتر حسین سحر خیز، به عنوان مقام ارشد امنیتی که کمال و افشین زیر نظر او کار می کنند، آن دو در کنار هم به موازات هم وارد این پرونده می‌شوند.

در سریال خانه‌ی امن اگر بخواهیم در موضوع انتخاب نام سریال دقت کنیم، اشاره به سخنانی از جانب دشمنان ایران است که می‌گویند «این خانه امن ایران، باید ناامن شود.» و این امنیت حاصل تلاش‌های شبانه‌روزی سربازان گمنام امام زمان(عج) که شامل شاغلین وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه است که به موازات و در کنار هم، برای امنیت مردم و کشور تلاش می‌کنند و همین مراقبت‌های نامحسوس آنان چتر امنیتی، جامعه است.

در این سریال به موضوعی می‌پردازد که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده و آن، مظلومیت این سربازان گمنام و حافظان امنیت مردم است که هم در جامعه و هم در میان خانواده و نزدیکان خود غریب و گمنام هستند؛ تا جایی که برای کمال این موضوع ایجاد بحران کرده و چون فقط افراد اندکی در خانواده و اطرافیان از موقعیت شغلی او آگاه هستند، مأموریت های پی در پی و غیرمترقبه و کمبود حضور فرد به عنوان سرپرست خانواده، علاوه بر مشکلات ناشی از عدم حضور و مسئولیت‌پذیری فرد در خانواده، اطرافیان را نیز دچار سوء تفاهم های شدید می کند.

به خصوص زمانی که کمال، به دلیل یک ضرورت امنیتی در ماموریت می‌باشد، عدم حضور او در یک مراسم خیلی مهم خانوادگی، بحث‌برانگیز می‌شود و هنگامی که اعضای خانواده قربانی عملیات آدم گروگان‌گیری می شوند، همگی او را مقصر قلمداد می‌کنند و کمال که تصمیمات سرنوشت ساز امنیتی می‌گیرد، به خاطر مسئولیت حساسی که دارد نمی تواند کنار خانواده باشد و امکان توضیح دادن هم ندارد؛ اعضای خانواده‌اش دچار تردید می‌شوند، که در این مقطع به مظلومیت مضاعف و بیشتر سربازان گمنام پرداخته است.

در حوزه امنیتی کمال به عنوان کارشناس و مدرس جامعه شناسی، هنگام بازجویی از تروریست‌های داعش، با هوشی که لازمه یک مامور ورزیده امنیتی است، متوجه یک خلاء عاطفی در او که با اسامی بیژن، مصطفی یا سعید از او یاد می شود می گردد؛ او را در موقعیت خانوادگی‌اش قرار می دهد و به این ترتیب دیوار اعتقادات و باورهایش فرو می‌ریزد و حاضر به همکاری می‌شود.

القاعده و داعشی‌ها که عقاید تکفیری دارند، ایرانی‌ها را(رافضی) می‌نامند و جنگ با آنان را جهاد در راه خدا می‌شمارند و بریدن سر آنان را مایه‌ی رستگاری می‌دانند؛ که این باور افراطی آنان از اسلام، قربانیان زیادی گرفته و باعث اسلام‌هراسی در غرب شده است.

در این سریال بارها شاهدیم مسئولان تیم امنیتی در جلسات خود، با اطلاعات موجود و در صورت نداشتن اطلاعات با استفاده از تجربه و تخصص، نسبت به تحلیل موضوعات اطراف خود می پردازند و مانند یک شرنج باز نسبت به پیش‌بینی احتمالات، حرکات تروریست‌ها، پیش‌بینی می‌کنند، که برای بیننده تحرکات و تصمیمات گرفته شده را آنالیز می کنند که این قضیه جذابیت زیادی برای بینندگان دارد.

پس از حضور ترکی الفیصل، رئیس سابق استخبارات و از مقامات ارشد سازمان اطلاعات عربستان سعودی در گردهمایی منافقان در پاریس در تیر ماه 97  با حضور و حمایت مستقیم  جان مک کین، جان بولتون، جوزف لیبرمن، نیوت کینگریچ و رودی جولیانی، از اعضای تندرو حاکم بر آمریکا که در دوران ریاست جمهوری ترامپ، به حمایت مستقیم از مخالفان جمهوری اسلامی ایران روی آورده‌اند، ناگهان توجه نیروهای امنیتی به نقش منافقین متمرکز می‌شود که پشت پرده با نیروهای داعش، علیه ایران به توافق رسیده‌اند.

به همین خاطر و به منظور اشراف به برنامه‌های آتی منافقین و آل سعود، نسبت به ربودن و انتقال فردی بنام ناصر(رحیم نوروزی) که قبلا" دارای رده‌ی بالای سازمانی بوده ولی مسئله‌دار شده است، از پادگان اشرف به ایران اقدام می‌کنند.

کمال در بازجویی‌ها هر وقت می‌خواهد قدرت عملیاتی نیروهای امنیتی را به رخ تروریست‌ها بکشد، به فرماندهی سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی که نگاه رمزآمیزش زینت تیتراژ شروع سریال است، اشاره می‌کند و به این طریق، فرد مقابل را منکوب می‌کند.

حال باید در انتظار مشاهده قسمت‌های باقیمانده بمانیم که پیش‌بینی می‌شود برخی اتفاقات در ادامه بینندگان را غافلگیر خواهد کرد؛ تا معلوم شود پروژه‌ی «ایکس» که کاملا" مجهول مانده چیست و واکنش نیروهای اطلاعات و عملیات در مواجهه با آن چگونه خواهد بود.

|مرتضی قنبری وفا