فاشنیوز - پیدا کردن حبیب و قاسم جبههها سوژهی جذابی است که بسیاری از تاریخنگاران کنجکاویهای بسیار زیادی پیرامونش کردهاند.
حبیب ابن مظاهر به عنوان مسنترین یار اباعبدالله (ع)، الگویی مناسب برای رهروان آن حضرت در بستر زمان است، کسانی که حبیب ابن مظاهر را به عنوان الگویشان برای جهاد در نظر گرفته بودند با غیرتی وصفنشدنی با دشمن میجنگیدند. او دوران نبی مکرم اسلام (ص) را درک کرده و در رکاب امیرالمومنین (ع) جنگیده بود. حبیب ابن مظاهر در جریان قیام امام حسین (ع) علیرغم کهولت سن، تکلیف را از گردن خود ساقط شده ندید؛ در کنار سید و سالار شهیدان حاضر شد و جان خود را در راه دفاع از حجت خدا فدا کرد.
بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال از حادثهی عظیم عاشورا، تاریخ دوباره تکرار شد. بزرگترین و ارزشمندترین جنگ قرون اخیر بین سال های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ به وقوع پیوست که جلوههای کربلا را در صحنههای مختلف دفاع مقدس میتوان دید.
محاسن سفیدانی که در خلق این حماسهی بیبدیل نقشآفرین بودند از حبیب ابن مظاهر آموخته بودند که در برابر زیادهخواهی دشمنان، باید گوش به فرمان امام خویش باشند؛ جهاد کنند و با دشمنان زورگو بجنگند.
مردانی از جنس حبیب بن مظاهر
«حاج قربان نوروزی» با ۱۰۵ سال سن عنوان کهنسالترین رزمندهی دفاع مقدس را به خود اختصاص داده است. حاج قربان، ساکن روستای عشرتآباد نیشابور بود که بر اساس یک نذر، غیر از چهار ماه، همهی سالها را روزه بود. به گفتهی خودش نذر کرده بود تا از آب فرات نخورده یعنی تا نابودی صدام و پیروزی رزمندگان، روزه باشد. حاجقربان از نیروهای واحد تخریب لشکر ٥ نصر بود.
«حاجصفرقلی رحمانیان» یکی از کهنسالترین رزمندگان دفاع مقدس، اهل فسای فارس بود. این عارف سالهای جبهه و جنگ، ریسمان نجات از خطرات دنیا را نماز برمیشمرد و میگفت: شهدا چون با نماز مأنوس بودند آسمانی شدند. آنها با سجادهی خاکی خود، تاریخ اخلاص و بندگی را تکرار کردند و روزیخوار ابدی سفرهی پربرکت الهی شدند.
در سال ۱۳۸۸ به همت شرکت پست جمهوری اسلامی ایران، تمبر بزرگداشت این پیرترین رزمندهی دفاع مقدس با تصویر او چاپ شد که هماکنون در موزهی آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
«زرعباس تنگستانی» با ٩٥ سال سن، اعزامی از برازجان بوشهر، در گردان شهید مطهری تیپ کربلا خدمت میکرد. همرزمان به او «بابا» میگفتند و خودش به بچهها میگفت: زمان «رئیسعلی دلواری» من جزو سربازانش بودم. آن موقع سرباز رئیسعلی دلواری بودم و الان سرباز خمینی هستم.
«ددهکشی قلیزاده» اهل نیر اردبیل بود؛ از سن ٦٧سالگی در جبهه حضور داشت و در ١٤ عملیات دفاع مقدس شرکت داشت.
حاج «ذبیحالله بخشیزاده» معروف به حاجیبخشی در جبههها بلندگو به دست به تقویت روحیهی رزمندگان میپرداخت و برای رزمندگان تداعی کنندهی حبیب ابن مظاهر بود.
قاسم (ع) که شجاعت و دلاوری را از جد بزرگوار خویش، حضرت حیدر کرار به ارث برده بود، دست از اصرار برای شهادت در رکاب عمو برنداشت؛ اما امام حسین (ع) پیشنهادش را نپذیرفت. قاسم که شوق به شهادت داشت، نامهای را که پدر بزرگوارش برای روز عاشورا خطاب به قاسم نوشته بود، به سیدالشهدا تسلیم کرد. در آن نامه امام حسن (ع) به فرزند خویش وصیت کرده بود که دست از یاری امام حسین (ع) برندارد.
هیچ زره و لباس جنگی به اندازهی قامت حضرت قاسم یافت نمیشد؛ چرا که همهی زرهها برای ایشان بزرگ بود. امام حسین (ع) با دیدن این شرایط بسیار گریستند و این یکی از لحظات سخت روز عاشورا بود که اشک را بر دیدگان اباعبداللهالحسین (ع) جاری کرد.
مردانی از جنس قاسم ابن حسن
نامهای جاودانهای مانند محمدحسین فهمیده، مرحمت بالازاده، ظفر خالدی، سبیل اخلاقی، علی جرایه، رضا پناهی، محمدحسین ذوالفقاری، بهنام محمدی، حمیدرضا رهبری و مهرداد عزیزالهی با ۱۲ یا ۱۳ سال سن راهی جبهه شدند؛ ولی مناطق عملیاتی رزمندگانی کوچکتر از این سن و سالها هم به خود دید.
«محمدرضا رفیعی» به عنوان کمسنترین رزمندهی دفاع مقدس کشور معرفی شده است.
محمدرضا رفیعی، عضو گردان خطشکن ۴۱۹ از لشکر ۴۱ ثارالله کرمان، به فرماندهی «حاج قاسم سلیمانی» بود.
زمانی که محمدرضا رفیعی با ۹ سال سن داوطلب حضور در جبهه شد، فکرش را نمیکرد روزی عنوان خردسالترین رزمندهی دفاع مقدس را به خود اختصاص دهد. این رزمندهی کرمانی از همان سنین در پایگاه بسیج مسجد جامع جیرفت مشغول نگهبانی و انجام مأموریتهای بسیج و فراگرفتن آموزشهای نظامی بود.
خبر شهادت محمدرضا جیرفتی بین رزمندگان گردانهای رزمی لشکرهای ٢٧ محمدرسولالله، لشکر ۱۰ سیدالشهدا و ۴۱ ثارالله پخش شد. خبرگزاریها خبر شهادت او را در طول سالیان متمادی اعلام میکردند؛ در حالی که او شهید نشد و ماند تا سند گویای تداوم عاشورا در گذر تاریخ باشد.
|صدف اشراقی