تاریخ : 1399,سه شنبه 30 دي13:50
کد خبر : 80312 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

ذبح عدالت با شعار توسعه!


ذبح عدالت با شعار توسعه!

علیرضا بر‌هانی نژاد

فاش‌نیوز - در روزگاری نه چندان دور، همان زمان که نفس مسیحایی پیرجماران و شمیم مهر و محبت و ایثار و از خودگذشتگی، فضای این مرز و بوم را آکنده از خود کرده بود، من کودکی بیش نبودم.
نمی‌دانم چرا رنگ‌ها و عطر و بوی آن برهه، برق نگاه و سخنان آدم‌ها با امروز متفاوت بود...
انگار همه ساده بودیم و همین سادگی‌مان زندگی را با تمام سختی‌هایش برایمان دلپذیر کرده بود...
بوی خوش نم پس از باران را یادتان هست؟
گستره‌ی وسیع بارش برف را در زمستان‌های آن سال‌ها که دنیا را برایمان سفید کرده بود چطور؟ خاطرتان هست... مملکت ما مورد هجوم واقع شده بود و در یک جنگ نابرابر، آحاد مردم، از هر قشری و طبقه‌ای به دفاع مشغول بودند...
 "سردار" نداشتیم و عناوینِ "دکتر" و "مهندس" هم هنوز دستاویزِ از مابهتران برای تفاخر و القاء شایستگیِ نداشته بعضی‌ها نشده بود...
آن زمان افتخارِ مردم تعدادِ شهدای هر شهر و دیار و مقایسه‌ی آمار مجروحین و جانبازان با یکدیگر بود تا میزان وفاداری و ثابت‌قدمی به آرمان‌ها و دلدادگی به دین و مذهب به اثبات برسد.
حتی مطالبه‌ی حق هم گا‌هاً مذموم می‌نمود، چه برسد به اینکه حق‌کشی مرسوم باشد...
نمی‌دانم پس از جنگ چه بر سر ما آمد؟
ما را خواسته و ناخواسته و با اراده و بدون اراده وارد مسابقه‌ای کردند که امروز می‌فهمیم که برنده‌ای نداشت و همه "بازنده" بودند...
در قالب شعار‌های زیبا و به نام "سازندگی" بین مردم فاصله انداختند...
"عدالت"را ذبح کردند تا شاهد تولد فرزند زشت صورت و بدقیافه‌ای به نام "توسعه" باشیم...
نه اینکه "توسعه" بد باشد، عامدانه چیزی به ما از آن نشان دادند که فی‌الواقع "توسعه" نبود، بلکه استحاله‌ای بود تا بدون اینکه واقف باشیم، داشته‌هایمان را از ما بگیرند...
از آن روز ارزش‌‌ها دگرگون شد...
مزه‌ها متفاوت گردید و رنگ‌ها، رنگ باختند...
ایثار و از خودگذشتگی دیگر در قاموس فرهنگ ما جایی نداشت...
حالا، مدیران تافته‌ی جدابافته شدند...
بدون واهمه و ترس، تمام چیز‌هایی که برایش جنگیده بودیم و برای بقایش از جان‌ مایه گذاشته بودیم تا گزندی نبینند را مورد تاخت و تاز قرار دادند...
زندگی اشرافی مولود این زمان است...
خب، چنین "سبک زندگی"ای بایسته‌های خودش را داراست و نمی‌توان با اتکاء به سرمایه‌های دیروز به داشته‌های امروز رسید...
روزگاری خود را شیفتگان خدمت نامیده بودند ولی امروز برای رفع عطش قدرت از هر فاضلابی خود را سیراب می‌کنند...
شهوتِ تکاثر و بیشتر داشتن و عقب‌نماندن از رقیب، عقل را از بسیاری ربود و ظالمانه پا بر روی خون کسانی گذاشته شد که بدون هیچ چشم‌داشتی، جان و سلامتی را بر کف نهادند تا گزندی به مملکت وارد نیاید و حتی یک وجب از خاک ایران عزیز به یغما و تاراج نرود و بیگانه جرأت طمع نداشته باشد...
افسوس که "خیانت‌کاران"از داخل سر بر آوردند و "پیمان‌شکنان" بر عهدِ خویش پایدار نماندند...
سخن از "فیش‌های حقوقی" ناعادلانه و ظالمانه است!
ای کاش یکی پیدا می‌شد و به وضوح تبیین می‌کرد "عدالت" چیست؟
و "ظلم" کدام است؟
به راستی این‌همه داد و فریاد فقط ناشی از نشر و اطلاع از چنین پرداخت‌‌هایی است؟
همگان خوب می‌دانیم که‌ هیچ پرداختی بدون مجوز نبوده و نیست و تمام فیش‌های حقوقی مبتنی بر قانون هستند، حالا چه اتفاقی افتاده است که عده‌ای برآشفته‌اند و فریاد "وااسلاما" برآورده‌اند؟
اگر کسی واقعاً در صدد مبارزه با "ظلم" و دغدغه‌اش حاکمیت "عدالت" است، کافی‌ست، به حساب دارایی و اموال مدعیان خدمت بپردازد...
بیش از ۴۰ سال از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد؛ بیایید با ارفاق محاسبه کنید که کسب ثروت‌های میلیاردی با کدام نظم و ترتیب مرسوم در علم اقتصاد سازگار است و می‌خواند؟
ببینیم چه کسی از رانت‌ها و امتیاز‌ها بهره برده است؟
انحصار‌ها متعلق به چه کسانی بوده است؟
انفال و بیت‌المال را به چه قیمتی و به چه کسانی واگذار کرده‌اند و...
بدون رودربایستی و ملاحظه، معتقدم هیچ مصلحتی نمی‌تواند توجیه کننده‌ی کتمان و لاپوشانی فساد مالی عده‌ای باشد، و این نظر را در حوادث و اتفاقات تاریخی و برخورد بزرگان دینمان دیده‌ایم، از جمله فرمایش مولایمان علی (ع) که فرمود:
اگر بیت‌المال را حتی کابین جهاز همسران خود کرده باشید، از آن نمی‌گذرم و آن را باز پس خواهم گرفت...
سیاسیون، بلاشک از این بلوا سود خود را حاصل خواهند نمود و موج سواران نیز کمافی‌السابق این فرصت را از دست نمی‌دهند اما، پاسخ در محضر خدا به سادگی امروز نیست و کسی را یارای فریب و دغل بازی در دادگاه الهی نخواهد بود...
هر چند در این دنیا نیز از قهر الهی و کمین بر ظالمین، نبایستی غافل شد، فرمایش حضرت علی (ع) به مالک اشتر نخعی که فرمودند:
و لیس شیءٌ ادعی الی تغییر نعمه‌الله و تعجیل نقمته من اقامه علی ظلم.
فان الله سمیع دعوه‌المضطرین و هو للظالمین بالمرصاد...

در زوال نعمت خدا و شتاب بخشیدن به خشم و انتقام او، چیزى کارگرتر از ستمگرى نیست.
زیرا خداوند دعاى ستمدیدگان را مى‌شنود و در کمین ستمگران است...

مؤید این سنت الهی است...
جانباز ٧٠ درصد قطع نخاع دفاع مقدس
علیرضا بر‌هانی نژاد