تاریخ : 1399,شنبه 18 بهمن12:30
کد خبر : 80696 - سرویس خبری : فضای مجازی

یادی از شهیدحسین معزغلامی:

شهیدمدافع حرمی که مرگ را به سُخره گرفته بود!


شهیدمدافع حرمی که مرگ را به سُخره گرفته بود!

هر وقت بر سر قبرم آمدید سعی کنید یک روضه از حضرت علی اکبر (ع) و یا حضرت زهرا (س) بخوانید و مرا به فیض بالای گریه برسانید. در کفنم یک سربند یاحسین (ع) و تربت کربلا قرار بدهید. تا می‌توانید برای ظهور حضرت حجت (عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست.

فاش‌نیوز - پدر شهید "حسین معزغلامی" که از جانبازان و امیران بازنشسته ارتش است در خصوص شهادت فرزندش می گوید: حسین دنیا را به سُخره گرفته بود و مادیات برایش اصلاً ارزشی نداشت.

 خانه، انواع موتور، ماشین و هرچه که می خواست برایش فراهم بود.

 وقتی که در ۱۵ سالگی داشت حافظ قرآن می شد، حس پرواز و پرکشیدن را در او دیدم، دقیقاً همان حالات و رفتاری را از خود نشان می داد که در دوران دفاع مقدس برادر شهیدم "محمدحسین" جلوی چشمانم انجام داد و رفت و آسمانی شد.

 با توجه به رفاه زندگی و امکانات موجود از ۱۵ سالگی به خانواده می گفتم که حسین باید ازدواج کند و حتی روزی که با انتخاب خودش سپاه قدس را انتخاب کرد، گفتم که الان وقتش است.

مرا در آغوش کشید که ابتدا بایستی یک دوره خودسازی انجام بدهم.

 وقتی ۲۰ ساله شد دیگر اعضای خانواده هم به ایشان اصرار کردند، که حسین در برابر این خواسته من گفت: پدر جان من می خواهم سه نوبت به محضر بی بی زینب(س) بروم و بعد تسلیم خواسته شما هستم.

 بار اول که برگشت رفتارش خیلی مردانه شده بود، بار دوم یک چهره ای نورانی و معنوی پیدا کرده بود و قبل از اعزام سوم یک شب داشت روضه حضرت زهرا(س) می خواند که وسط سینه زنی، طلب شهادت کرد و فهمیدم این بار شهادت را در دستان خود به سُخره گرفته و چند روز بعداز ایام فاطمیه برای سومین بار اعزام شد و در دفاع از حرم حضرت زینب(س) آسمانی شد.

 وصیت نامه شهید "حسین معز غلامی":
با یاری خدا و توسل به اهل بیت (ع) این وصیت نامه را می‌ نویسم. خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترینِ مرگ هاست.

 بعد از مرگم به پدرم توصیه می‌ کنم که مانند اربابم حسین (ع) صبر کند و بیتابی نکند و خوشحال باشد که در راه خدا جان دادم و همینطور مادرم به مدد اسوه ی صبر و استقامت در کربلا حضرت زینب (س) صبور باشد، چون با گریه هایش مرا شرمنده می‌ کند.

 هر وقت بر سر قبرم آمدید سعی کنید یک روضه از حضرت علی اکبر (ع) و یا حضرت زهرا (س) بخوانید و مرا به فیض بالای گریه برسانید.
 در کفنم یک سربند یاحسین (ع) و تربت کربلا قرار بدهید. تا می‌توانید برای ظهور حضرت حجت (عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست.

 در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و.... پیرو ولی فقیه باشید و هیچ گاه این سید مظلوم، حضرت آقا، سید علی آقا را تنها نگذارید.

 امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود.

 این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود ان‌شالله:

مرد غسال به جسم و سر من خورده مگیر
چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم

سر قبرم چو بخوانند دمی روضه شام
سر خود با لبه سنگ لحد می‌شکنم

 * صبحانه ای با شهدا

فرزند فرمانده ارتشی که عضو سپاه قدس و شهیدِ مدافع حرم شد!