تاریخ : 1399,دوشنبه 18 اسفند13:30
کد خبر : 80827 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

برجام، توقف چرخه پیشرفت ایران!


برجام، توقف چرخه پیشرفت ایران!

داریوش احمد رضا بهمنیار

فاش نیوز - هر اتفاقی در این دنیا حکمتی دارد و وقوع انقلاب اسلامی برای مردم ایران حکمتی بزرگ بود. مردمی که با جان و مال خود برای اهداف این انقلاب ایثار و جانفشانی می‌کنند، جوانانی که ایمانشان به انقلاب، دشمنان را به ذلت کشیده است، جوانانی که دلاوران جنگ‌های محال و فاتح میادین دشوار لقب گرفته اند، همه گویای حکمتی بزرگ است.

برای هر انسان مومنی، توانگری و فقر دو روی یک سکه است. ایمان به توانگری و تنگدستی نیست و همانا توانگری گمراهان، موجب توانا شدنشان در کشتار و جنایت و غارت بیشتر مردم است.

 نزد خدا تنها انجام درست و کاملِ وظیفه‌ای که او بر دوش هر کدام از مردم نهاده، مهم است. ارزش واقعی یک انسان به عملکرد اوست نه مقام یا ثروت ظاهری‌اش؛ این عملکرد فقط اگر در راه رضای خدا باشد ارزشمند است. ثروت واقعی هر انسان میزان ایمان او در خدمت بیشتر به مردم است و در حیطه‌ی وظایف مسئولان انقلاب، تکرار اشتباه‌های گذشته اصلا پذیرفتنی نیست.

این همان ماهیت انقلاب است که امنیت ملی ما ایرانیان است.

قدر یک روز عمرِ مسئولین اعتدال به کوتاهی یا بلندی آن نیست. بلکه یک روز مسئولیت در بندگی خدا اگر در خدمت به مردم بگذرد، از هزار سال عمر در مسئولیت بی‌ثمر بهتر است.

 هر دولتی جدا از هر سلیقه‌ای، تکلیفی دارد که باید خدمت به مردم را فقط در راه اهداف انقلاب به جلو ببرد و چه پیروز بشود یا نشود، مُکلف است مقابل ظلمی که به انقلاب و مردم می‌کنند، بایستد. چرا که انقلاب برای برداشتن ظلم و نه قبول ظلم آمده است. این سنت و قانون انقلاب است و هر دولتی که با قانون انقلاب زندگی نکند، طبق همان قانون منفور مردم و خدا خواهد بود. همچون دولت اصلاحات و سازندگی و اعتدال که خود عبرت دیگران شدند.

 در زمانی که آمریکا همواره منافع خود را در تقابل با کشورمان تعریف می‌کند و در حالی که انرژی هسته ای، قدرت موشکی و نفوذ منطقه‌ای به عنوان سه قدرت اصلی ایران، مرکز درگیری سُلطه‌گران جهانی شده است، چرا آنها با این همه تحریم هنوز خود را طلبکار می‌دانند؟

 همه اینها به خاطر مذاکرات دولت با آمریکایی هاست و گرنه چرا باید ظریف همان زمان بگوید توافق بد بهتر از توافق نکردن است. یا بگوید من در مذاکرات از کلمه دشمن استفاده نمی‌کنم. پُر کردن قلب رآکتور خودباوری جوانان ایرانی با بُتن در بین جهانیان چه معنی می دهد؟ آیا جز ننگ برای دولتی که قیام کربلا را درس مذاکره می‌داند، نیست؟

قطعا این تصمیم نادرست از نفس سرکشِ مسئولینی سرچشمه گرفته است که زبان تیزی دارند و منتقدان و دلسوزان نظام و انقلاب را به نام ترسو و بزدل و بی سواد و بی شناسنامه و دهها اسم بی اهمیت دیگر می خواندند. برعکس مدیران نجومی بگیر رانت خوار و دو تابعیتی و مال بیت المال خور را مدیران ارزشمند می نامیدند.

  آیا نتیجه وصیت نامه امام راحل خط مشی است که دولت در پیش گرفته است؟ آیا اینها از تاریخ عبرت نمی گیرند؟ امام قیام کرد و با دشمنان و منافقان انقلاب جنگید تا لیبرال ها در راس امور نباشند. اما می بینیم که اکثریت مسئولان دولتی کسانی هستند که اگر دشمن شناس باشند، اسلام شناس نیستند و اگر هم اسلام شناس باشند، دشمن شناس نیستند. چرا که  حتی یک لیبرال واقعی هم نیستند و ادای لیبرال ها را در می آورند.

 اکثریت مسئولین دولت افرادی هستند که سوادی کافی برای حرف زدن و درک برای سکوت کردن ندارند. اینها اصلا شخصیتی انقلابی ندارند و نمی توانند از مقوله انقلاب برای دفاع از حق مردم دفاع کنند. برای همین است که در این دولت حرف حق فراموش و ارزش های انقلاب به انحراف کشیده شده است. چون عده ای تلاش کردند و همین الان هم در سعی تلاش اند تا ملت را از باور انقلابی تهی کنند.

تا یک سال و نیم پیش نزدیک شش سال بود که سخن دشمنان انقلاب از دهان مسئولان رفاه زده دولت گفته می شد. شعارهای انقلاب را بر نمی تابیدند، اینها اگر عظمت و بزرگی می خواهند خدا به ایشان نخواهد داد چون لایقش نیستند.

اکثریت مسئولان دولت دوازدهم با ثروت های افسانه ای ایمان واقعی را از دست داده اند و این مصیبتی است که باید دل هایشان را به درد آورد. اینها نه لطف خدا را می طلبند و نه یاری او را می خواهند وگرنه از فراموشی احساسات انقلابی سخن نمی گفتند. مگر می شود با احساسات زودگذر یک انقلاب، رژیم تا دندان مسلح ستم شاهی و پشتیبانان چپاولگر 300 ساله خارجی آن را از خاک پاک ایران بیرون کرد و چهار دهه با قدرتمندان عالم در همه سطوح جنگید و پیروز شد؟

همه مسئولان و مردم باید مانند چشمان رهبری باشند و چشمان یک رهبر ارزش بسیار دارد زیرا همچون آینه امنیت، رفاه و اقتدار کشور را منعکس می کند

دولتی که نه باور انقلابی دارد نه مصلحت مردم را می داند و نه به منافع کشور وقعی می نهد. دولتی که حذف هویت انقلاب را شرط توسعه کشور می‌ داند. از دولتی که در برجام 2و 3 می خواست سایت های موشکی ایران را هم بتون ریزی کند چه توقعی می توان داشت؟ اینک هیچ چیزی بیش از سخنان دروغ و فریبکارانه این دولت در سایت ها و رسانه ای زنجیره ای برای مردم ایران زیان بار و خطرناک نیست چرا که تلاش دارند سخنان خود را در قالب دوستی و خیر خواهی برای مردم ایران بیان کنند.

دولت باید بداند همه انسان ها حافظه دارند چرا که بدون حافظه نه تاریخی وجود خواهد داشت نه فرهنگی نه علمی و نه هنری.. او نمی تواند سخنان چندی قبل خود در مورد فراموش کردن احساسات زود گذر انقلاب را از حافظه ملت ایران پاک کند. چون کلیدی برای این کار وجود ندارد که دوباره آن را بر سر دست بگیرد.

اکثر مسئولان این دولت چون خودشان کاسبان تحریم هراسی بودند لذا نتوانستند تحریم ها را از میان بردارند. در واقع تنها تلاش این دولت در آن شش سال فقط نابودی روحیه حماسه ای و انقلابی‌ مردم و جوانان انقلابی ایران بود.

روحانی و مسئولان دولت اش که خود مسبب تحریم‌ها بودند برای لغو همان تحریم‌ها با مقصر‌سازی تفکر انقلابی و نچرخیدن سانتریفوژها هدف خود را تنش زدائی و اعتماد جهانی اعلام کردند. در حالی که تنش زدایی با جهان از طرف این دولت نفاق بود و نه تدبیر. چون اینها ادعا می کردند تنش زمانی میان ایران و آمریکا کم می شود که هر کدام از ما از خواسته های خود عقب نشینی کنیم.

در حالی که آنها دلارهای نفتی متحجرین عرب را خرج می کنند تا مدام برای ایران تنش ایجاد کنند. تنش یک امر حقیقی نیست بلکه امریست که اوضاع و شرایطی خاص به سوی آن سوق داده می شود. مانند صدها ائتلاف علیه تروریست ها در هتل های ترکیه و اروپا و ریاض و کنفرانس های متعدد دوستان سوریه و یا حمله به عراق و افغانستان و غیره.. همه اینها تنش های گذرا هستند و آنها نمی توانند از اینها قدرت بیافرینند.

اکثریت مسئولین دولت روحانی مسئولینی هستند که سوادی کافی برای حرف زدن و شعور کافی برای سکوت کردن ندارند اینها اصلا شخصیتی انقلابی ندارند و نمی توانند از شخصیت انقلاب دفاع کنند

 تیم مذاکره کننده آقای روحانی برای دومین بار به دشمنانی اعتماد کرد که فقط طبعِ خیانت و سُلطه را می شناسند. آنها قدرت استعماری خود را از راه مذاکره و اعتماد به دست نیاورده اند که بخواهند آن را از طریق توافق و تعهد از دست بدهند. لذا سخن گفتن از مذاکره و صلح را نشانه ضعف و درماندگی طرف مقابل می دانند. در نظر آنها قدرت هیچگاه چیزی را خواهش نمی کند بلکه آن را به دست می آورد.

اینجا سرزمین ایران اسلامی است که راهبردهای آن توسط مقام معظم رهبری اداره می شود. رهبری که اولویت های هر مرحله از نبرد را به خوبی می شناسد. اینکه چندی قبل فرمودند: آمریکائیان از شیطان هم خطرناک ترند چون شیطان فقط اغوا و وسوسه می کند و قدرت کشتار غارت و جنایت انسانها را ندارد. در حالی که آمریکا با رسانه های جهنمی خود فریب می دهد اغوا می کند و کشتار و جنایت و چپاول هم می کند.

مقام معظم رهبری  مذاکره با آمریکا را به صلاح مردم و انقلاب ندانستند و این تنها یکی از دلایل به حق رهبری شایسته ایشان در جانشینی خلف صالح امام خمینی (رضوان اله علیه) می باشد.

همه مسئولان و مردم باید مانند چشمان رهبری باشند و چشمان یک رهبر ارزش بسیار دارد زیرا همچون آینه امنیت، رفاه و اقتدار کشور را منعکس می کند. از آنجا که چنین وظیفه سنگینی بر عهده مردم و مسئولان نهاده شده نباید کوچکترین دروغ، انحراف و بی نظمی بدون مجازات باشد.

برای هر انسان مومنی توانگری و فقر دو روی یک سکه اند ایمان به توانگری و تنگدستی نیست همانا توانگری گمراهان موجب توانا شدن شان در کشتار و جنایت و غارت بیشتر مردم است.

مقام معظم رهبری خوشبین نبودن مذاکره با آمریکا را به کَرات به دولت فعلی یادآوری کردند. حال دولت باید مسئولیت کاری که کرده است را به گردن بگیرد و کوتاهی در این امر به هیچ عنوان قابل توجیه نیست.

منتقدان بارها به دولت تذکر دادند که آمریکایی ها دشمن ما هستند و توافق با دشمنی که فقط به مرگ ما رضایت می دهد معنی ندارد. ولی این خاصیت این دولت است که همیشه اَدِله های آن سست، نظراتشان پُر از شُبهه و وعده های آنها فریبکارانه است. اینها بنده مقام و طمع اند و از ترس و ناچاری مجبور شده‌اند از ارزش های انقلاب دفاع کنند. در حالی که فرزندان انقلاب ثابت کرده اند که به کید منافقان واقف اند و آن را در هم می کوبند.

برجام مرگ یک توافق نبود بلکه مرگ آرمانهای دولت لیبرال مسلکی بود که حقوق مسلمِ یک ملت را در مذاکره به حراج گذاشت. هنوز هم اراده‌ای برای تغییر سیاست‌ های خود ندارند و نیات قبلی خود را در پوشش جدیدی ادامه می ‌دهند.

ارزش واقعی یک انسان به عملکرد اوست نه مقام یا ثروت ظاهری اش و این عملکرد فقط اگر در راه رضای خدا باشد ارزشمند است

پر کردن(با سیمان) قلب ر اکتور علم و دانشِ جوان ایرانی به امید تعامل سازنده با جهان، توقف چرخه پیشرفت و امتیاز گیری بود نه چرخش زندگی مردم، دولتی که خود به آنچه می گوید واقف نیست و سختی راه خدا اینان را از ادامه راه انقلاب پشیمان کرده است.

راهپیمایی22 بهمن امسال نشان داد اَدِله این دولت حتی نزد دوستانشان هم خریدار ندارد. چرا که در مقابل اراده ملت ایران دیوارِ هیچ تحریمی این قدر بلند نیست که بتواند مردم ایران را به چیزی که نمی خواهند وادار کند.

مردم ایران اگر در صلح و آرامش به سر می برند و دارای استقلال و اقتدار کامل هستند به خاطر رهبری ولایت گونه مقام معظم رهبری است که نمی گذارند انقلاب هیچگاه از مسیر اصلی اش منحرف شود. در سایه همین رهبری ولایت گونه ایشان است که هیچ دشمنی جرات نزدیک شدن به مرزهای ایران را ندارد و این همان ماهیت انقلابی است که امنیت ملی ایران داراست.

هر دولتی جدا از هر سلیقه ای که دارد تکلیفی دارد که باید خدمت به مردم را فقط در راه اهداف انقلاب به جلو ببرد و چه پیروز بشود یا نشود مُکلف است مقابل ظلمی که به انقلاب و مردم می کنند بایستد چرا که انقلاب برای برداشتن ظلم آمده، نه قبول ظلم.

خدایا تو خود به دل های اعتدال گرایان آگاهی و بهتر می دانی فقط عده ای بسیار معدودی از آنان به ادامه راه انقلاب ایمان واقعی دارند. پس حالا که وظیفه اطاعت از رای مردم را به مردم ایران واگذار کرده ای پس صبر انقلابیون واقعی را هم به آنها عطا کن که توئی خداوند بخشنده و مهربان و به همین نام لقب گرفته ای. 

 آمین یا رب العالمین

| داریوش احمدرضا بهمنیار