تاریخ : 1399,پنجشنبه 21 اسفند12:20
کد خبر : 81359 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

توجه ویژه‌ی پیامبر اخلاق و مهربانی به اخلاقیات


توجه ویژه‌ی پیامبر اخلاق و مهربانی به اخلاقیات

بعثت وسیله‌ای برای اتمام مکارم اخلاق. همان کرامتی که خداوند از ابتدای خلقت بشر برای همه‌ی بنی‌آدم مقرر کرده...

محمدرضا سابقی

فاش‌نیوز - قرار بود بعثت وسیله‌ای برای اتمام مکارم اخلاق باشد. همان کرامتی که خداوند از ابتدای خلقت بشر برای همه‌ی بنی‌آدم مقرر کرده بود. قرار بود انسان یاد بگیرد تا نه تنها کرامت ذاتی و فطری خود را حفظ کند، بلکه با مکارم اخلاق آن را به بالاترین نقطه کمال برساند.

حال باید پرسید آیا می‌شود پیامبری برای اخلاق و حفظ کرامت مبعوث شده باشد و دستورات دینش از خدشه‌ دار شدن کرامت انسان جلوگیری نکند؟ می‌شود پیامبری برای اخلاق مبعوث شده باشد و مردم را به انجام دستوراتش وادار کند و کرامت آنان را نادیده بگیرد؟ ای کاش برخی بزرگان ما باور می‌کردند که شریعتی که بدون حفظ عزت و کرامت انسانی عمل کند، هرگز و هرگز به مکارم اخلاق نخواهد رسید!

..لو کانوا یعلمون‼️
عید بزرگ مبعث ۱۳۹۹ مبارک

در سیره‌ی پیامبر(ص) اخلاق مقدم بر فقه بود.
آنچه که از آموزه‌های قرآن و پیامبر(ص) فهمیده می‌شود، دینداری، به زیست مومنانه_اخلاقی است:
 
..من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون 
 
به همین دلیل، انجام مناسک مختلف، در صورتی که مترتب بر یک فعل اخلاقی و عمل انسانی نباشد، هیچ ارزش ماهوی ندارد:
 
حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت 
 
 آیات و روایات متعددی در این رابطه وجود داشته که هیچ‌گونه شکی باقی نمی‌گذارد که احکام فقهی، زمانی ارزش وجودی پیدا می‌کنند که منتج به یک فعل اخلاقی و مترتب بر یک ارزش ایمانی باشند و در غیر اینصورت هیچ‌گونه اصالت و ارزش ذاتی ندارند.
 
به طور مثال خداوند هدف ارسال پیامبران را تزکیه‌ای دانسته که مقدم بر حتی آموزش‌های کلامی و فلسفی اعلام کرده است:
 
..بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة..
 
و پیامبر(ص) نیز هدف خود را به تمامیت رساندن فضائل و ارزش‌های اخلاقی در جامعه بیان فرموده و به قول بزرگان علم، هرگز نفرمود که هدفم به تمامیت رساندن احکام و قوانین فقهی است:
 
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق 
 
در این رابطه، موارد متعددی در سیره پیامبر(ص) وجود داشته که به #دو_مورد آنها اشاره می‌شود:
 
1_ ماجرای حج خانمی_مسن از نزدیکان پیامبر(ص) در حجه الوداع:
 
وقتی پیامبر(ص) در سال دهم هجرت قصد آخرین حج خود را کردند، همه مسلمانان را به حج فراخواندند.
 
در این میان حتی از دختر عموی خود نیز که مسن و در بستر بیماری بود سوال کرد: آیا اراده حج نداری؟
 
و او با توجه به کهولت و بیماری خود پاسخ داد: دوست دارم ولی با این اوصاف جز مسیری کوتاه نمی توانم بیایم.
 
پیامبر(ص) فرمود: از مدینه به نیت حج بیرون شو و شرط بگذار تا هر جا که توانستی ادامه بدهی..
 
2_تقدم و تاخر اعمال حاجیان در حجه الوداع
 
نقل است که در حجه الوداع، حاجیان به دلیل اینکه هنوز به ترتیب مناسک وارد نبودند، با نگرانی از تقدم و یا تاخر اعمالی که انجام داده بودند، پیش پیامبر آمده و یکی عرض میکرد که قبل از طواف، سعی را انجام دادم؛ دیگری میگفت که فلان عمل را اول انجام دادم و شخص دیگری میگفت بهمان عمل را آخر کار انجام دادم و حال چه کار کنم؟
 
پیامبراکرم (ص) فرمودند: نگران چیزی نباش، اشکالی ندارد. آنچه باید بنده را نگران کند، ریختن آبروی مسلمان است که قطعا از مصادیق ظلم بوده و او را هلاک خواهد کرد.
 
و اما دو نکته مهم:
 
1- در ماجرای اول، با آنکه آن خانم مسن از نزدیکان پیامبر(ص) بوده و در خانواده ایشان افراد قوی و یا متمول وجود داشت، ولی پیامبر(ص) فتوا نداده و امر نکردند که لازم است برایش وسیله حرکت تهیه و یا بر دوش کسی حمل شود تا به مناسک برسد، بلکه به دلیل ناتوانی او، همان توجه باطنی او را بر این عمل کافی دانسته و عملش را بر کسی دیگر تحمیل نکردند، چرا که بر این امر واقف بودند که عبادات، اموری شخصی بوده که در راستای تزکیه نفس و برونداد اخلاقی معنا می یابند و اینکه اگر دیگری به آن اقدام نماید هدف تربیت معنوی آن برای شخص محقق نخواهد شد.
 
2- در ماجرای دوم، علیرغم اشتباهات مکرر حاجیان در تقدم و تاخر اعمال از قبیل رمی و قربانی و تراشیدن سر و ..، پیامبر(ص) نه تنها هیچ‌گونه ایرادی بر آنها نگرفته، بلکه از فرصت استفاده کرده، ضمن آنکه آنها را از توجه به ظاهر منصرف کرده، ضرورت نگرانی آنها را به سمت بی اخلاقی های ممکن در زندگی اجتماعی سوق دادند.
 
|محمدرضا سابقی