نمیدانم این چه حکمتی است که در طی هشت ساله اخیر در دنیا اگر اتفاق بدی رخ دهد، کشور ما جزو اولین کشورهایی است که تحت تاثیر عواقب منفی آن قرار میگیرد؛ اما اگر در مسیر بهبود قرار گیرد، کشور ما جزو آخرین کشورهایی است که در مسیر بهتر شدن گام برمیدارد..!
ما جزو اولین کشورهایی بودیم که گرفتار ویروس کرونا شدیم و به احتمال بسیار زیاد با عملکرد فشل دولت، جزو آخرین کشورهایی خواهیم بود که از این تله نجات پیدا کنیم. بنابراین جای تعجب ندارد اگر در زمینه توزیع واکسن جزو آخرین کشورهایی باشیم که به واکسن دست مییابیم. این گمانهزنی ابعاد گوناگونی دارد که در این نوشته به یکی از آنها اشاره میشود.
رئیسجمهوری از فعالان بخش خصوصی خواسته در واردات واکسن مشارکت داشته باشند؛ اما "بخش_خصوصی" مد نظر ایشان به دو دلیل واضح قادر به ورود به این مقوله نیست؛
دلیل اول این است که «نمیتواند»
دلیل دوم اینکه «نمیخواهد».
این «نمیتواند» چند دلیل دارد:
۱- سیاستگذاری اقتصادی در سالهای گذشته به گونهای بوده که مجالی برای فعالیت «بخش خصوصی سالم و مردمی» باقی نگذاشته و این بخش به این دلیل که قادر به فعالیت سالم نبوده، بسیار نحیف و کمتوان شده است. در عین حال به اقتضای عمل کردن سیاستگذار در دور زدن مثلا" تحریمها، یک بخش خصوصی جعلی و رانتی هم در کشور شکل گرفته و جای بخش خصوصی واقعی را گرفته است. در این شرایط، تحریمها و بنبست ارتباط مالی و تبادلهای بینالمللی نیز عملا از این بخش جز پوستهای پوچ باقی نگذاشته است. فضای نامناسب کسبوکار، قوانین خلقالساعه و ریسکهای اقتصادی نجومیخوران را هم به این مجموعه اضافه کنید.
۲- دلیل دوم این است که اخیرا در بازارهای بینالمللی و مردمی دنیا یک تلقی نادرست درباره بخشخصوصی ایران به وجود آمده است که البته دولت و مسئولان در خلق آن نقش اساسی داشتهاند. از آنجا که در هشت سال گذشته، مسئولان": بخش خصوصی خانوادگی، صوری و دورهمی خودشان را روانه بازارهای جهانی کردهاند، اکنون بخش خصوصی واقعی و مردمی در مظان اتهام طرفهای خارجی قرار دارد. که واقعی نیست و یا تبدیل به ابزاری برای کسب ثروت و قدرت و لابی گری شده است و پایدار نیست.
۳- دلیل سوم اینکه دریافت بخش خصوصی این است که ارادهای برای خروج اقتصاد ایران از مناسبات نوچهپروری، آقازادگی و تیولداری وجود ندارد؛ به همین دلیل در طول این سالها بنگاههای رانتی به شدت رشد کرده و رشته امور را در دست گرفتهاند. در اقتصادی که بازیگران اصلیاش، قهرمانان اقتصاد غیررسمی و خاندان بعضی از سیاستبازان هستند، جای چندانی برای فعالیت رسمی و مردمی وجود ندارد.
۴-در نهایت اینکه بهنظر میرسد سخن رئیسجمهور و دیگر مقامات مرتبط، تعارفی بیش نیست که اگر نبود باید به جای دعوت از طریق سخنرانی، سازوکار واردات واکسن را مشخص و ابلاغ میکردند. نه اینکه فقط حرف بزنند.
● اما "بخش خصوصی واقعی" با وجود احساس مسئوولیت در برابر سلامت و جان مردم، به دلایلی «نمیخواهد» وارد این مقوله شود:
۱- در سالهای گذشته بخش خصوصی #مردمی و #واقعی به رسمیت شناخته نشده، بلکه به حاشیه رانده شده است. بیشتر سیاستها، قوانین و داوریها در سالهای گذشته به سود شرکتهای دولتی و حاکمیتی بوده و بخش خصوصی مردمی کنار گذاشته شده است. این در حالی است که در بازارهای بینالمللی، هزینه تحریمها به نام بخش خصوصی نوشته میشود. تجار خارجی معمولا هزینه تحریم احتمالی، جریمههای آن و هزینه نقل و انتقال غیرمتعارف پول را به پای بخش خصوصی ایران مینویسند و علاوه بر آن وارد قراردادهای بلندمدت نمیشوند و این در حالی است که این بخش در داخل کشور هم به رسمیت شناخته نمیشود و انگار طفیلی است. به همین دلیل هرگاه در اقتصاد شبههای پیش آمده، ساختارهای نظارتی معمولا به جای ریشهیابی و برخورد با مسببان اصلی، بعضا" فعالان بخش خصوصی را مجازات کردهاند.
۲- دلیل دوم اینکه به میزان زیادی نااطمینانی نسبت به آینده وجود دارد. یکی از عوامل نااطمینانی، انتخابات ریاستجمهوری و چیدمان دولت آینده است.
۳- این یک واقعیت است که بخش خصوصی مردمی و واقعی از یک سوراخ، دو یا چند بار گزیده نمیشود. وقتی یکبار سرمایهگذاری کند و به دلایل متعدد ناکام بماند و مورد اتهام واقع شود، فعالیتش را تکرار نخواهد کرد.
بنابراین بسیار حائز اهمیت است که در این مورد که به سلامت و اقتصاد و آرامش مردم وابسته است اقدام شایسته توسط مسئولان و مدیران انقلابی سریعا" اعمال گردد.
والسلام علی مناتبعالهدی
|محمدرضا سابقی