تاریخ : 1400,شنبه 09 مرداد14:12
کد خبر : 84385 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

من شیمیایی ام! واکسن نمی خواهم؟!



جامانده شیمیایی - قصدم از نوشتن فقط آرام کردن خودم است.
ما به نیکی می دانیم که مسئولین عزیز هیچ وقت این همه مشکلات جانبازان را که در این سایت مطرح می شود نمی بینند، اما فاش نیوز شده سنگ صبورمان....
پانزده سالم بود که با دستکاری شناسنامه رفتم جبهه، اولین حضورم مصادف بود با والفجر ۸، گاز خردل بلایی به سرم آورد که بماند....
اما هرگز نتوانست از اعزام مجدد به جبهه جلوگیری کند، رفتم و.....رفتم.
پس از پایان دفاع مقدس بدون توجه به جانبازی رفتم خدمت سربازی، فرمانده مان متعجب بود که اصلا چرا تو باید دوباره خدمت کنی....اما ماندم و ۱۴ ماه در منطقه و البته با احتساب ۱۴ ماه جبهه ترخیص شدم.
روزگار جوانی بود و ورزش و فوتبال و بیماری خیلی غلبه نداشت، خودشان فرمودند باید کمیسیون بروی!!! و با داشتن صورت سانحه و مدارک همزمان بیمارستان دوباره فرستادند کمیسیون ماده ۳ یعنی باید با وجود مدارک اثبات کنی که مجروح شده ای!!!!
به مرور که سن بالا رفت و با توجه به کار طاقت فرسای دبیری آموزش و پرورش هر روز مشکلاتم بیشتر و بیشتر شد...تمام دندان هایم ریخت، لثه ام عفونت دایمی دارد، اعصاب و روان که کلا تعطیل و مطمن هستم با آزار و اذیت هایی که برای عیال و فرزندان ایجاد نموده و می کنم اگر مرا نبخشند قطعا جهنم را نیز خریده ام، آزارهایی که والله دست خودم نیست، دوستان شیمیایی می دانند چه می گویم،

 اکنون علاوه بر مشکلات تنفسی نسبتا شدید،مشکلات اعصاب و روان، چشم، ناراحتی کلیه، قلب و.....همیشه همراهیم می کنند، اما شاید برای همه عجیب باشد و شاید هم سایر همرزمان شیمیایی هم این مشکل را داشته باشند نمی دانم و آن عبارت است از اینکه :با کمترین لمس هر شیئی با بدنم، پوستم به شدت دچار سوزش و خارش می شود،گاهی که پسرم مرا بغل می کند تا ساعت ها تمام قسمت هایی از بدنم که لمس شده است دچار سوزش می شود.

 خلاصه چند سال پیش دوباره کمیسون رفتم، البته ابتدا مشاوره و پس از تایید گفتند فلان تاریخ کمیسیون تشکیل می شود، با هزینه شخصی اچ آر تی و نوار ریه، معاینات چشم،گواهی فوق تخصص اعصاب و روان و....تهیه نموده و به کمیسیون رفتم، شاید باورش سخت باشد اما پزشکان کمیسیون اصلا مدارک را نگاه هم نکردند و فقط چند سوال و گفتند بفرمایید جواب میدیم به بنیاد شهرتون(البته پیش از شروع کمیسیون یکی از مسولین بنیاد صحبت کرد و دقیقا به گونه ای گفت که اگر داخل اتاق کمیسیون نروید بهتر است چون ممکن است حتی درصد شما کمتر هم شود!!!!

خلاصه پس از مدتی برای تمام این مشکلات جسمی ۲۰درصد برایم تعیین شد والسلام.
....اما حالا جانباز شیمیایی که مشکلات ریوی دارد هنوز هم واکسن دریافت نکرده است و هیچ فردی در بنیاد، بهداشت و....پاسخگو نیست، نهایتا به مرکز واکسیناسیون مراجعه کردم گفتند: متولدین ۴۲ و قبل از آن و بیماران خاص، گفتم؛ من هم بیمار هستم و جانباز شیمیایی....
گفت: در لیست بیماران خاص ردیف و نامی بنام جانباز شیمیایی نیست، یعنی حتی ما را به عنوان بیمار و در شرایط برابر با سایر بیماران هم قبول ندارند.

 دوستان و اقوامی دارم که کاملا از لحاظ جسمی سالم هستند و هر دوز واکسن کووید ۱۹ را دریافت کرده اند و حتی بعضی از من کوچکتر هستند، و از من می پرسند برای شما که همون اوایل واکسن فایزر تزریق کردند!!!! وقتی می گویم والله اگر ما واکسن دیده ایم متعجب می شوند و می گویند : مگر از شما شیمیایی ها در معرض خطرتر هم هست؟
....البته ما چندان هم دلبسته این دنیا نیستیم،زیرا عمر بیشتر مساوی با زجر و عذاب بیشتر است، اما حقیقتا از این ناراحتم که مسولین دایما در خبرها دادار دودور می کنند که برای جانبازان فلان و بمان کار را کردیم و مردم و بخصوص نزدیکان هم فکر می کنند که قسمت زیادی از بودجه و سرمایه کشور برای ایثارگران هزینه می شود....و تو نمی توانی برای همه جار بزنی که اینگونه نیست!!!
و تو نمی توانی حرف بزنی که راننده سی ساله و جوان واکسن زده است و جانباز شیمیایی ۵۳ ساله خیر...‌
....خوشا به سعادت شهدا و چقدر من بی لیاقت بودم که جاماندم....کاش قدر آن روزهای خوب را بهتر می دانستم و بیشتر تلاش می کردم تا من هم لایق شهادت شوم....

شهدا دست ما را هم بگیرید....